|

مبانی اولویت‌های سیاسی

دلسوزان و میهن‌دوستان بسیاری به امید بهبود زیست پرچالش اجتماعی، پیوسته تلاش می‌کنند تا با درک مبانی چالش‌های گوناگون، راهکاری برای برون‌رفت از وضعیت با «تدبیر و به خرد جمعی» ارائه دهند؛ اما با وجود تلاش‌های بی‌منت و صادقانه، زیست شهروندان پیوسته نامطلوب‌تر از گذشته می‌شود. پر بیراه نیست اگر شرایط جامعه را حیرت‌آور تلقی کنیم؛ حیرت‌آور به این دلیل ساده که «قابل درک نیست» که چرا و چگونه کشوری با این‌همه منابع، ذخایر، شهروندان وطن‌پرست، جوانان تحصیل‌کرده و باانگیزه، تاریخ پرشکوه، جغرافیای کم‌نظیر و... گرفتار این‌همه دشواری و... است. یقینا، «چه باید کرد؟»، دغدغه ذهنی همه میهن‌دوستان است.

دلسوزان و میهن‌دوستان بسیاری به امید بهبود زیست پرچالش اجتماعی، پیوسته تلاش می‌کنند تا با درک مبانی چالش‌های گوناگون، راهکاری برای برون‌رفت از وضعیت با «تدبیر و به خرد جمعی» ارائه دهند؛ اما با وجود تلاش‌های بی‌منت و صادقانه، زیست شهروندان پیوسته نامطلوب‌تر از گذشته می‌شود. پر بیراه نیست اگر شرایط جامعه را حیرت‌آور تلقی کنیم؛ حیرت‌آور به این دلیل ساده که «قابل درک نیست» که چرا و چگونه کشوری با این‌همه منابع، ذخایر، شهروندان وطن‌پرست، جوانان تحصیل‌کرده و باانگیزه، تاریخ پرشکوه، جغرافیای کم‌نظیر و... گرفتار این‌همه دشواری و... است. یقینا، «چه باید کرد؟»، دغدغه ذهنی همه میهن‌دوستان است. به باور نگارنده، تدبیر راهکارهای احتمالی برای برون‌رفت از این شرایط منوط به درک عینی مبانی و ریشه‌های داخلی و خارجی چالش‌هاست. در راستای درک و چرایی وجود این‌همه چالش، تبیین کلی و مختصری از سازوکار و مبانی اولویت‌های سیاسی به‌مثابه زمینه انواع و انبوه چالش‌های اجتماعی و ملی، ارائه می‌شود. به عبارتی، اهداف و سیاست‌ها، تصمیم‌ها و... سیاسی بر چه اساسی اتخاذ می‌شوند؟ ازاین‌رو به منظور درک مبانی اولویت سیاسی، تبیین کلی و مختصری از مفاهیم سیاسی، تصمیم‌گیری و اولویت ارائه می‌شود.

سیاست؟ به کلی‌ترین و کاربردی‌ترین بیان مفهوم سیاست به‌مثابه یک فعالیت روان‌شناختی معطوف به تدبیر راهکار‌ها و ترفندها به منظور مدیریت، کنترل، هدایت و حل‌وفصل انواع نیازها، اهداف، آرزوها، خواسته‌ها و... فردی و اجتماعی شهروندان است. تصمیم؟ تصمیم به بیان کلی، تجسم اراده انسان‌ها برای به فعلیت درآوردن یک ایده، (نیاز، هدف، آرزو، تمایل و...) است. به عبارتی، «تصمیم درگاه ایده به سوی نمود عینی» است. به‌عنوان مثال، تحت تأثیر تحولات و واکنش‌های اجتماعی در ذهن برخی صاحب‌منصبان متبادر می‌شود که مدیریت «مسئله زنان»، باید به گونه‌ای متفاوت از آنچه تا به حال بوده، پیگیری و مدیریت شود، آن‌گاه، نمود عینی «ایده مدیریت متفاوت مسئله زنان»، تغییر نگاه به مسئله زنان می‌شود. یا زمانی که این ایده (درک) که روابط خارجه، عرصه «تبادل نیازهای ملی» است، آن‌گاه، انواع سیاست‌ها، طرح‌ها و اقدامات به منظور تنش‌زدایی با جهان و تدبیر سیاست‌های کاربردی به منظور داد‌وستد ملی با دیگر کشورها، نمود عینی پیدا می‌کند و... . اولویت؟ انسان‌ها خواسته‌ها، نیازها، اهداف، تمایلات و... گوناگون و متعددی دارند. اگر نیاز را از جنس احساسات تلقی کنیم، آن‌گاه، هدف، تمایل، آرزو و... از جنس تصورات ذهنی هستند. شاید بتوان اولویت را تابع، برایند و نمود «میزان اضطرار، تمایل، ضرورت، اشتیاق و...» انواع نیازها، اهداف، تمایلات و آرزوها تلقی کرد. اگر رابطه علت و معلولی نیاز، هدف و اولویت، کاربردی و منطقی تلقی شود، آن‌گاه می‌توان اولویت‌های سیاسی را مبتنی بر «میزان اضطرار» اهداف و نیازهای اجتماعی و جمعی (ملی) درک و تبیین کرد. در جهان دانش، خرد، فناوری و اخلاق‌ بنیاد معاصر، فلسفه وجودی دولت‌ها، مدیریت، سازمان‌دهی، هدایت و... انواع دارایی‌ها، امکانات، تخصص‌ها، نیروها، منابع، ذخایر و... به منظور تهیه و تأمین انواع نیازهای اولیه شهروندان است. به بیانی ساده، بدیهی و شفاف، تنها وظیفه دولت‌ها، اولویت اهداف، سیاست‌ها، طرح‌ها و... در امور داخلی و خارجه به منظور تهیه و تأمین غذا، مسکن، لباس، آموزش، بهداشت و درمان، امید، نشاط و... است. به عبارتی، هر اولویتی که در راستای تهیه و تأمین انواع نیازهای جمعی و ملی نباشد، «نمی‌تواند اولویت ملی و جمعی تلقی شود». ‌اگر تعریف کلی و مختصر فلسفه وجوی دولت‌ها در جهان دانش، خرد و... بنیاد کاربردی تلقی شود، آن‌گاه باید پرسش شود که چرا و چگونه، کشوری ثروتمند مانند ایران، می‌تواند میلیون‌ها فقیر (آشغال‌گرد، کولبر و...) داشته باشد؟ ازآنجا‌که در عصر فناوری اطلاعات، دانش و داده‌های علمی در دسترس همگان است؛ پس نمی‌توان مدیریت سیاسی را فاقد یا ناآشنا با علوم مدیریتی دانست. نکته‌ای که میهن‌دوستان باید به آن توجه ویژه داشته باشند، «رابطه نیازها و اهداف ملی (جمعی)، با اولویت‌های مدیریت کلان در عرصه‌های داخلی و خارجه است». نکته در‌خور‌توجه و کاربردی اینکه باید میان اولویت‌های سیاسی و دستاوردهای ملی «تناسب و منطق» وجود داشته باشد. اینکه دستاوردها مبنای تداوم یا تغییر سیاست‌ها در امور گوناگون است. تداوم برخی سیاست‌ها در امور داخلی و خارجه، با وجود دستاورد نامطلوب سؤال‌‌برانگیز است؛ بنابراین پیگیری اولویت‌های ملی از سوی دولت، «تنها امکان» برون‌رفت از وضعیت زیست پرچالش اجتماعی، کارآمدی، ثبات و اجتناب از آینده‌ای پرمخاطره است.