روزهای خونین غزه
پس از به خاک و خون کشیدن بیپناهترین مکان غزه یعنی بیمارستان آن، نتانیاهو و حزب راست افراطی لیکود سه سناریو را در مقابل این نقشه شوم شیطانی برای جهانیان توجیه خواهند کرد.
پس از به خاک و خون کشیدن بیپناهترین مکان غزه یعنی بیمارستان آن، نتانیاهو و حزب راست افراطی لیکود سه سناریو را در مقابل این نقشه شوم شیطانی برای جهانیان توجیه خواهند کرد. اول اینکه به اشتباه آنجا را مورد هدف قرار دادهاند، همه جا و همه مکانها این روزها میدان جنگ است و آتشهای جنگ، تر و خشک را با هم خواهد سوزاند و دوم اینکه خود حماس و فلسطینیها به اشتباه، بیمارستان را در هم کوبیدهاند و خود عامل این فاجعه بودهاند، سوم اینکه حماس و جهاد اسلامی گروههای تروریستی خود را در بیمارستان جا دادهاند و بیمارستان را سپر انسانی خود کردهاند. بعید است حتی از یک عذرخواهی کوچک از طرف رژیمی که نسل در نسل میکوچاند، دربند میکند و بهراحتی میکشد؛ رژیمی که نه مدیون مردم فلسطین؛ بلکه به کل جامعه بشریت بدهکار است و برای شستن دستهای ناپاک خود حتی رودخانههای پرطمطراق جوابگوی آن نیستند؛ اهداف رژیم غاصب چند سناریو میتواند باشد، یکم خاتمه جنگ و جلوگیری از فرسایشیشدن آن پس از کسب تجربه جنگ روسیه و اوکراین با تسلیم بیقیدوشرط حماس و گروههای مقاومت فلسطینی، دوم کشاندن پای ایران و حزبالله به جنگ که در صورت ورود آنان به جنگ قطعا ایالات متحده آمریکا به نفع اسرائیل وارد عمل خواهد شد و سوم به صحنه کشاندن مردم فلسطین چه در نوار غزه و بهویژه در کرانه باختری علیه حماس و جهاد اسلامی و تشکیل یک کشور واحد با محوریت یهودیت در فلسطین اشغالی؛ نمیدانیم چه خواهد شد؟ عاقبت این رفتارهای شوم به کجا خواهد رسید؟ انصافا این اندازه کشتار و وحشیگری توجیهپذیر است؟ رژیم اشغالگر در تاریخ ثبت کرده که ابایی از کشتن ندارد؛ اما سکوت جامعه جهانی چرا؟ اگر همین اتفاق در نیویورک، پاریس، لندن و... میافتاد و فقط 20 نفر کشته میشدند که آن نیز وحشیگری بیش نیست، همین برخورد میشد؟ خون عرب، فارس، ترک، کرد، اروپایی، آمریکایی، سیاه و سفید و... هیچگونه برتری بر هم ندارند، این ابتداییترین اصل حقوق بشر است که در منشور سازمان ملل توصیه شده است. اکنون غزه غرق در خون است، پنجههای اهریمنی روح کودکان آنجا را به صلیب مرگ در دل بیمارستان آویخته است، مگر بیمارستان چگونه جایی است؟ جز جایی که افرادی مبتلا و بیمار برای مراقبت و بهبودهای ویژه در آن پناه بردهاند تا درمان شوند؟ پزشکان و پرستارانی که علاوه بر تیماری و غمخواری، ناز کودکان و پیران را میکشند تا شبهای تار به سحری روشن نزدیک شود؛ بوی دارو، تجهیزات و سرم که همه جای آن پیچیده است، کوبیدن آن با موشک مردانگی است؟ انسانیت و تمدن است؟
این چه وجدانی است که تا این اندازه زخمی و معیوب است که با حرص و آز بیهدف و کور میزند و میکشد و با غرور و تبختر آن را پیروزی میداند و بر آن میبالد؟ مگر هیتلر، موسولینی و استالین در تاریخ چه کاری کردند که اکنون تکرار نمیشود؟ جو بایدن دموکرات است، حزبی که آرمانهای آزادیخواهی و دموکراسی را یدک میکشد و خود را حافظ و مدافع حقوق بشر میداند، اکنون دستهای اهریمنی از زیر قبای سبز صلح و دموکراسی خنجر بر بشریت میزند.