|

طوفان الاقصی و گذار به مرحله تهاجم

طوفان‌الاقصی که روز شنبه اسرائیل را درنوردید، لحظه‌ای استثنائی را در تاریخ مبارزات آزادی‌بخش مقاومت فلسطینی رقم زده است. این حمله دقیقا در پنجاهمین سالگرد جنگ رمضان اکتبر 1973 رخ می‌دهد.

محمد عطایی کارشناس مسائل خاورمیانه

طوفان‌الاقصی که روز شنبه اسرائیل را درنوردید، لحظه‌ای استثنائی را در تاریخ مبارزات آزادی‌بخش مقاومت فلسطینی رقم زده است. این حمله دقیقا در پنجاهمین سالگرد جنگ رمضان اکتبر 1973 رخ می‌دهد. جنگ رمضان که با حمله متحدانه حکومت‌های عرب، به رهبری مصر و سوریه به اسرائیل آغاز شد، البته در صحرای سینای مصر و جولان سوریه جریان یافت و چندان به داخل اسرائیل سرایت نکرد. اما آن جنگ، هم به دلیل عنصر غافلگیری و هم ماهیت هجومی، به حمله روز شنبه حماس به اسرائیل بی‌شباهت نبود. از آن سال به بعد، به دلیل مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، نظامی و ژئوپلیتیک، اسرائیل با حمله فراگیر دیگری روبه‌رو نبوده است. در واقع در 50 سال گذشته، صهیونیست‌ها همیشه در موضع تهاجمی بوده و جنگ‌هایشان را به عمق خاک کشورهای دیگر برده‌اند. اما عملیات طوفان‌الاقصی، معادله‌ای را که هژمونی نظامی، اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در این پنج دهه ایجاد کرده بود، یک بار و برای همیشه به هم زد. به این معنا که حماس و جهاد اسلامی در غزه وارد مرحله هجوم، غافلگیری و اجرای موفق عملیات مد‌نظرشان شدند.

