|

رؤیای صلح در خاورمیانه

هیچ واژه‌ای توان انعکاس درد و رنج غیر‌انسانی و ناعادلانه‌ای را که مردم فلسطین در روزها و هفته گذشته دچار آن شده‌اند، ندارد. بسته به گرایش‌های فکری و منفعتی، وقایع روزهای اخیر در فلسطین اشغالی از زوایای گوناگون تحلیل و ارزیابی شده و خواهد شد.

هیچ واژه‌ای توان انعکاس درد و رنج غیر‌انسانی و ناعادلانه‌ای را که مردم فلسطین در روزها و هفته گذشته دچار آن شده‌اند، ندارد. بسته به گرایش‌های فکری و منفعتی، وقایع روزهای اخیر در فلسطین اشغالی از زوایای گوناگون تحلیل و ارزیابی شده و خواهد شد. بی‌شک، هر ذهن سالم و اخلاق‌فهمی باور دارد که ایجاد درد و رنج برای انسان‌ها، صرف نظر از هر قیدی نامطلوب و منشأ آن قابل نکوهش است. این موجز، تلاشی است برای درک مبانی درد و رنج و تنش‌های بی‌پایان در خاورمیانه که زیست شهروندان این منطقه را با چالش‌های گوناگون همراه کرده است. درک مبانی درد و رنج و تنش‌های بی‌پایان در خاورمیانه از طریق طرح چند پرسش انجام می‌شود؛ مثلا چرا صلح و ثبات در خاورمیانه ناممکن یا یک رؤیا است؟ چرا شهروندان خاورمیانه نمی‌توانند همانند شهروندان دیگر مناطق و کشورها زیستی آرام، عادی و امن داشته باشند؟ آیا برای داشتن زیستی آرام و امن، انسان‌ها باید ویژگی‌های خاصی داشته باشند که شهروندان خاورمیانه ندارند؟ آیا منشأ درد و رنج بی‌پایان شهروندان خاورمیانه بومی یا فرا‌ملی است؟ آیا شهروندان خاورمیانه امکان زیستی آرام و امن را دارند یا محکوم به تحمل درد و رنج ابدی هستند؟ و... . اگر بهشت نماد آرامش، امنیت، ثبات و دوزخ نماد درد و رنج، وحشت، ناآرمی و ناامنی ابدی تلقی شود، آیا خطاست اگر گفته شود شهروندان خاورمیانه در دوزخ ابدی زیست می‌کنند؟ آیا ذهنی دانا، عالم و دلسوز در خاورمیانه وجود دارد تا مسیر رفتن به بهشت را به شهروندان خاورمیانه نشان دهد؟ آیا خطاست اگر گفته شود تنها مسیر رفتن به بهشت، «صلح و همکاری» است؟ آیا خطاست اگر انتظار داشته باشیم تا دولت‌های خاورمیانه مسیر رفتن به بهشت (صلح و همکاری) را برای شهروندان خود مهیا کنند؟

پربیراه نیست اگر ادعا شود که سرچشمه درد و رنج شهروندان خاورمیانه، وجود ذخایر سرشار انرژی در منطقه است. به عبارتی بی‌ثباتی، تنش، جنگ و دشمنی سیاسی میان دولت‌ها در خاورمیانه، «مطلوب و هدف» انرژی‌خواران فرامنطقه‌ای است. اگر رابطه علت و معلولی میان ذخایر انرژی، بی‌ثباتی سیاسی، تنش‌ها و جنگ‌های بی‌پایان را درک کنیم و بپذیریم، آن‌گاه می‌توان ادعا کرد که استعمارگران (غربی و شرقی) فرامنطقه‌ای به منظور غارت ذخایر انرژی خاورمیانه، به شیوه‌های گوناگون مانع ثبات سیاسی در خاورمیانه می‌شوند. اگر استدلال فوق منطقی تلقی شود، آن‌گاه، باید گفته شود که «رژیم صهیونیستی به‌مثابه ابزار بی‌ثباتی، در خاورمیانه در کنار تمایل‌نداشتن قدرت‌های بزرگ (غربی و شرقی) برای حل‌وفصل مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی، عوامل اصلی انواع بحران‌ها و تنش‌ها‌ در خاورمیانه هستند». اگر منشأ درد و رنج شهروندان خاورمیانه را دخالت‌های انرژی‌خواران فرامنطقه‌ای تلقی کنیم، آن‌گاه، باید پرسش شود راه رهایی شهروندان خاورمیانه از زیست دوزخ‌گونه چیست؟ 

