تجلیلی پررنگتر از واقعیت
در آیین «تجلیل از فعالان طرح جهش تولید در دیمزارها» که در 14 آبانماه برگزار شد، تفاهمنامه اجرای مرحله دوم و پنجساله آن میان وزیر جهاد کشاورزی و رئیس ستاد اجرائی فرمان حضرت امام امضا شد. در سال 1399 خبر اجرای فاز اول این طرح با هدف افزایش عملکرد گندم در دیمزارها در سطح 2.5 میلیون هکتار و در قالب پایلوت از جانب وزارت جهاد کشاورزی وقت در رسانهها انعکاس یافت.
در آیین «تجلیل از فعالان طرح جهش تولید در دیمزارها» که در 14 آبانماه برگزار شد، تفاهمنامه اجرای مرحله دوم و پنجساله آن میان وزیر جهاد کشاورزی و رئیس ستاد اجرائی فرمان حضرت امام امضا شد. در سال 1399 خبر اجرای فاز اول این طرح با هدف افزایش عملکرد گندم در دیمزارها در سطح 2.5 میلیون هکتار و در قالب پایلوت از جانب وزارت جهاد کشاورزی وقت در رسانهها انعکاس یافت. خبری که به لحاظ موارد مشابه در گذشته از قبیل طرحهای محوری گندم، سنابل و... به نظر نمیآمد که توجه ناظران آگاه در حوزه کشاورزی را جلب کند. در طرح موسوم به «جهش تولید» نیز قرار بر کاربرد کود، ماشینآلات، بذر ارقام اصلاحشده و با استفاده از اعتبارات کمکی ستاد فرمان امام بوده است. بر طبق قانون بازده نزولی میچرلیخ در اکولوژی، عملکرد هر فرایندی متناسب با میزان کمترین نهاده تأثیرگذار در آن است. بدون تردید میزان و چگونگی پراکنش بارندگی، بهعنوان اصلیترین نهاده مؤثر در افزایش عملکرد کشت دیم محسوب میشود؛ بنابراین هرگونه استفاده از نهادههای کود، ماشینآلات و... در شرایطی در زراعت دیم مؤثر است که از بارندگی مناسب برخوردار باشد. حتی در تنشهای خشکی چهبسا مصرف کود به نتیجه معکوسی هم بینجامد. از طرفی استفاده از این نهادهها در چند دهه گذشته و در روند تدریجی توسعه در اکثر زراعتهای دیم انجام گرفته و بهعنوان یک طرح جدید تلقی نمیشود. بنابراین اگر وزارت جهاد کشاورزی با بهرهگیری از هزاران کارشناس، متخصص و... توصیه و کاربرد چند نهاده رایج در زراعتهای گسترده (که ازجمله وظایف حاکمیتی محسوب میشود) را «جهش تولید» نامگذاری کرده و برای ارائه نتایج و تداوم آن، مراسمی با حضور بالاترین مقام اجرائی برگزار کند، باید شگفتزده شد. در این مراسم رئیس ستاد فرمان امام نیز پیشبینی گسترش طرح تا سطح هشت میلیون هکتار را در فازهای بعدی کرد که به نظر میرسد از وجاهت فنی کافی برخوردار نباشد. اگر فاز دوم و سوم این طرح در اراضی آیش و تناوبهای زراعی دیم باشد، کشت پیدرپی گندم موجب خستگی خاکهای زراعی و افزایش آفات و بیماریهای خاکزی میشود. اگر هم توسعه این طرح در اراضی جدیدی مانند مراتع ملی مدنظر باشد که در آن صورت زیانهای دامداران کوچرو را باید با مزیتهای احتمالی طرح، لحاظ کرد. از طرفی انتخاب 2.5 میلیون هکتار فاز اول بهعنوان پایلوت قاعدتا از مناسبترین اراضی رایج دیمزارها بوده و نمیتواند مبنای درستی برای پیشبینیهای خوشبینانه در آینده باشد. پرسش دیگر آنکه آیا مشارکت ستاد فرمان اجرائی امام در اجرای این طرح در دیمزارها تنها مساعدت مالی در پرداخت 600 میلیارد تومان هزینه اجرای فاز اول بوده است؟ با توجه به اینکه منابع مالی این ستاد از زمره سرمایه ملی کشور است، چه لزومی به پررنگکردن این مشارکت و وعده ستاد مزبور برای اجرای طرح مشابهی در محصول برنج بوده است؟ در شرایطی که رئیسجمهور اختیارات خود را در هدایت بخش کشاورزی مانند دیگر دستگاههای اجرائی به وزیر محترم واگذار کرده است، آیا حضور ایشان در چنین مراسم غیرلازمی و در این بنبست از مشکلات اساسیتر کشور، نوعی اتلاف وقت به شمار نمیآید؟ ای کاش برای گشایش مشکلاتی از قبیل صادرات فراوردههای کشاورزی و دیگر تنگناهای اساسی فرارو و به طور کلی بررسی چرایی فوریتهای انجامنشده، میزبان رئیسجمهور باشیم، نه برای نمایش ارقامی که خود هم مجری و هم ناظر آن بودهایم.