آنچه‌ شنبه رخ داد، گمانه‌زنی‌های بسیاری درباره آینده نتانیاهو و در سطحی کلان‌تر، آینده کیان استعماری اسرائیل به دنبال خواهد داشت که پاسخ آنها را دیر یا زود گذر زمان خواهد داد. اما تا همین‌جا می‌توان یک نکته را با قاطعیت گفت و آن اینکه تحولی کیفی در معادله حاکم با اسرائیل ایجاد شده که مقاومت را از مرحله دفاعی به تهاجمی وارد کرده است. پیامدهای راهبردی این تحول، نه‌تنها برای فلسطینی‌ها، بلکه برای کل محور مقاومت از تهران تا صنعا، بغداد، دمشق و بیروت فراگیر و عمیق خواهد بود. آنچه روز شنبه به سرعت برق و باد رخ نمایان کرد و جهان را در بهت فرو برد، در واقع نتیجه تراکم تحولاتی است که در سال‌های طولانی رقم خورده است. از زمان شکل‌گیری اسرائیل، یک خط قرمز همواره برای رهبران آن وجود داشته و آن اینکه هیچ‌گاه در برابر مقاومت مسلحانه امتیاز نداده و عقب‌نشینی نکنند. برای مثال، آنچه از خاک اردن یا مصر تصرف کرده و بازگرداند، صرفا در جریان مذاکرات و توافق صورت گرفت که در جریان آن اسرائیل، امتیازهای مهمی از‌جمله شناسایی این رژیم به دست آورد. ولی این خط قرمز 23 سال پیش در لبنان سقوط کرد. در سال 2000، مقاومت اسلامی حزب‌الله توانست ارتش اسرائیل را ناگزیر به عقب‌نشینی و آزادسازی خاک لبنان کند. حزب‌‌الله در آن لحظه نشان داد که می‌توان با مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگری ایستاد و عقب‌نشینی را به آن تحمیل کرد، بدون اینکه امتیازی برای به رسمیت شناختن آن داده شود. شش سال بعد، اسرائیل وارد جنگی تمام‌عیار علیه لبنان با هدف ریشه‌کن‌کردن حزب‌‌الله (به تعبیر ایهود المرت، نخست‌وزیر وقت اسرائیل) شد. 33 روز بمباران بی‌امان لبنان و زیرساخت‌های آن که پشتیبانی کامل دولت جورج بوش را داشت، نه‌تنها بی‌نتیجه ماند، بلکه حزب‌‌الله توانست از لحاظ سیاسی و نظامی با قدرت بیشتری از معرکه خارج شود. اقتدار نظامی و اعتمادبه‌نفس اسرائیل چنان ضربه‌ای خورد که تا امروز دست به هیچ تهاجم جدی‌ای به خاک لبنان نزده است. پس از جنگ 33‌روزه، سید‌حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌‌الله، در «سخنرانی پیروزی» گفت که دوران شکست‌ها تمام شده است.  گروه‌های آزادی‌بخش فلسطینی با دقت تحولات لبنان را دنبال می‌کردند و به کاربست آن تجارب روی آوردند. البته تکرار تجربه لبنان در غزه و رسیدن به توازن رعب مشابه حزب‌‌الله و اسرائیل، در منطقه غزه بسیار دشوارتر بوده و به دلیل محاصره غزه، توان حماس برای بازسازی نظامی خود با چالش‌هایی جدی روبه‌رو بوده است. با‌این‌حال، حماس و جهاد اسلامی از سال 2008 که اسرائیل نخستین حمله گسترده‌ به غزه در کنترل حماس را انجام داد، بر توان رزمی خود در روی زمین و زیر زمین و همین‌طور توان موشکی و پهپادی خود افزوده است. در سال 2008، موشک‌های حماس 13 اسرائیلی را کشت و در حملات بعدی اسرائیل به غزه، برای مثال در سال‌های 2014 و 2021، موشک‌های حماس توانست ضربات دردناکی در داخل اسرائیل ایجاد کند. این ضربات توانسته است نوعی بازدارندگی را در برابر ماشین نظامی اسرائیل و محدود‌کردن دایره حملات آن به وجود آورد و این پیام را به اسرائیل بدهد که حملاتش بدون هزینه انسانی و سیاسی نخواهد بود. به‌علاوه، در طول سال‌های گذشته، توانایی مقاومت در غزه به‌گونه‌ای رشد کرده که اسرائیل از ارسال نیروی زمینی به داخل این باریکه خودداری کرده و اشغال زمینی آن را در حد خودکشی می‌پندارد. از سال 2008 به این سو، حماس و جهاد اسلامی نوعی توازن نظامی را با اسرائیل برقرار کرده‌اند که حمله اسرائیل می‌تواند جبهه داخلی آن را دچار آسیب‌های دردناکی کند. با‌این‌حال، در تمام جنگ‌هایی که بر غزه تحمیل شده است، صهیونیست‌ها تا روز شنبه در موضع تهاجمی و غافلگیرکردن قرار داشته‌اند. اما با عملیات طوفان‌الاقصی، برای نخستین بار در نیم‌قرن گذشته، مقاومت وارد فاز تهاجمی علیه اشغالگران، آن‌هم در داخل اسرائیل شد. این ضربه بهت‌آور و هولناک به کیان استعماری اسرائیل، نتیجه روندی است که از سال 2000 در لبنان شروع شد و با همکاری و تکامل سیاسی و نظامی میان عناصر محور مقاومت، به رقم‌زدن این لحظه تاریخی انجامید.

زمانی که رویدادهای روز شنبه را در بستر دگردیسی محور مقاومت در 23 سال گذشته ارزیابی و نگاه می‌کنیم، می‌توانیم بگوییم با یک اتفاق لحظه‌ای و استثنا روبه‌رو نیستیم..

 سیر تحولات منطقه از سال 2000، مقاومت را امروز وارد مرحله تهاجم کرده است. از این منظر، مرور سخنان گذشته دبیرکل حزب‌‌الله لبنان اهمیت خواهد داشت که به سران اسرائیل گفته بود روزی شاهد عملیات مقاومت در داخل فلسطین اشغالی خواهند بود و حزب‌‌الله در منطقه جلیل (در شمال فلسطین اشغالی) خواهد جنگید و نه در جنوب یا بقاع لبنان. به نظر می‌رسد مقام‌های اسرائیل هرگز فکر نمی‌کردند روزی برسد که هجوم از محور غزه که سال‌هاست در محاصره آهنین قرار دارد، آغاز شود. اکنون بزرگ‌ترین سؤال اینجاست که اگر اسرائیل در برابر حمله حماس، ضعیف‌ترین حلقه در محور مقاومت، این‌گونه دچار بحران شده است، در جنگ بعدی با حزب‌‌الله یا در جریان یک حمله هماهنگ از چند جبهه چه وضعیتی خواهد یافت؟

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها