|

آیا در انتخابات چهاردهم شاهد پوپولیسم خواهیم بود؟

هرگاه مردم از منظر اقتصادی با بی‌کاری و تورم روبه‌رو باشند و سیاست‌های اقتصادی دولت کارآمد نباشد و سایر حوزه‌های زندگی نیز با چالش مواجه شده باشد، مردم از دولت مستقر، ناامید شده و نسبت به آن بی‌اعتماد می‌شوند.

  هرگاه مردم از منظر اقتصادی با بی‌کاری و تورم روبه‌رو باشند و سیاست‌های اقتصادی دولت کارآمد نباشد و سایر حوزه‌های زندگی نیز با چالش مواجه شده باشد، مردم از دولت مستقر، ناامید شده و نسبت به آن بی‌اعتماد می‌شوند. نتیجه آن در عدم مشارکت فعال شهروندان در انتخابات خود را نشان می‌دهد. مشارکت‌نکردن معلول انبوه بحران‌ها و ناامیدی از تغییر وضعیت ناشی از مسیر انتخابات است. در این شرایط، فضا برای شعارهای پوپولیستی فراهم می‌شود. پوپولیست‌ها با درک شرایط موجود، تلاش می‌کنند تا خود را به عنوان صدای مردم ناامید و بی‌اعتماد معرفی کرده و دوگانه‌سازی ما و آنها را ایجاد یا تشدید کنند. رانت‌خواری و فساد گسترده برخی مقامات و تساهل نسبت به آنان نیز ابزاری برای پوپولیست‌ها خواهد بود. آنان نظم مستقر ناکارآمد را زیر سؤال برده و وعده‌های پرطمطراق می‌دهند. پوپولیست‌ها، مردم را سکوی پرش خود قرار می‌دهند تا به اهداف سیاسی‌شان برسند. در واقع آنان عوام‌فریبی می‌کنند. آنان دست بر کمبودها و نارضایتی‌های مردم گذارده، شکاف‌ها را پررنگ‌تر کرده، مقصر را دولت یا دولت‌های مستقر می‌دانند تا از این طریق مردم را جذب کنند. در دوران پس از انقلاب، اولین‌بار به طور ملموس این امر در شعارهای انتخاباتی سال 84 مشاهده شد. سپس در تمامی انتخابات‌های ریاست‌جمهوری کشور به‌گونه‌ای تکرار شد.

در حوزه اقتصاد، بیانی از نابرابری گسترده تحت عنوان شعار چهار درصدی‌ها در گفته یک کاندیدا یا در حوزه فرهنگ، جداکردن زن و مرد در خیابان‌ها توسط کاندیدای رقیب و... از نمونه‌های آن بود. آنان با این‌گونه شعارها، حس نفرت و ترس را از روی کار آمدن طرف مقابل افزایش داده و شوق به بهبود اوضاع را در صورت روی کارآمدن خود ایجاد می‌کنند و در نهایت بر موج احساسات سوار می‌شوند. با وجود این، کاندیداهای پوپولیست، به محدودیت‌های حاکم مانند محدودیت‌های قانونی و رایج، محدودیت‌های مالی، محدویت‌های بین‌المللی و مانند آن توجه ندارند. همچنین راه‌حل‌های سطحی و مردم‌پسند می‌دهند. هیچ سازوکاری برای تحقق وعده‌های تخیلی و توخالی خود ندارند. آنان هیچ تحلیل عمیقی از مشکلات کشور ارائه نمی‌دهند. نتیجه آن در صورت پیروزی آنها، افزودن مشکلات کشور و تعمیق بحران‌هاست. در شرایط کنونی از سویی زمینه برای حرکت‌های پوپولیستی فراهم است. رکود تورمی، زندگی اقتصادی مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. سیاست‌های ناکارآمد دولت سیزدهم، فشار بر زندگی مردم را بیشتر کرد. نرخ ارز در این سه سال بیش از 160 درصد رشد داشته، طبقه متوسط ریزش بیشتری نسبت به گذشته داشته، طبقات محروم فشار بیشتری را حس می‌کنند و انواع ناترازی‌های تجاری، بانکی و بودجه‌ای نیز به اقتصاد فشار آورده است. از سوی دیگر دولت سیزدهم وعده داد که گشت ارشاد را تبدیل به گشت ارشاد مدیران کند؛ امری که تحقق نیافت و مردم در حوزه سبک زندگی نیز دچار محدودیت‌های بیشتری شدند. هنر در این دوران بیشتر از گذشته دچار محدودیت شده، فیلترینگ بیشتر شد و... . ازاین‌رو ناامیدی و بی‌اعتمادی بر فضای عمومی کاملا مشهود بود که نتیجه آن در مشارکت مردم در دو انتخابات گذشته قابل مشاهده بود. این حجم از بی‌اعتمادی و ناامیدی احتمال سر بر آوردن یک پوپولیسم دیگر را در کشور به وجود می‌آورد. مطالعات تجربی کشورهای مشابه نیز این امر را تأیید می‌کند. با وجود این، دو نکته موجب شده است که احتمال وقوع پوپولیسم در این انتخابات کاهش یابد؛ اول یک توافق نانوشته بر عدم نقد جدی دولت سیزدهم، به ویژه با توجه به حادثه تلخ سقوط هلیکوپتر مرحوم رئیسی که امکان مانور حرکت‌های پوپولیستی را محدود می‌کند. دوم سرخوردگی شدید قشر خاکستری که امروز درصد قابل اعتنایی از مردم را تشکیل می‌دهند. آنان پس از اتفاقات سال 88، تجربه چند صندوق انتخابات را داشتند که مشارکت بالای انتخابات‌های 92 و 96 را رقم زدند. اما نتایج آن شد که شد. ازاین‌رو آنان اکنون از صندوق ناامید هستند، زیرا درک بیشتری نسبت به گذشته از ساختار سیاسی کشور دارند. این درک موجب شده تا گروه‌هایی عبور کنند و به‌ویژه پس از اعتراضات سال 1401 به انفعال روی آورند. اما گروهی دیگر از این قشر، اگر به عرصه انتخابات وارد شوند، با درک محدودیت‌های ساختاری آشکار و پنهان و به امید بهبودی معین و شاید کوچک و متوقف‌کردن ریلی که از دید آنان برای کشور بسیار خطرناک بود، به صندوق‌های رأی روی می‌آورند. از این رو فریب شعارهای پوپولیستی را نمی‌خورند. باید دید که کدام وجه غلبه می‌کند.