شاید کوتاه‌ترین پاسخ، «صلح و همکاری» میان کشورهای خاورمیانه باشد. اینکه کشورهای خاورمیانه نه‌تنها هیچ‌گونه تضاد منافعی ندارند؛ بلکه اشتراکات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، منفعتی و... بسیاری برای روابط مبتنی بر صلح و همکاری دارند. به گواه همه تاریخ جوامع، کارآمدی و اقتدار حکومت‌ها در زمینه صلح ایجاد می‌شود. اینکه حکومت‌ها تنها در شرایط صلح و انواع تبادلات اقتصادی، فرهنگی، تجاری، علمی و... با دیگر کشورها می‌توانند برای شهروندان خود رفاه، آرامش و امنیت ایجاد کنند. اینکه «در زیست اجتماعی برخلاف زیست طبیعی، صلح و نه جنگ و تنش دائمی، تأمین و تضمین‌کننده امنیت و بقای انسان‌هاست». به‌عنوان مثال، مبتنی بر کدام اختلافات لاینحل، کشورهای خاورمیانه این‌همه هزینه‌های گزاف صرف تسلیحات و توان دفاعی می‌کنند؟ آیا سیاست‌ورزان «وطن‌دوست» باور ندارند که اگر میان کشورهای خاورمیانه صلح و همکاری باشد، این کشورها می‌توانند هزینه‌های گزاف تسلیحاتی و دفاعی را که به جیب منشأ تنش‌های خاورمیانه یعنی کشورهای تولیدکننده تسلیحات می‌رود، صرف توسعه آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، فقرزدایی، تولید علم، توسعه صنعت، فهم فرهنگ همزیستی میان شهروندان خاورمیانه و حتی نزدیک‌کردن تجارت، اقتصاد، فرهنگ و... کشور‌های در خاورمیانه کنند؟ آیا سیاست‌ورزان و حکومت‌های خاورمیانه درک نمی‌کنند که امنیت و توسعه در زمینه تنش دائم رخ نمی‌دهد؟ آیا خطاست اگر گفته شود تنش‌زدایی از طریق «صلح و محو اختلافات مهندسی‌شده از سوی انرژی‌خواران غربی و شرقی» میان کشورهای خاورمیانه کم‌هزینه، سودمند و زودبازده‌ترین راهبرد کوتاه‌کردن دست انرژی‌خواران فرامنطقه‌ای و رهایی مردم فلسطین از درد و رنج بی‌پایان خواهد بود؟ آیا خطاست اگر گفته شود صلح و همکاری میان دولت‌های خاورمیانه، مؤثرترین سلاح یا راهکار برای شکست رژیم صهیونیستی است؟ نخبگان سیاسی خاورمیانه باید درک کنند و بپذیرند که کشورهای (انرژی‌خواران) فرامنطقه‌ای به شیوه‌های گوناگون اجازه توسعه و ثبات سیاسی به حکومت‌های خاورمیانه نداده، نمی‌دهند و نخواهند داد. به این دلیل ساده که توسعه و ثبات سیاسی از طریق صلح و همکاری میان کشورها به معنی توسعه اقتصادی، نظامی، علمی، فرهنگی و... در خاورمیانه خواهد شد. اینکه توسعه و ثبات سیاسی، اقتصادی، نظامی و علمی و... در خاورمیانه به معنی ضرر و زیان برای کشور‌های استعمارگر است؛ بنابراین طبیعی است که انرژی‌خواران فرا‌منطقه‌ای تمام تلاش خود را برای ایجاد تشنج‌، توسعه‌زدایی، بی‌ثباتی و... در کشورهای خاورمیانه انجام خواهند داد. آرامش و امنیت شهروندان خاورمیانه منوط به صلح و همکاری میان دولت‌های خاورمیانه به منظور قطع دخالت‌های غارتگران انرژی‌خوار فرامنطقه‌ای است. اینکه تنها راه ایجاد صلح و همکاری میان دولت‌های خاورمیانه پیگیری اهداف (منافع) ملی از سوی حکومت‌ها در خاورمیانه است. به بیانی دیگر پیگیری اهدف آرمان‌گرایانه، تاریخی، جناحی و غیرواقع‌بینانه، بنیاد نفوذ و دخالت انرژی‌خواران در خاورمیانه و ایجاد تنش، بی‌ثباتی، جنگ و درد و رنج برای شهروندان خاورمیانه است. نیاز به دانش و هوش خاصی نیست تا دریابیم که انواع تنش‌ها و اختلافات میان دولت‌ها در خاورمیانه نه ریشه بومی بلکه ریشه فرامنطقه‌ای دارند که از طرف انرژی‌خواران مهندسی و ایجاد شده‌اند. اگر استدلال فوق منطقی تلقی شود، می‌توان نتیجه گرفت که تنها راه رهایی شهروندان خاورمیانه (فلسطین) از درد و رنج ابدی و پیشگیری از دخالت و نفوز عوامل انرژی‌خواران در مناصب تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، «صلح و همکاری میان دولت‌های خاورمیانه است».