|

ما نمی‌توانیم

یکی از روزنامه‌های صبح در شماره 1400/7/24 چهار صفحه کامل خود را به موضوع طرح‌های نیمه‌تمام دولتی اختصاص داده و در این چهار صفحه مطالب مختلفی درباره طرح‌های نیمه‌تمام از قول افراد مختلف و تحریریه روزنامه درج شده بود. حسب آنچه در این روزنامه درج شده است، تعداد شش هزار طرح ملی و 87 هزار طرح استانی نیمه‌تمام وجود دارد که برآورد مالی برای تکمیل آن برابر 600 هزار میلیارد تومان می‌شود و طبعا دولتی که کسر بودجه 400 هزار میلیارد تومانی دارد و بودجه عمرانی آن حداکثر 50 هزار میلیون تومان است که نوعا 100 درصد تخصیص نمی‌یابد و به پیمانکاران اوراق قرضه می‌دهد، به‌هیچ‌وجه قادر به تکمیل آنها نبوده و به‌تدریج آنچه نیز ساخته شده است، به ویرانه‌ای تبدیل می‌شود؛ کمااینکه چنین اتفاقی درباره برخی طرح‌ها روی داده است. مقام معظم رهبری در خصوص پیروزی کشتی‌گیران فرمودند که اینها کاری را که ظاهرا انجام‌نشدنی است، به انجام رساندند و درسی برای بقیه امور است. حال در مسائل مختلف کشور اگر چنین دیدگاهی تعمیم یابد، آن‌وقت باید به‌جای آنکه بگوییم نمی‌شود، می‌گوییم می‌شود. مگر شعار «ما می‌توانیم» کم در کشور داده شده است، پس چرا می‌گوییم «نمی‌توانیم» طرح‌ها را به انجام برسانیم؟ یا شعار ما دروغ است و فرمایش رهبر را قبول نداریم یا اینکه به جست‌وجوی راه‌های تکمیل طرح‌ها نرفته‌ایم و تنها به یک راه بسنده کرده‌ایم و به بن‌بست رسیده‌ایم. راهی را که رفته‌ایم یا در نظر داریم، آن است که برای خالی‌نبودن عریضه مقدار کمی اعتبار برای طرح‌ها در نظر بگیریم و اعتبار کلان را به هزینه‌های جاری بدهیم و اگر هم کم آوردیم از همان اعتبار ناچیز عمرانی کمک بگیریم. بنابراین به دلیل ناممکن بودن تخصیص اعتبار طرح‌ها به انجام نمی‌رسد. پس ما «نمی‌توانیم». حال کلاهمان را قاضی کنیم که «ما می‌توانیم» در کجای کار قرار گرفته است. اگر ما برای بودجه 400 هزار میلیارد تومان کسری داریم و نوعا همه آن را به هزینه‌های جاری اختصاص می‌دهیم، آیا نمی‌توانیم مثلا 500 هزار میلیارد تومان کسری داشته باشیم و طرح‌ها را به انجام برسانیم. خواهند گفت تورم‌زاست، آری؛ اما مگر کسر بودجه 400 هزار میلیارد تومانی تورم‌زا نیست؟ به‌قول معروف نوبت به ما (طرح‌های عمرانی) که رسید آسمان تپید. این یعنی تصمیم‌گیری انفعالی که هر کجا فشار اجتماعی قوی باشد، هرچه بیشتر ممکن‌ است کسر بودجه داشته باشیم اما برای طرح‌های عمرانی مانند آب و خاک، تصفیه فاضلاب، بیمارستان و... که صدا ندارد، سخن از کسر بودجه و تورم و... می‌آوریم. اما تصمیم‌گیری درخصوص تکمیل طرح‌ها فقط به تخصیص بودجه و روش دولتی تکمیل آن ختم نمی‌شود. باید به جست‌وجوی راه‌های دیگری هم برویم. وزیر محترم راه‌وشهرسازی در ابتدای تصدی در سیمای جمهوری اسلامی گفتند که ما برای سرمایه‌گذاران و ایرانیان مقیم خارج فرش قرمز پهن می‌کنیم و دهان‌شان را شیرین می‌کنیم. البته می‌توان زیر فرش قرمز جاده‌ای پردست‌انداز ایجاد کرد یا روی آن مواد لغزنده ریخت تا سرمایه‌گذاران عطای آن را به لقایش ببخشند. البته در دوره‌های قبل مجلس قوانینی مبنی‌بر مجوزداشتن دولت در واگذاری طرح‌ها را به تصویب رساند و دولت هم آیین‌نامه‌ای برای این کار نوشت که تقریبا انجام آن غیرعملی بود بنابراین کار واگذاری نتوانست چندان پیش برود؛ درنتیجه «نمی‌توانیم» طرح‌های نیمه‌تمام را به انجام برسانیم.

