|

رد پای گاز در بحران اوکراین

نعمت احمدی حقوق‌دان

هشتم نوامبر 2011 روزی مهم در تاریخ روسیه است، روزی که خط لوله‌ نورد استریم به طول 1.222 کیلومتر معادل 759 مایل افتتاح شد. خط لوله‌ای که از منطقه ویبورگ در روسیه آغاز و پس از گذر از دریای بالتیک به شهر گرایفسؤالد آلمان منتهی و سالانه 55 میلیارد مترمکعب گاز را به مهم‌ترین کشور صنعتی اتحادیه اروپا، آلمان، رساند، خط لوله‌ای که روسیه را از ترانزیت گاز از اوکراین بی‌نیاز کرد. این خط لوله در نوع خود از عجایب تکنولوژی قرن 21 است و زمانی آقای گرهارد شرودر، صدراعظم اسبق آلمان، مدیر اجرائی آن بود. گاز برخلاف نفت در انحصار چند کشور است؛ آمریکا، روسیه، ایران، قطر و کشورهای تازه استقلال‌یافته از شوروی سابق دارای ذخایر گاز هستند؛ اما کشوری مانند آلمان که به منبع انرژی ثابتی نیاز دارد، نمی‌تواند به گاز این کشورها نظر دائمی داشته باشد. وقتی آلمان به منبع ثابت و دائمی گاز نورد استریم دست یافت و زمانی‌ که اوکراین ارزش ژئوپلیتیک خود را در رساندن گاز روسیه به اروپا از دست داد، نطفه اختلافات امروز اوکراین و روسیه بسته شد. خطوط لوله‌ای که در زمان اتحاد جماهیر شوروی گاز روسیه را به اروپا انتقال می‌داد، از بخشی از خاک شوروی که بعد از فروپاشی و استقلال جمهوری‌های شوروی سابق کشور مستقل اوکراین را تشکیل داد، از این به بعد روسیه نیازمند اوکراین شد که هزینه ترانزیت گاز از خاک خود را هر چند وقت اضافه می‌کرد، اضافه‌ای که به مذاق روسیه خوش نمی‌آمد. در جابه‌جایی‌های جمعیتی که در دوره کمونیست‌ها به جهت تغییر ترکیب جمعیت محلی به اکثریت روسی صورت گرفت، وقتی خروشچف به قدرت رسید، چون اهل اوکراین بود، در سال 1956 شبه‌جزیره کریمه را به جمهوری اوکراین ملحق کرد؛ در‌حالی‌که کریمه و وقایع آن در قرن 18 و 19 جزء بخش‌هایی از تاریخ ملی روسیه است و جنگ‌های کریمه جایگاه ویژه‌ای در تاریخ روسیه دارد و زمانی که پوتین بعد از همه‌پرسی در شبه‌جزیره کریمه و تمایل ساکنان این منطقه به پیوستن به روسیه، کریمه را به روسیه ملحق کرد، با وجود اعتراض غرب، واکنش داخلی چه در روسیه و چه در اوکراین پذیرش واقعیت پیوستن کریمه به روسیه بود. استان‌های هم‌جوار دیگری هم در اوکراین هستند که ترکیب جمعیتی آنها این انگیزه را برای روسیه و شخص پوتین به وجود آورده است که همانند کریمه، راه پیوستن این مناطق به روسیه را هموار کنند.

1- دونتسک: از استان‌های شرقی کشور اوکراین است، با مرکزیت شهر دونتسک با جمعیتی حدود پنج میلیون نفر که اتفاقا پرجمعیت‌ترین استان اوکراین است، با مسافتی بالغ بر 27 هزار کیلومتر مربع نزدیک به پنج درصد کل خاک اوکراین، این استان در دوره استالین به سال 1938 منطقه‌ای خود‌مختار اعلام و استالینو نام گرفت. زبان 75 درصد از مردم دونتسک روسی است و 25 درصد هم اوکراینی صحبت می‌کنند. موج جدایی‌خواهی شبه‌جزیره کریمه و الحاق آن به روسیه بر مردم دونتسک اثر گذاشت و در 11 ماه می‌سال 2014 اهالی این استان در یک همه‌پرسی به منظور کسب استقلال از اوکراین شرکت کردند و بیش از 89 درصد از رأی‌دهندگان به خود‌مختاری استان دونتسک رأی دادند.

2- خارکف: استان خارکف سومین استان پرجمعیت اوکراین است و مرکز آن شهر خارکف است. مساحت خارکف هم مانند دونتسک کمی بیش از پنج درصد از خاک اوکراین است. استانی صنعتی که بزرگ‌ترین مرکز اقتصادی و علمی شوروی سابق در شرق روسیه بود و هم‌اکنون نیز مهم‌ترین شهر صنعتی اوکراین است که تا سال 1934 پایتخت اوکراین بود و از این سال مرکز اوکراین به شهر کی‌یف منتقل شد. هم‌زمان با همه‌پرسی استان دونتسک در این منطقه هم مردم دست به همه‌پرسی زدند. همه‌پرسی خارکف برخلاف کریمه با تشنج روبه‌رو بود. به هر صورت جدایی‌طلبان همه‌پرسی را پیش بردند.

3- لوهانسک: هم‌زمان با همه‌پرسی دونتسک در منطقه لوهانسک نیز مردم پای صندوق‌های رأی رفتند و به خودمختاری رأی دادند. رأی مثبتی که در سه منطقه از ایالت‌های هم‌مرز اوکراین با روسیه داده شد، تنها مورد تأیید روسیه قرار گرفت. مساحت لوهانسک هم مانند دونتسک حدود 27 هزار کیلومتر مربع است با جمعیتی حدود 2.5 میلیون نفر. اعضای پارلمان روسیه با پیشنهاد پوتین مبنی بر تصویب طرح به رسمیت شناختن استقلال دو جمهوری دونتسک و لوهانسک در روزهای گذشته موافقت کردند و رأی نمایندگان دوما برای تأیید نهایی به دفتر رئیس‌جمهور پوتین ارسال شده است.

موفقیت خط لوله نورد استریم و اطمینان آلمان از تحویل گاز روسیه به صنایع این کشور، خانم مرکل صدر‌اعظم سابق آلمان را به فکر ایجاد خط لوله‌ای دیگر در همین مسیر انداخت که به خط لوله صادرات نورد استریم2 معروف است؛ خط لوله‌ای که میزان گاز روسیه به آلمان را به دو برابر فعلی خواهد رساند.

