|

100 مساوی با چند؟

رسمی در جهان سابقه یافته که وقتی دولتی جدید بر سر کار می‌آید، برای آنکه جدیت خود را برای انجام وعده‌های انتخاباتی نشان دهد و اینکه با تمام توان قصد دارد تا در بهبود زندگی مردم تلاش کند، بعد از صد روز گزارشی از کارهایی که انجام داده است، ارائه می‌دهد و با این کار، هم صداقت خود را در انجام وعده‌ها عیان می‌کند و هم دستاورد خود را از همان ابتدا و با وجود فرصت کمی که داشته، به داوری عمومی می‌سپارد. این کار دو وجه بارز را آشکار می‌کند؛ اول اعتمادبه‌نفس دولتی که بر سر کار آمده و تعهدی که به مردم دارد و دوم اهمیتی که برای داوری مردم قائل است.

رسمی در جهان سابقه یافته که وقتی دولتی جدید بر سر کار می‌آید، برای آنکه جدیت خود را برای انجام وعده‌های انتخاباتی نشان دهد و اینکه با تمام توان قصد دارد تا در بهبود زندگی مردم تلاش کند، بعد از صد روز گزارشی از کارهایی که انجام داده است، ارائه می‌دهد و با این کار، هم صداقت خود را در انجام وعده‌ها عیان می‌کند و هم دستاورد خود را از همان ابتدا و با وجود فرصت کمی که داشته، به داوری عمومی می‌سپارد. این کار دو وجه بارز را آشکار می‌کند؛ اول اعتمادبه‌نفس دولتی که بر سر کار آمده و تعهدی که به مردم دارد و دوم اهمیتی که برای داوری مردم قائل است. پس از انتخابات سال 92 و بر سر کار آمدن دولت روحانی و با مصائبی که کشور از هشت سال استقرار دولت «توهم معجزه هزاره سوم» دچار شده بود و حاصلش هفت قطع‌نامه الزام‌آور بود که از طرف آن «توهم»، کاغذپاره نامیده شد و همان کاغذپاره‌ها، کشور را به این وضع کشاند، دولت اعتدال و توسعه‌ برای اینکه نشان دهد چقدر در کار خود جدیت و به پروژه اعتدال باور دارد، پس از صد روز از استقرار، گزارش عملکرد خود را ارائه داد. 

این اتفاقی مهم‌‌ در عرصه سیاسی ایران بود که بعد از آن مصیبت هشت‌ساله‌ای که امروز هیچ‌کس حاضر به گردن‌گرفتنش نیست و فجایع چنان سنگین حاصل از آن که نه‌تنها تا امروز که شاید تا دهه‌ها کشور دچار آن بماند و رهایی از آنها به این سادگی میسر نشود، آن گزارش صد‌روزه نشان داد که می‌توان امید به بهبود داشت که در ادامه نشانه‌های بهبودی هم ظاهر شد، ولی هر‌چه بود (که بسیار درباره این هرچه در این سال‌ها صحبت شده که چرا بهبودی تداوم نیافت و چه کسانی در داخل و خارج کشور تمام تلاش‌ خود را کردند تا آن بهبودی استمرار نیابد) کار به آنجا رسید که سال 1400 دیدیم و وعده کسانی که «ما می‌آییم و درستش می‌کنیم» و این درستش می‌کنیم شد بالاترین تورم 80 سال اخیر با رقم 3/52 درصد. دولت سیزدهم چنان با ظاهری انباشته از اعتماد‌به‌نفس بر سر کار آمد که شک و تردیدی نماند که حتما آن دولت هم گزارش صد‌روزه خواهد داد، ولی صد روز گذشت و خبری از گزارش نشد، طوری که به نظر آمد آن اعتماد‌به‌نفس‌ در عمل و دیدن واقعیت‌های روی زمین، به‌سرعت رنگ باخته است؛ هرچند از ادعاها کم نشد و گذشت تا پایان ناگهانی آن دولت و مشکلات افزوده‌ای که کم از محصول آن هشت سال قبل از دولت اعتدال نبود. محصولی که این یکی را هم نه‌تنها کسی گردن نمی‌گرفت، بلکه حتی اصرار بر آن بود که متفاوت معنا شود. بااین‌حال، تلاش برای این معنای متفاوت را همان رکورد 80‌ساله نقش بر آب می‌کرد.

