گرایش فراپاسیفیک و خاورمیانه

چشم انداز سیاسی آینده خاورمیانه و ایران به عنوان بخشی از این منطقه استراتژیک پرسشی اساسی در برابر تحلیل گران سیاسی و تمامی شهروندان است.رمز گشایی از این آینده که  چندان مه آلود نیست در گرو فراسو نگری است. آینده خاورمیانه وابستگی تام به دگرگونی ژرف در گرایش های آتی ژئوپلیتیک حاکم بر جهان خواهد داشت. گرایشی که در آن مفهوم ژئوپلیتیک فرا پاسیفیک پر رنگ تر از مفهوم ژئوپلیتیک فراآتلانتیکی خواهد بود.

برای پیشبرد فرآیند ژئوپلیتیک فرا پاسیفیک ضرورت دارد آمریکا به روسیه نزدیک شود. دوری روسیه از چین پی آمد چنین فراگرد سیاسی است. 

دوری چین و روسیه می تواند موجب برقراری ثبات بیشتر   در مناطقی  از جمله در خاورمیانه شود. 

ویژگی ژپولتیک فراآتلانتیکی بسیار متفاوت تر از ژئوپلیتیک فرا آتلانتیک است. مسائل ژئو پولتیک حوزه اقیانوس آرام دارای پیچیدگی خاصی است. در گذشته با توجه حاکمیت شوروی سابق در کشور های سوسیالیستی شرق اروپا ژئوپلیتیک دو سوی اقیانوس اطلس پیچیدگی بیشتری داشت. اکنون با فروپاشی شوروی و نظام های سوسیالیستی شرق اروپا، در گستره فراآتلانتیکی، اروپا برای آمریکا  اهمیت گذشته خود را ندارد. در همین راستا از اهمیت ناتو که هدف اصلی آن رویارویی با تهدید ات کشورهای عضو پیمان ورشو بود کاسته شده است. اما در مقابل روز به روز برحساسیت ژئوپلیتیک فرا پاسیفیک افزوده می شود. گستره پهناور اقیانوس آرام بر خلاف اقیانوس اطلس دارای پراکندگی مناطق حساس و حیاتی به ویژه برای آمریکا است. در حال حاضر تمهیدات نظامی چین از دریای واقع در جنوب چین تا جزایر سلیمان منافع آمریکا را تهدید می کند. چین با جزایر سلیمان واقع جنوب باختری استرالیا پیمان دفاعی منعقد کرده است. در دریای واقع در جنوب چین؛ این کشور در حال ساخت پایگاه های زیر دریا بوده و دو  پایگاه دریایی یولین در دریای جنوب چین یک مرکز مدرن ناوهای مدرن چین از جمله ناو هواپیما بر است. چین تهدید دائمی برای تایوان بوده و بر تمامی دریای جنوب چین  ادعای مالکیت  دارد. 

ژئوپلیتیک فرا پاسیفیک یک استراتژی با پراکندگی ژئوپلتیک و ناهمگون است. 

ژئوپلیتیک فراآتلانتیکی یک معادله خطی و متاثر ازعوامل نهادینه شده پس از جنگ دوم جهانی، روابط آمریکا و اروپا، جنگ سرد و موضوعات ناتو است. اما در ژئوپلیتیک فرا پاسیفیک با سامانه ای ناهمگن و غیر خطی روبرو می باشیم. در منطقه اقیانوس آرام بازیگران بسیاری در جای جای این پهنه پراکنده اند. بازیگرانی چون چین، ژاپن، آمریکا، هند.، کره شمالی و..تعاملات‌ سیاسی در این منطقه با توجه متغیرهای  گوناگون پیچیده است. از این رو آرامش و ثبات و موازنه قوا  در این منطقه نیازمند اجماع جهانی است.

.از همه مهمتر  مهار همه جانبه چین در حوزه پاسیفیک نیازمند یک استراتژی چند سویه است. برگزیدن چنین استراتژی بدون همکاری اروپا امکان پذیر نخواهد بود. تاثیرات این ترتیبات نوین استراتریک بین‌المللی بر خاورمیانه؛ کاهش نیروهای خارجی و ثبات و امنیت بیشتر خواهد بود. البته در این میان موازنه قوای نوینی در خاورمیانه شکل خواهد گرفت.