این خط لوله هم از بستر دریای بالتیک می‌گذرد و احتیاج به اجازه هیچ کشوری ندارد. با افتتاح خط لوله نورد استریم2 دیگر روسیه نیازی به اوکراین و خط لوله‌ای که گاز روسیه را از طریق خاک اوکراین به آلمان و اروپا می‌رساند، ندارد و چه بسا روسیه رغبتی به تمدید آن نداشته یا اگر موافقت با تمدید کند، هزینه انتقال گاز را که فعلا سالانه دو میلیارد دلار به اوکراین نفع می‌رساند، به دلخواه خود تعیین و اوکراین از درآمد ثابت ترانزیت گاز روسیه محروم خواهد شد. روسیه بزرگ‌ترین تأمین‌کننده گاز اتحادیه اروپاست و بیش از 40 درصد گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا را تأمین می‌کند و با توجه به ذخیره بالای گازی که روسیه دارد و مسیر بستر دریا را هم فراهم آورده است، می‌تواند دیگر کشورهای گازخیز دنیا را از بازار اروپا دور کند. کاری که تاکنون انجام داده است. یکی از خطوط بحث‌انگیز انتقال نفت به اروپا خط لوله باکو- تفلیس-جیحان است به طول هزارو 768 کیلومتر که از میدان نفتی آذری-چیراگ-گوانشلی در دریای مازندران شروع و تا مدیترانه ادامه دارد که روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت انتقال می‌دهد؛ مسیری که قادر است در شرایط بحرانی بستر مناسبی برای انتقال گاز باشد. ترکیه درصدد است موازی با این خط لوله، خط لوله انتقال گاز طبیعی قفقاز را به گرجستان، ترکیه و اروپا برساند. این خط لوله در سال 2020 حدود 23 درصد از تقاضای گاز ترکیه یعنی 7.5 میلیارد مترمکعب گاز و نیز 87 درصد از نیاز گازی گرجستان به گاز طبیعی را برطرف کرد. قرار است دو خط لوله دیگر از همین مسیر احداث شود که سالانه حدود 10 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را از این کریدور به اروپا برساند. نگاهی به حوادث منطقه و جنگ‌هایی که در مناطقی از گرجستان و جمهوری آذربایجان و ارمنستان به وقوع می‌پیوندد، رد پای گاز را در حوادث آن می‌توان جست‌وجو کرد که شرایط منطقه را برای سرمایه‌گذاری ناامن جلوه ‌می‌دهد. برای نمونه، در درگیری بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان شهر توز به‌عنوان مرکز این منطقه که توسط توپخانه ارمنستان بمباران شد، تنها 15 کیلومتر از این کرویدور فاصله دارد و احداث آن به حالت تعلیق درآمد. همین موقعیت در سال 2008 هم در گرجستان اتفاق افتاد، زمانی که جدایی‌خواهان گرجی با حمایت روسیه با دولت مرکزی گرجستان در نبرد بودند، احداث خط لوله گاز را به حالت تعلیق درآورد. سخن آخر اینکه روسیه با حمایت از جدایی‌خواهان گرجی و اوکراینی اجازه نخواهد داد خط لوله‌ای موازی با نورد استریم 1 و 2 احداث شود و جایگاه محکم روسیه در تأمین گاز اروپا را متزلزل کند. هر‌چند اسرائیل و ترکیه و آمریکا به طور جد دنبال احداث این خطوط باشند، اتحادیه اروپا عموما و آلمان خصوصا دنبال انرژی با‌ثبات روسیه هستند که هم‌اکنون 40 درصد از نیاز اتحادیه را تأمین می‌کند و پوتین درصدد است تا بقیه بازار پرمصرف اروپا را از آن خود کند. حال می‌رسیم به دیگر تولید‌کنندگان گاز طبیعی- اولی آمریکا، آمریکا با اینکه هزاران کیلومتر از اروپا فاصله دارد، هم‌اکنون تأمین‌کننده 45 درصد از گاز طبیعی اروپا است؛ گازی که با تانکرهای بزرگ به مقصد اروپا حمل می‌شود، دوم کشور ایران و قطر هستند که می‌توانند در موازنه تأمین گاز اروپا نقش اصلی را بازی کنند. حضور امیر قطر در آمریکا و روسیه و چراغ سبز این امیرنشین که در صورت نیاز تانکرهای حمل گاز از قطر به اروپا خواهند رسید، هماهنگی بین ایران و قطر در این توافق شرایط ایران و قطر را در معادلات انرژی جهانی در بخش گاز ویژه و استثنائی کرده است. اگر ایران بعد از برجام به ثبات اقتصادی برسد و همراهی با قطر را در دستور کار قرار دهد، شیر گاز حوزه عظیم پارس جنوبی - مشترک بین ایران و قطر- می‌تواند همه معادلات گازی را بر هم بزند، راه زمینی احداث خط لوله گاز از پارس جنوبی -حوزه مشترک ایران و قطر- به روسیه و اتصال آن به خطوط لوله روسیه به اروپا و نیز حرکت تانکرهای غول‌پیکر حمل گاز ایران و قطر به اروپا چشم‌انداز نوینی از سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی پاک گازی را به دنبال خواهد داشت و ایران که دومین ذخایر گازی را در جهان دارد، می‌تواند جایگاه اصلی خود را در معادلات جهانی پیدا کند. جغرافیای ایران در طول تاریخ استثنائی بوده و هست. زمانی پل پیروزی بود، زمانی به‌عنوان اولین کشور منطقه با کشف نفت وارد معادلات سیاسی جهان شد و امروزه گاز این انرژی پاک قرن 21 است که دوباره جایگاه ایران را در تأمین انرژی به جهانیان نشان می‌دهد. باید منتظر ماند تا برجام به سرانجام برسد و ایران و قطر دو قطب مهم گازی جهان به همراه روسیه بازار پرمصرف گاز در اروپا و کشورهای شرق آسیا و چین و هند را در انحصار خود بگیرند. همه حوادث اروپا که روسیه در آن نقش و دستی دارد، برمی‌گردد به جایگاه گاز در تأمین انرژی اروپا، از درگیری‌های گرجستان تا جنگ ارمنستان و جمهوری آذربایجان و حوادث اوکراین، نفت در قرن 20 تعیین‌کننده سیاست جهان بود و گاز در قرن 21 همان نقش و جایگاه را دارد و ایران دوباره جایگاه خود را در تأمین انرژی جهانی به دست خواهد آورد. اگر... .