حالا دولت چهاردهم بر سر کار آمده؛ دولتی که وارث آن تورم وحشتناک است و در همان روز تحلیف، یکی از معنادارترین ترورها در کشور رخ داد که هنوز گزارش چگونگی‌ آن منتشر نشده و بعد از آن، اتفاقاتی زنجیروار ما را در آستانه شاید مهم‌ترین بحران 200 سال اخیر قرار داده که گذر از آن هوشیاری‌ای فراتر از آنچه تصور می‌رود، طلب می‌کند. در این میان و پس از گذشت دو ماه از استقرار کابینه، چشم به هم بزنیم موعد صدروزه خواهد رسید و باید دید دولت پزشکیان در آن میعادگاه چه خواهد کرد؟ آیا همچون دولت روحانی آن‌قدر اعتماد‌به‌نفس خواهد داشت تا گزارش صد‌روزه بدهد‌ یا مانند دولت سیزدهم، در سررسید این موعد، آن را به سکوت برگزار خواهد کرد؟ انصاف باید داد که مطلقا هیچ‌کدام از دولت‌های این 46 سال با چالش‌هایی در این سطح که امروز دولت چهاردهم با آن روبه‌روست، روبه‌رو نبوده‌اند؛ حتی دولت‌های اوایل انقلاب که در برخی از استان‌ها با جنگ داخلی و در مرزها با اشغال و تجاوز دشمن بعثی روبه‌رو بودند، ولی به پشتوانه انرژی عظیمی که انقلاب آزاد کرده بود، مثل امروز، آن دشواری‌ها لاعلاج به نظر نمی‌رسیدند‌ که دیدیم با چه همت عجیبی از سوی مردم، همه آن دشواری‌ها گذشت. اما امروز؟ امروز با شرایطی متفاوت روبه‌رو‌ هستیم. دولتی بر سر کار آمده که سخن از تعامل با جهان می‌زند و در مقابل، آن‌طور که انتظار می‌رفت، این دست تعامل با چهره گشوده‌ای روبه‌رو نشده که آخرین نمونه‌اش، موضع اتحادیه اروپا در قبال جزایر ایرانی ما در خلیج فارس. از طرفی دولت همچنان درگیر انتخاب مدیرانی همسو است تا بتواند کارهایش را پیش ببرد و هنوز در بسیاری از استان‌ها و مدیریت‌های کلیدی، آن فردی که تمام و کمال با ایده‌های طرح‌شده از سوی رئیس‌جمهور همراه باشد، مستقر نشده است. قیمت ارز و سکه هم که مدام در حال پشت سر گذاشتن رکوردهای قبلی است. در موضوع پوشش و اینترنت هم که می‌تواند برای جامعه امیدبخش باشد، چندان نشانه‌های متفاوتی دیده نمی‌شود. قطعا اینها چیزهایی نیست که رئیس‌جمهور بتواند به‌عنوان دستاورد در گزارش صد‌روزه بر آن تأکید کند، اما با این همه و با وجودی که شرایط می‌تواند دشوارتر هم بشود، یک نکته را می‌توان به عینه دید؛ با وجود مواردی که در بالا آمد، جامعه نسبت به یک سال پیش در چنین روزهایی التهاب کمتری دارد. در دانشگاه‌ها آن جو یک سال پیش مشاهده نمی‌شود و در بین مردم، با وجود عدم لغو دستور برخوردهای خیابانی، آن اضطرابی را که پس از وقایع نیمه دوم سال 401 دیده می‌شد، شاهد نیستیم و این گویی یک‌جورهایی نشانه اثرات همان پروژه وفاقی است که تلاش می‌شود به کمک آن، مردم زندگی بهتری داشته باشند. البته شاید دولت چهاردهم نتواند با عدد و رقم، گزارشی بدهد که بشود به موفقیت‌ها اشاره کرد، ولی گمان من آن است که اگر کشور در این 40 روز باقی‌مانده تا وعده صد‌روزه در خم بجوشد، آنگاه از قول حافظ می‌توان گفت «که‌ ای صوفی شراب آنگه شود صاف/ که در شیشه برآرد اربعینی».