طبقه و دستیابی به منابع و فرصتها
آیا مفهوم طبقه سودمندی خود را در تحلیلهای اجتماعی از دست داده است و دیگر پاسخگوی تحلیل مسائل اجتماعی ایران نیست؟ برخی پژوهشگران معتقدند در جامعه امروز، طبقه اهمیت خود را از دست داده است. در مقابل برخی دیگر از پژوهشگران بر اهمیت طبقه و تحلیل طبقاتی در جامعه جدید تأکید میکنند؛ بهویژه از این منظر که طبقه در بهدستآوردن فرصتهای زندگی تأثیرگذار است. دگرگونشدن رابطه میان کار و فراغت، بهبود سطح زندگی همه افراد، گردش آزاد کالاهای مصرفی و گسترش مصرفگرایی باعث شده است که برخی از جامعهشناسان درباره سودمندی مفهوم طبقه در تحلیلهای اجتماعی تردید کنند و مفهوم سبک زندگی را مفهوم مناسبتری برای تحلیل اجتماعی بدانند. در مقابل جامعهشناسان دیگر با استفاده از شواهد و دادههای متعدد، مفهوم طبقه را برای تحلیل، کارآمد و مؤثر میدانند. به دلیل افزایش نابرابری، تحلیل طبقاتی احیا شده است. در طول دهه گذشته تمایل به تحلیل طبقاتی در بین پژوهشگران بیشتر شده که دلیل اصلی آن به افزایش نابرابریهای اجتماعی بهویژه در شاخصهایی مانند ثروت و درآمد، شرایط مسکن، پیشرفت تحصیلی، نوع مشارکت و اوقات فراغت برمیگردد. نگرش و ذهنیت دانشجویان بهعنوان قشر تحصیلکرده جامعه نسبت به طبقه اجتماعی، نابرابری طبقاتی و... اهمیت زیادی دارد. زمانی که دانشجویان نگرش منفی نسبت به شکاف طبقاتی و تحرک طبقاتی در جامعه داشته باشند، امکانهایی از جمله مهاجرت، انجام فعالیتهای اقتصادی غیرمرسوم و حتی غیرقانونی، ناامیدی از اصلاح ساختار اقتصادی، پایینآمدن فرهنگ کار و تلاش و... دور از ذهن نیست. میتوان مدعی شد دانشجویان بهعنوان قشری که ظرفیت تبدیلشدن به یک فرد متخصص، روشنفکر، فرهیخته و نخبه را دارند، بهمثابه عامل تحول اجتماعی عمل میکنند. به این دلیل آگاهی کارگزاران و مدیران جامعه و همچنین پژوهشگران و عالمان حوزههای مختلف علوم انسانی-اجتماعی از گرایشهای فکری و رفتاری دانشجویان هم از نظر اجرائی و کاربردی ضروری و هم از نظر علمی حائز اهمیت است. پیمایشهای انجامشده در دو دهه 1380 و 1390 که نگرشهای دانشجویان را سنجیدهاند، نشان میدهد که بیش از 80 درصد دانشجویان معتقدند مردم از تفاوتهای طبقاتی آگاهی دارند؛ یعنی به طبقه اجتماعی خود و اختلاف میان طبقات آگاهی دارند. علاوه بر این قریب به اتفاق دانشجویان خود را وابسته به یکی از طبقات اجتماعی میدانند و کمتر از سه درصد دانشجویان از تعلق طبقاتی خود آگاهی ندارند؛ بنابراین میتوان گفت نهتنها بیش از 97 درصد دانشجویان از طبقه اجتماعی خود آگاهی دارند، بلکه بیش از 80 درصد دانشجویان در هر دو پیمایش بر این باورند که مردم نیز از جایگاه طبقاتی و اختلاف طبقاتی آگاهی دارند. سؤال دیگری که مطرح میشود این است که پاسخگویان شکاف بین طبقات بالا و پایین را چطور ارزیابی میکنند و آیا شکاف زیادی بین طبقات بالا و پایین وجود دارد؟ در هر دو مقطع زمانی بیش از 90 درصد دانشجویان به نابرابری زیاد میان طبقات بالا و پایین باور دارند. به عبارتی ذهنیت دانشجویان اینگونه است که شکاف درآمدی زیادی بین درآمدهای بالا و پایین وجود دارد. احساس نابربری شدید میان دانشجویان میتواند پیامدهای منفی ایجاد کند. دادهها نشاندهنده این مطلب است که نهتنها آگاهی طبقاتی وجود دارد، بلکه پاسخگویان از لحاظ ذهنی قائل به شکاف درآمدی زیاد بین طبقات بالا و پایین هستند.
بیشتر دانشجویان خود را متعلق به طبقه متوسط میدانند. دادهها نشان میدهد که کمتر از سه درصد دانشجویان خود را متعلق به طبقه بالا میدانند. نکته مهم دیگر این است که طبقه اجتماعی بر دسترسی به فرصتهای اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار است. دادههای پیمایشها نشان میدهد در مجموع بیش از 85 درصد دانشجویان شاغل به تحصیل در دو دهه اخیر بر این باور بودند که طبقه در دستیابی به فرصتها و منابع ارزشمند جامعه تأثیر دارد. بر این اساس میتوان گفت طبقه از نظر دانشجویان نقش تعیینکنندهای در سرنوشت اجتماعی و اقتصادی افراد دارد. اطلاعات همچنین نشان میدهد که بیشتر دانشجویان معتقدند اهمیت طبقه در دستیابی به فرصتها نسبت به گذشته بیشتر شده است. دادههای نشان میدهد که کمتر از نیمی از دانشجویان امید دارند در ۱۰ سال آینده در یکی از دو طبقه متوسط بالا و بالا قرار بگیرند؛ یعنی امیدواری نسبت به تحرک طبقاتی و اجتماعی در میان دانشجویان در حال کمترشدن است. دادهها نشان داد علاوه بر اینکه دانشجویان از طبقه اجتماعیشان آگاهی دارند، معتقدند مردم نیز تفاوتهای طبقاتی را میشناسند و به نابرابریهای اقتصادی در جامعه واقفاند، بهگونهای که بیش از 80 درصد دانشجویان باور دارند که نابرابریهای درآمدی میان طبقات اجتماعی زیاد است. دانشجویان تفاوت طبقاتی را در جامعه ایران، زیاد ارزیابی میکنند و بر این باورند که نابرابری در حد زیاد باقی مانده است. به عبارتی از نظر دانشجویان، نابرابری در جامعه ایران با وجود راهبردهای متعدد اقتصادی و اجتماعی از جمله هدفمندسازی یارانهها، کاهش پیدا نکرده است. تداوم طبقات اجتماعی، آگاهی دانشجویان را نسبت به طبقه و اهمیت آن بیشتر کرده است. لازم است هرگونه سیاستگذاری و برنامهریزی مبتنی بر خواست و نگرش گروههای مختلف اجتماعی باشد، درحالی که اکثر افراد سیاستهایی مانند یارانه را در کاهش فاصله طبقات مؤثر نمیدانند و معتقدند نابرابری در حال افزایش است و باز کماکان مهمترین اقدام دولتها در حول و حوش یارانه و افزایش آن میچرخد.
*منابع در دفتر روزنامه در دسترس است.