اولویت اول دانشگاه
روزنامه «شرق» سرمقاله پنجشنبه 23 آذر خود را با عنوان «ایران و دانشگاه» به قلم جناب آقای مهندس هاشمیطبا انتشار داد. مناسبت نگارش مقاله تقارن با 16 آذر بود و بازگویی آن وقایع. با اغتنام از این فرصت، نویسنده محترم، مقاله را به صورت مانیفستی درباره «دانشگاه در ایران» تنظیم کرده بودند. مقاله مانند سایر نوشتههای جناب آقای هاشمیطبا، خصوصا با توجه به جایگاه اثرگذار ایشان در سپهر سیاسی کشور، دارای نکاتی بود قابل تأمل.
روزنامه «شرق» سرمقاله پنجشنبه 23 آذر خود را با عنوان «ایران و دانشگاه» به قلم جناب آقای مهندس هاشمیطبا انتشار داد. مناسبت نگارش مقاله تقارن با 16 آذر بود و بازگویی آن وقایع. با اغتنام از این فرصت، نویسنده محترم، مقاله را به صورت مانیفستی درباره «دانشگاه در ایران» تنظیم کرده بودند. مقاله مانند سایر نوشتههای جناب آقای هاشمیطبا، خصوصا با توجه به جایگاه اثرگذار ایشان در سپهر سیاسی کشور، دارای نکاتی بود قابل تأمل. یکی از این نکات، برداشت ایشان و شاید برداشت طیفی از سیاستگذاران کشور است از مفهوم دانشگاه؛ برداشتی که احتمالا سوءتفاهمی است بااهمیت و شاید حیاتی در نگرش به آموزش عالی کشور و مفهوم دانشگاه. نوشتهای که تقدیم میشود کوششی است واجب، به منظور رفع این سوءتفاهم. در سرمقاله نوشتهاند: اما دانشگاه چیست؟ دانشگاه در یک کلام محل پرورش افراد مستعد برای اداره آینده کشور و بهکاربردن بهینه تخصص برای رشد و توسعه آن است. با جستوجو در منابع معتبر و تورق در احوال دانشگاههای باسابقه جهان، بهراحتی میتوان به پاسخ سؤال «دانشگاه چیست؟» دست یافت. در این میان، به چند نکته کلی هم باید توجه کرد. برای مثال، در روند آموزش، به دبستان میرویم و سپس دبیرستان و اینجاست که نباید اشتباه کنیم و رفتن به دانشگاه را گامی مانند و در ادامه رفتن از دبستان به دبیرستان بپنداریم. دانشگاه ادامه دبیرستان نیست. دبیرستان محل تولید علم و کشف حقیقت نیست؛ این امر خاص دانشگاه است. به همین علت نام آن را گذاشتهاند دانشگاه؛ محل نقد و پرورش دانش؛ خاستگاه دانش؛ مزرعه کشت دانش؛ محل افزودن به دانش بشری. اینکه نویسنده محترم سرمقاله، دانشگاه را محل پرورش افراد مستعد دانستهاند، گفتاری است به غایت صحیح، اما نکته اینجاست که پرورش دانشجوی مطلوب، اولویت دانشگاه گسترش دانش است بدون لزوم وابستگی به امر پرورش دانشجو و البته مستقل از آن. امر تأسفبار تعویض اولویت وظایف دانشگاه از تولید دانش به تولید دانشجو (حتی با مطلوبترین کیفیت)، نتیجهای ندارد جز عقبماندن از کاروان سریعالسیر دانش و عدم حضور ملموس و محسوس در کاروان. هرچند در سابقه تاریخی ایران و جهان اسلام، دورانی یگانه و مشعشع در گسترش و اشاعه دانش وجود دارد (قرون چهارم تا ششم هجری)، اما تأسیس دانشگاه بهصورت معاصر آن امری است که ریشه در تمدن غرب دارد با تکیه بر تمدن باستانی یونان. نتیجه آن تأسیس دانشگاههایی است با سابقه چندصدساله. تعدادی از این دانشگاهها، خصوصا آنها که ردیفهای اول و برتر ردهبندی دانشگاههای جهان را اشغال کردهاند، در کنار نام دانشگاه، هدف و غایت تأسیس و افق آینده دانشگاه را در یک یا چند کلمه خلاصه کردهاند و نام آن را گذاشتهاند «موتو». یکی از کلمات رایج این «موتو»ها، لغت «حقیقت» است (وریتاس). بهاینترتیب برترین شعار آنها این است: پیش به سوی کشف حقیقت. با بهکاربردن ابزارهای جستوجوگر بهراحتی میتوان دریافت آنچه جهان را از قرن 17 میلادی تاکنون دگرگون کرده، تلاش دانشمندان در دانشگاهها بوده، بدون توجه به پرورش دانشجو. هرچند احتیاجی به ذکر مثال نیست اما برای نمونه در رشته پزشکی کشف موجودات ذرهبینی در ایجاد بیماریها و واکسنها و کشف داروهای بیهوشکننده و آنتیبیوتیکها و مواد ضدعفونیکننده و هورمونها مشتی از خروار دستاوردهایی است که بدون ارتباط با پرورش دانشجو، توسط پژوهشگران دانشگاهی صورت گرفته است. به ذکر یک نمونه دیگر هم میپردازم. چند یا چندین بار در سال و در غالب کشورهای جهان و دانشگاههای آن، دانشمندان گردهم میآیند و بهعنوان کنگره علمی به تبادل و عرضه دستاوردهای پژوهشی خود میپردازند، همراه نقد و بحث در اهمیت نتایج کسبشده. بهندرت اثری از حضور دانشجویان در این گردهماییهای تخصصی دیده میشود. دانشگاههای جهان متعدد هستند و متنوع. دانشگاههای معتبری داریم که دانشجوی دورههای عمومی نمیپذیرند. دانشگاههایی هم داریم که فاقد دورههای تخصصی هستند. نتیجه اینکه هرچند حکم واحد برای چگونگی حیات تمام دانشگاههای کشور نمیتوان صادر کرد اما اولویت اول دانشگاه را که تولید دانش و کشف حقیقت است، نباید به دست فراموشی سپرد یا تنزل مرتبه داد. حفظ کیان دانشگاه و شاید کشور، در بالابردن توان تولید و ارتقای علم است در دانشگاهها.