تحولات اخیر منطقهای و لزوم تنشزدایی
آسیای جنوب غربی یکی از ملتهبترین روزهای خود را در بیش از پنج دهه گذشته تجربه میکند. تنشهای جاری در غزه، لبنان، سوریه و دریای سرخ پدیدههای بسیار حساس و بااهمیتی هستند که به خودی خود میتواند منطقه را هر لحظه درگیر بحرانی بزرگ و حتی جنگ کند و مدیریت شرایط از کنترل نیروهای مؤثر در منطقه ازجمله آمریکا و ایران خارج شود. اتفاقات چند روز گذشته و حملات موشکی به سوریه و اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق، و غرب پاکستان نشان دیگری از التهاب جاری در منطقه است.
آسیای جنوب غربی یکی از ملتهبترین روزهای خود را در بیش از پنج دهه گذشته تجربه میکند. تنشهای جاری در غزه، لبنان، سوریه و دریای سرخ پدیدههای بسیار حساس و بااهمیتی هستند که به خودی خود میتواند منطقه را هر لحظه درگیر بحرانی بزرگ و حتی جنگ کند و مدیریت شرایط از کنترل نیروهای مؤثر در منطقه ازجمله آمریکا و ایران خارج شود. اتفاقات چند روز گذشته و حملات موشکی به سوریه و اربیل، مرکز اقلیم کردستان عراق، و غرب پاکستان نشان دیگری از التهاب جاری در منطقه است. واکنش پاکستان و حمله ارتش این کشور به مناطقی در اطراف سراوان در جنوب شرقی ایران، هم برگ دیگری از این تحولات است. آنچه در میان این التهاب باید مورد توجه قرار گیرد، توجه به منافع ملی و اتخاذ تصمیم دوراندیشانه و مبتنی بر ارزیابیهای چندوجهی است. آیا ایران در شرایطی است که همزمان در ابعاد وسیع منطقهای درگیر چالش و بحران شود؟ آیا بخش بزرگی از مسائل موجود در قالب پیگیریهای دیپلماتیک قابل رفع و رجوع و حل نیستند؟ ایران دارای ظرفیتهای کارشناسی و دیپلماتیک قابل قبولی است که به صورت شایسته و بایسته و در عمل به کار گرفته نمیشود یا بسیار کم به آن توجه شده است. اقدام آفریقای جنوبی و ثبت شکایت در دادگاه لاهه یکی از نمونههای روشن و آموزنده در ابتکار دیپلماتیک است که اثرات روانی درخورتوجهی در جهان بر جای گذاشته است. در سالهای گذشته روابط ایران در حالی با دولت محلی اقلیم کردستان عراق به تنش و سردی غیرقابل قبولی میل کرده است که ملت ایران دارای خاطرات و تجارب زیسته شیرینی با بخش بزرگی از کردهای عراق در نیمسده گذشته است. افزون بر آنکه میان ایرانیان با کردهای عراق پیوندهای تمدنی و تاریخی و فرهنگی عمیق و چندوجهی وجود دارد، کردهای عراق در دوره بحران ابتدای انقلاب و نیز جنگ تحمیلی بر ملت ایران در کنار نیروهای ایرانی بودند و ثبت صدها شهید کُرد عراقی به نام شهدای جنگ با عراق در بنیاد شهید ایران وجه دیگری از مناسبات ایران با مردم کرد در عراق را نشان میدهد. اگر دستگاههای سیاسی و امنیتی و نظامی برای مقابله با حضور گروههای مسلح در اقلیم کردستان عراق با دولت عراق و دولت اقلیم کردستان عراق در حال رایزنیهای دیپلماتیک یا پیگیریهای امنیتی هستند و نتایج این پیگیریهای دیپلماتیک نتوانسته به وضعیت رضایتبخشی ختم شود یا اگر درباره مراودات تجاری و اقتصادی در اقلیم کردستان عراق با اسرائیل یا دیگران حساسیتهایی وجود دارد، پیگیری این حساسیتها نیازمند صبر و خویشتنداری و کار کارشناسی و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و ارائه ابتکار عمل در سطوح مختلف در این زمینه است. آگاهکردن افکار عمومی درباره منشأ اختلافات و نارضایتیهای موجود و استفاده از ظرفیتهای گوناگون بخشی از ابزارهای در دسترس است.
