سیودومین نمازجمعه شهر امید
مبادا نتیجه حکمرانی نو به حاکمشدن تندروی ختم شود
حجتالاسلام منصف در ابتدای خطبههای دوم نمازجمعه، با اشاره به ولادت امام حسن مجتبی (ع) گفت لازم است دوباره فرمایش ایشان را تکرار کنم که «مفهوم و معنای سیاست آن است که حقوق خداوند و حقوق زندگان و حقوق مردگان را رعایت کنی».
حجتالاسلام منصف در ابتدای خطبههای دوم نمازجمعه، با اشاره به ولادت امام حسن مجتبی (ع) گفت لازم است دوباره فرمایش ایشان را تکرار کنم که «مفهوم و معنای سیاست آن است که حقوق خداوند و حقوق زندگان و حقوق مردگان را رعایت کنی». صادقانه ببینیم چه کردهایم، منِ طلبهِ مدعی هدایت مردم، چه کردهام؟ یک بار نشستهایم به جای زدن بنر، به اجرای توصیههای بزرگان دین و آیینمان فکر کنیم؟ به جای تجسس در احوال مردم در کار خودمان تجسس کنیم که آیا در رعایت حقوق انسان، تمام و کمال آنچنان که باید و نه براساس تصور و سلیقه خودمان موفق بودهایم یا نه؟ مردم را با روش اداره کشور به رفاه و آرامش رساندهایم یا به مضیقه و سختی کشاندهایم؟ به خودم و شمای مسئول یادآوری میکنم رعایت حقوق مردم نه لطف و بزرگواری بلکه وظیفه و تکلیف بر دوش حکومت و کارگزاران آن است.
او افزود: در سال گذشته بارها شعار حکمرانی نو برای بهبود شرایط کشور داده شد، لازم است همه عقلا و دلسوزان کشور مراقبت و ایستادگی کنند و اجازه ندهند بعضی تندرویها و افکار و اعمال متحجرانه به اسم اسلام و دین، حقوق اساسی و قانونی مردم را پایمال کند. حجتالاسلام منصف امامجمعه شهر امید در خطبههای دوم نماز با تسلیت ایام شهادت امیر مؤمنان علی (ع) گفت: فاصله آنچه به نام پیروی از آن حضرت میگوییم و آنچه در واقعیت جامعه دیده میشود، تأسفبرانگیز و تلخ است و متأسفانه هرچه میگذرد، این فاصله بیشتر میشود. اغلب مسئولان و خطبا هم به جای عمل واقعی به توصیهها و دستورات حکومتداری امیرالمؤمنین، به روخوانی از روی آن مشغولاند! ادعای پیروی و بعد بیتوجهی و عملنکردن و خدایناکرده خلاف سیره ائمه و پیامبر عملکردن، اهانتی به مراتب بالاتر از دشنام و انکار آنان است. امامجمعه شهر امید در ادامه گفت: آنچنان که در هفته گذشته وعده دادم، تریبون را در اختیار یکی از جوانان دلسوز و کارآفرین شهر قرار میدهم، دغدغهها و حرفهای ایشان از حرفهای تکراری بنده شنیدنیتر است، گفتن درد مردم سیاهنمایی نیست، کمک به اصلاح و بهبود وضعیت است. خدا کند آنهایی که باید بشنوند و قدمی بردارند هم همراهی کنند.
در ادامه خطبههای دوم نمازجمعه، به دعوت حجتالاسلام منصف و ستاد اقامه نماز شهر امید، خانم آرزو ایرانی، کارآفرین جوان و مدیر یکی از شرکتهای دانشبنیانِ شهر امید پشت تریبون قرار گرفت.
خانم آرزو ایرانی گفت: از امامجمعه عزیز شهرمان بابت ایجاد این فرصت ممنونم. از اینکه اجازه داده شد در این تریبون به جای سخنرانی مقامات یا حمایت از آنان، فرصت طرح مسائل و انتقادات و اعتراضات فراهم شود، خوشحالیم و امیدوار به ادامه این روش. خیلی مختصر از واقعیت و وضعیت شرکت خودمان بگویم. از ابتدای سال گذشته، یعنی دقیقا یک سال پیش هفت نفر از تیم 12نفره متخصص ما از ایران رفتند. چند نفرشان در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس با حقوق و امکانات خوب جذب بازار کار حوزه برنامهنویسی شدند و چند نفر هم با وجود تحمل همه کمبودها از مهرماه سال گذشته برای ادامه تحصیل و کار مهاجرت کردند. با همه اینها دست از کار نکشیدیم و ادامه میدهیم. دوستانمان هم که رفتهاند، دلشان اینجاست، میگویند شرایط که خوب شد برمیگردیم، بعضیشان گرفتار مخارج ماهانهشان بودند و البته اغلب به خاطر نداشتن دورنما و امید به آینده رفتند. تا چند ماه پیش با هم از راه دور کار میکردیم و پروژههای داخلی را کمک میکردند، با کندی و فیلتر پیامرسانهایی که دنیا با آنها کار میکند، از حضور مجازیشان هم محروم شدیم. راستش ما که ماندهایم هنوز امیدواریم، امیدوار به اینکه کمی از آنچه را وعده میدهید، عمل کنید و آنچه به آینده نامشخص حواله میکنید، به درد امروزمان بخورد. به اندازه کافی بهانه برای ناامیدی هست، لطفا با حرفها و بیعملیهایتان بر این سرخوردگی ندمید. توقعمان هم چیزهای عجیبوغریبی نیست، یک زندگی معمولی بیدغدغه و بیاسترس. چرا هر روز باید به جای برنامهریزی برای فردا و آینده، نگاهمان به قیمت دلار فردایی باشد؟ چرا باید هر روز به این فکر بیفتیم که هرچه را داریم، بفروشیم و تبدیل کنیم تا حداقل اندک سرمایههای مادیمان نابود نشود تا حداقل چند روز بعد از امروزمان به سختی نیفتیم؟ به نظرم گفتن این حرفها آب به آسیاب دشمن ریختن نیست، عملنکردن به وعدهها و ناکارآمدی و فساد و نادیدهگرفتن اعتراض و انتقاد مردم و سرخوردگی این مردم خواست دشمن است. پدرم در اوج نوجوانی در دفاع از کشور و برای حفظ کشور اسیر شد، من فرزند آزاده این کشورم، این روزها او هم از درد من و امثال من غصه میخورد. کاش در روشهای برخورد با هر پدیدهای، کمترین سختی به مردم وارد میشد، بستن و برخورد با کسبوکارها آن هم در سالی که قرار است معیشت و اقتصاد در اولویت باشد، دردی از فرهنگ و حجاب دوا نمیکند. چرا قبول نمیکنید این روشها اگر قرار بود جواب بدهند، کار به اینجا نمیرسید. چرا برای حل بزرگترین تا کوچکترین مسئله هنوز از مرحله آزمون و خطا خارج نشدهایم؟ و اصلا چرا هنوز کسی درست و آرام و منطقی پاسخ روشن و معقولی به
این همه پرسش ما نمیدهد؟ صحبت را کوتاه میکنم، از امامجمعه عزیز شهرمان که حداقل با نادیدهنگرفتن مشکلات و دردهای مردم، درد مضاعف بر آنان وارد نکرده و همیشه برای مردم باران رحمت و مهر بوده و شجاعانه بر مسئولان ناکارآمد و فاسد مانند رعدوبرق غریده و درخشیده، ممنونم.