روز 25 مهرماه جاری صداوسیما گزارشی تصویری از قاچاق لباس به کشور با برآورد دو میلیارد دلار را پخش کرد در این گزارش اولا صف طویل کولبران که بسته‌های یک‌دست و منظم و آماده با محتوای لباس قاچاق را از شهر طویله عراق به ایران می‌آوردند، نشان می‌داد و نیز تصریح کرد که با کانتینر 12متری هم با کیلویی 60 هزار تومان لباس قاچاق وارد می‌شود و اضافه کرد که ستاد مبارزه با قاچاق در این مورد تسامح می‌کند و با قاچاق لباس همزیستی مسالمت‌آمیز دارد. بنابراین در این مورد هم باید گفت «ما نمی‌توانیم» با ورود قاچاق لباس مبارزه کنیم. از سویی حسب گزارشات رسمی‌ همه‌ساله تعداد 30 میلیارد نخ سیگار قاچاق وارد کشور می‌شود. این تعداد سیگار ظرفیت سه‌هزار کانتینر 12‌متری است ولی مرتبا وارد و توزیع می‌شود. پس باید گفت «ما نمی‌توانیم» با ورود سیگار قاچاق مبارزه کنیم. حسب گزارشات متعدد تعداد حدود 400 هزار حلقه چاه عمیق غیرمجاز در کشور وجود دارد که نمی‌توانیم آنها را مسدود کنیم، پس «ما نمی‌توانیم» چاه‌های غیرمجاز را مسدود کنیم. حسب همین گزارشات تقریبا همه چاه‌های غیرمجاز برداشت اضافی آب دارند و جلوگیری از اقدام صاحبان آنها ممکن نسیت پس «ما نمی‌توانیم» از برداشت اضافه آب جلوگیری کنیم. این را هم بدانیم که عموما یک‌میلیون چاه در سراسر ایران مشغول آب‌کشی و تخریب سطح ایران است. براساس گزارشات وزارت نیرو و مشاهدات عینی آب سدهای اطراف تهران که تأمین‌کننده آب شرب تهران است، به حداقل رسیده و مصرف مردم کماکان مانند گذشته است. پس «ما نمی‌توانیم» سیستمی را پیاده کنیم که اگر امسال بارش نباشد، لوله‌های آب تهران خالی نشود. هرچند در زمان دولت آقای روحانی تورم بیش از 40 درصد را شاهد بودیم و نتواسته بودیم تورم را کنترل کنیم در دولت آقای رئیسی نیز شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم، پس «ما نمی‌توانیم» تورم را کنترل کنیم. 40 سال است شعار یکسان‌سازی قیمت ارز را می‌دهیم اما همچنان دونرخی و چند‌نرخی ارز وجود دارد و برای این‌کار هم به گواه رئیس سابق بانک مرکزی 350 میلیارد دلار ارز در بازار ریخته‌ایم که صرف ورود کالای قاچاق و خروج سرمایه و آبادانی ترکیه، دوبی، گرجستان و کانادا شده‌ اما نرخ ارز یکسان نشده است؛ پس «ما نمی‌توانیم» یکسان‌سازی نرخ ارز کنیم، سهل است به تخریب مملکت و آبادانی کشور‌های بیگانه می‌پردازیم. سال‌هاست مراجع عظام، روحانیون، گویندگان مذهبی علیه بانک‌ها موضع دارند و بانک‌ها را ربوی می‌خوانند اما بانک‌ها همچنان به کار خود مشغول‌اند؛ پس «ما نمی‌توانیم» سیستم بانک‌ها را اصلاح کنیم. سال‌هاست می‌گوییم باید با حجم