در میان مسئولان کُرد عراقی نیز ظرفیتهای زیادی برای تقویت مناسبات با ایران و رفع مسائل و نگرانیها وجود دارد و نباید این ظرفیتها نادیده گرفته شود. اتفاق چند روز گذشته در اربیل موجب واکنش مسئولان اقلیم کردستان عراق شد؛ همچنان که واکنشها در میان لایههای مختلف دولت عراق اعم از رئیسجمهوری، نخستوزیر، مشاور امنیت ملی، مجلس و دیگر بخشهای دولت عراق درباره اتفاق و رویداد، ابراز نارضایتی شدید و اعتراض علیه ایران بود. از منظر مناسبات منطقهای نیز چنین روشی حتی ممکن است به سرایت این روشها نزد کشورهای دیگر نیز منجر شود؛ کمااینکه واکنش پاکستان از این منظر قابل بررسی است.
دولت پاکستان در کنار واکنش منفی و سیاسی به بروز حوادث چند روز گذشته به اقدام متقابلی دست زد که میتواند هشداری باشد برای سردشدن روابط ایران با کشوری که از بدو تأسیس یعنی از سال 1947 همواره روابط باثبات و سازندهای با ایران داشته است. در چنین شرایط حساس و ملتهبی بیم آن میرود که ابعاد تنشها گستردهتر شود و راه عقلایی و به دور از هیجان برای مدیریت تنشها از دسترس دورتر شود. در چنین شرایطی عقل و منطق حکمرانی و منافع ملی حکم میکند که بهسرعت باید با استفاده از ابزارهای در دسترس تدبیر تازهای اندیشید و از پیچیدهشدن چالشها پرهیز کرد. این منطق حکمرانی در شرایط پیچیده است که تعیین میکند در شرایط حساس باید از اقدامات حساس پرهیز کرد. در این شرایط تعیین کمیتههای دیپلماتیک با حضور کارشناسان دلسوز و وطنپرست و به دور از وابستگیهای جناحی برای حلوفصل مسائل موجود با کشورهای همسایه و رفع نگرانیهای امنیتی کشور یکی از فوریترین و مهمترین اقداماتی است که ضامن تأمین منافع ملی است. این کمیتههای دارای اختیار میتوانند در فضایی آرام و منطقی و به دور از جنجال، منافع کشور را تعقیب کنند و با تلاش و ممارست برای رفع نگرانیهای امنیتی یا سیاسی کشور با طرفهای همسایه به رایزنی و تعامل بپردازند. حفظ منافع ملی در گرو تقویت روابط منطقهای و بینالمللی است و این مهم نیازمند درایت و وطندوستی و اقدامات کارشناسی است. تشدید تنشها در منطقه ضمن آنکه موجب میشود تا جنگ در غزه در افکار عمومی در سطح بینالمللی و منطقهای به حاشیه رانده شود، موجب بروز چالشهای بزرگتری برای کشور میشود. واکنش پاکستان و اقدام این کشور در حمله به مناطقی در ایران، مخاطرات جدی استمرار رویکردهای جاری را نشان میدهد. در این شرایط بار بر دوش کشور نیز سنگینتر میشود. در شرایط بسیار حساس امروزِ منطقه، لزوم بازنگری در رویکردها و آغاز تنشزدایی منطقهای نیاز امروز کشور و منطقه است. این مهم خود نیازمند ملزوماتی ازجمله در حوزه سیاست داخلی است که در جای خود باید به آن پرداخت. پرداختن به توسعه متوازن و پایدار استانهای مرزی، یافتن راهحلی معقول و مبتکرانه برای مسائل موجود استان سیستانوبلوچستان ازجمله ملزومات پرداخت عقلایی به مسائل منطقهای است. همانگونه که توسعه تلاشهای دیپلماتیک میتواند به حلوفصل مسائل موجود با حزب دموکرات کردستان عراق در اربیل منجر شود.