خطاب به وزرای دولت
چندی پیش رئیسجمهوری در شرایطی که خودشان بهدرستی در حال تغییر معاونان و ارکان اصلی نهاد ریاستجمهوری هستند، به وزرای خود توصیه کردند که در تغییرات عجلهای نکنند.
امیرعباس نخعی
چندی پیش رئیسجمهوری در شرایطی که خودشان بهدرستی در حال تغییر معاونان و ارکان اصلی نهاد ریاستجمهوری هستند، به وزرای خود توصیه کردند که در تغییرات عجلهای نکنند. البته عجله ممکن است کار مناسبی نباشد اما تأخیر در کار لازم نیز زیانبار است و گاهی زیانهای جبرانناپذیر به همراه خواهد داشت و توصیه رئیسجمهور ممکن است برخی از وزرا را با دودلی و تردید در تصمیمگیری مواجه کرده و شجاعت لازم را از آنها بگیرد. اگرچه وزیر نفت فعلا یک بر هیچ در این حوزه از دیگران جلو است و با تغییر دقیق و مناسب سرپرست دفتر وزارتی و انتخاب یک چهره مدیر و مدبر و متعهد گام اول را محکم برداشت. اما بهعنوان یک رسانهای نگاهم به حوزه روابطعمومیها بهعنوان ویترین وزارتخانهها و جایی است که از دریچه آن به یک وزارتخانه نگریسته میشود. بدیهی است که هرکس ویترین خود را براساس سلیقه خود انتخاب میکند و دریغ در این حوزه زیانهای جبرانناپذیری به وجهه وزارتخانهها میزند. اصولا رؤسای روابطعمومیها برای بازگذاشتن دست وزرا و از آنجایی که اشتراک فکری میان تیم حاضر و تیم پیروز در انتخابات وجود ندارد، خود باید استعفای قاطع خود را تقدیم کرده و محل کار را برای حضور همفکران وزرای جدید و راه جدید دولت هموار کنند. اما در ایران مدتهاست که کلمه استعفا به فراموشی سپرده شده است، مدیران خطاکار و کسانی که دچار خطا میشوند، معمولا میخواهند کار را با یک عذرخواهی سرهم بیاورند، چه رسد به رئیس سازمانی که بر صندلی خود جلوس کرده و طعم شیرین قدرت را چشیده است. تقریبا کسانی که در حوزه رسانه و روابطعمومی فعالیت داشتهاند، میدانند که انتخاب رؤسای روابطعمومیها (در دولت قبل) نه به میل وزیر و حتی شهید رئیسی بلکه تحت سایه افرادی بوده است و همه آنها بهشدت تحت تأثیر افکار، روش و منش ایشان بودهاند.
هیچگونه مقاومتی برتابیده نمیشد و همه چیز تحت نظارت مستقیم بود (البته نه در مدیریت داخلی). نحوه انتخاب نه به دلیل شایستگی بلکه براساس تمایلات ایدئولوژیک، آنهم از نوع تفکرات تندروانه بود (نه صرفا اصولگرایی، که اگر بود پذیرفتنی بود). ازاینرو وزرا باید این شهامت را داشته باشند تا استعفای اعلامی (که انشاءالله از امروز اعلام خواهد شد) از سوی رؤسای روابطعمومیهای خود و معاونانشان را بپذیرند یا جوابگوی عواقب آن باشند. بدیهی است از حالا که آنکادر کردن نمای فیزیکی و اصلاحات ظاهری متناسب با شرایط آغاز میشود که حتما نهادهای مسئول هر وزارتخانه بر آن نظارت لازم را خواهند داشت. زینپس، همه چنان رفتار میکنند که گویی اصلاحطلب متولد شدهاند و اصلا نمیدانستهاند ستاد انتخابات رقیب رئیسجمهوری کجاست. البته اینها پس از شکست پذیرفتنی است و حرجی بر آن نیست و اشکالی هم ندارد، اما اینکه کسی در دوره قدرت تفکر مخالف خود را برنتابد و حالا راستراست در وزارتخانه بچرخد و دم از وفاق بزند، بهنوعی نمایشی از تزویر است. در دوره سخنگوی قبلی تمام وزارتخانهها دستخوش تغییر در رؤسا و گاهی رؤسای لایق و شایستهای شدند که تنها جرمشان این بود که میخواستند مستقل تصمیمگیری کنند. پذیرفتنی است که حق ایشان بوده این گلچین را انجام دهد و سایه خود را مسلط کند و اتفاقا همین نکته پاشنهآشیل و تکیهگاه خطرناک برای وزرای فعلی است. استفاده از رؤسای روابطعمومی سابق حتی به معنای حفظ و نگهداری نمایندگان شهید رئیسی نیست (که اگر بود مطلوب بود)؛ بلکه به معنای حفظ و نگهداری تفکرات فردی با نحله فکری مشخص است که قطعا دودش به چشم خود وزارتخانه خواهد رفت.