نقدینگی مبارزه کرد و نقدینگی کشور چون یک بهمن اقتصاد کشور را فرو‌می‌ریزد‌ اما همچنان نقدینگی با سرعت فراوان افزایش می‌یابد؛ پس «ما نمی‌توانیم» نقدینگی را کنترل کنیم و جلوی تورم را بگیریم و نیز محرومیت همچنان وجود د ارد؛ پس «ما نمی‌توانیم» با این سه پدیده مبارزه کنیم. سال‌هاست می‌گوییم کشاورزی محور توسعه است‌ اما کشاورزی‌مان همچنان با سیستم‌های قرون گذشته اداره می‌شود و باعث فرو نشست دشت‌ها شده و سالانه 15 میلیون تن محصولات کشاورزی وارد می‌کنیم؛ پس «ما نمی‌توانیم» به کشاورزی سروسامان بدهیم. البته ظاهرا قرار است 10 سال آینده 25 میلیون تن وارد کنیم. سال‌هاست که شعار معماری اسلامی ‌را سر می‌دهیم اما همچنان برج‌های لوکس یا آپارتمان‌های دارای استخر و جکوزی و ویلاهای صدها میلیاردتومانی ساخته شده یا در دست ساخت‌ است و معماری اسلامی در محاق مانده؛ پس «ما نمی‌توانیم» معماری اسلامی را جان ببخشیم. سال‌هاست زباله و فاضلاب شهرهای ما و حومه‌های آنها را فراگرفته است‌ اما با وجود راه‌حل‌های ساده نتوانسته‌ایم از آن رهایی یابیم؛ پس «ما نمی‌توانیم» از شر زباله و فاضلاب رهایی یابیم. سال‌هاست که همه علیه تولیدات داخلی اتومبیل موضع دارند و آنها را ارابه مرگ می‌خوانند اما همچنان این اتومبیل‌ها تولید می‌شود؛ پس «ما نمی‌توانیم» تولید خودرو را اصلاح کنیم. سال‌هاست با جنگل‌تراشی مخالفت می‌کنیم اما جنگل‌های ما روزبه‌روز تکیده‌تر می‌شود؛ پس «ما نمی‌توانیم» با جنگل‌تراشی مبارزه کنیم. اشتباه نشود خیلی از اینها به تحریم، آمریکا، اسرائیل و ازناب آنها ربطی ندارد و صرفا ناتوانایی‌های داخلی است. پس بی‌جهت شعار «ما می‌توانیم» سر ندهیم. البته برخی کارها انجام شده است اما اینکه حسب «ما می‌توانیم» بوده یا معادلات دیگر آنها را رقم زده، جای بحث دارد ولی به‌هرحال حقایق ذکرشده عبارت «ما می‌توانیم» را زیر سؤال برده است. اشتباه نشود «ما نمی‌توانیم»‌ها به همین‌ها خلاصه نمی‌شود. اگر بخواهیم همه را درج کنیم شاید به عمرمان وصال ندهد، اینها را فقط برای حضور ذهن در اینجا آوردیم. در روزنامه خواندم که چین اعلام کرده از مرحله تمدن اقتصادی عبور کرده و تمدن بوم‌گرا را در دستور کار دارد. چین که با یک‌ونیم‌میلیارد جمعیت 30 سال پیش در فقر کامل بود، اینک به چنین مرحله‌ای رسیده است و ما که به‌قول آیت‌الله محقق داماد در سخنرانی اخیر گفته‌اند که هستی و خلقت و طبیعت یکپارچگی اندیشه و ذات اعتقاد ماست سال‌ها مانده تا به مرحله تمدن اقتصادی برسیم -و شاید هرگز نرسیم- آنگاه به تمدن بوم‌گرا و آنچه آیت‌الله محقق‌داماد از آن سخن گفته است، چگونه دسترسی خواهیم داشت؟