جیکجیک مستانه یاد زمستانه
بیانات ریاست محترم مجلس در هفته گذشته مبنی بر نداشتن نفت و مشتری برای آن و غیرمفهوم بودن بستن نفت به روی خارجیان شاید بتواند نقطه عطفی باشد بر واقعبینی و دوری از خودبزرگبینی و توهماتی که فقط مصرف داخلی دارد و نیز دیگرانی که از اطلاعات واقعی برخوردارند، به آن با دیده استهزا مینگرند.
بیانات ریاست محترم مجلس در هفته گذشته مبنی بر نداشتن نفت و مشتری برای آن و غیرمفهوم بودن بستن نفت به روی خارجیان شاید بتواند نقطه عطفی باشد بر واقعبینی و دوری از خودبزرگبینی و توهماتی که فقط مصرف داخلی دارد و نیز دیگرانی که از اطلاعات واقعی برخوردارند، به آن با دیده استهزا مینگرند. البته اینکه ریاست مجلس پیشقدم گفتن حقایق از سوی حکمرانان هستند، به لحاظی جای تعجب دارد.
زیرا مردم انتظار نداشتند که ریاست جمهور که در سخنان انتخاباتی از صداقت و ارائه واقعیات به مردم میگفتند، سکوت اختیار کرده و معاون اول ایشان هم به جای حقیقتگویی، مخالفان را تهدید کند که حرفها را خواهند گفت.
پس میتوان گفت آقای قالیباف نقش «بیان»، آقای پزشکیان نقش «سکوت» و آقای عارف نقش «تهدید» را بازی میکنند و این امری غریب به نظر میرسد.
حرفهای آقای قالیباف، زبان انسان را باز میکند و حال میخواهم بگویم «جیکجیک مستانهات بود، یاد زمستانت بود؟». یادتان میآید در مباحثات انتخاباتی سال 80، 84، 86 ،92، 96 و 1400 که در بعضی از آنها جنابعالی هم حاضر بودید، درحالیکه نامزدها کیسه همدیگر را میکشیدند و سعی در لوثکردن شخصیت رقبا داشتند، اصلا به مسائل و مشکلات کشور و راهحلهای آنها و طرحهای خود برای اجرا نمیپرداختند و تنها بهدستآوردن کرسی ریاستجمهوری و حذف رقبا هدفشان بود و نه پرداختن به حل مسائل کشور.
همه دغدغههایی را که امروز ایران و ایرانیان ازجمله جنابعالی دارند، این کمینه در سال 80 و 96 در مباحثات انتخاباتی ریاستجمهوری بیان کرد. مسئله انرژی، بنزین، توسعه، تجارت خارجی، روابط خارجی، صنعت، کشاورزی، سرمایهگذاری، توسعه و بهویژه در سال 96 درباره آب، خاک، آلودگی محیط و دیگر مسائل مبتلابه ایران نکات لازم بیان شد و حتی از شعر کودکانه مرحوم یمینیشریف، «ما گلهای خندانیم، فرزندان ایرانیم،» مدد گرفته و مسائل را بهویژه برای مسئولان حکمرانی عرضه داشتم و از آن پس هم به طور متداوم و بدون وقفه در مقالات و مصاحبهها بیان کردم و علاوهبرآن بسیاری از دلسوزان، روشنفکران و صاحبان رأی، همه و همه درباره مسائل مبتلابه ایران داد سخن و نوشته دادند اما کوچکترین عکسالعملی دیده نشد. برای روشنشدن خاطر جناب ریاست محترم مجلس عرض میکنم که از سال 96 یعنی نامزدی برای ریاستجمهوری، با وجود همه تذکرات و نوشتههای مداوم در رسانههای مکتوب حتی یک بار از سوی مسئولی سؤال نشد که این مطالب چیست و منظور نظر کدام است و اگر یکی، دو بار ملاقاتی بوده، با درخواست و پیگیری این نویسنده بوده است، ولی مرتبا چشمها را بستند و دهانها را باز کردند.
امروز دغدغه بیانشده شما و مسکوت گذاشتهشده رئیسجمهور، ظاهرا همین حرفهاست و شاید هم بسیار دیر شده باشد، ولی عملا نه جنابعالی نه رئیسجمهور و نه معاون اول دغدغه عملی حل مسائل ایران را ندارند یا نمیتوانند، زیرا به جز چند کلمه شما، زبان همگان بسته شده و شجاعت بیان را از دست دادهاند. وقتی زبان بسته باشد، مردم وضع را نمیتوانند بدانند و وقتی ندانند، چگونه انتظار میرود که در حل مسائل مشارکت کنند و مهمتر آنکه نمیگویند در حل فلان مسئله، چگونه مشارکت کنند.
یکی، دو هفته قبل همراه چند نفر از دلسوزان با مسئول بلندپایهای به قول سعدی اتفاق بیاض افتاد. در میان کلامها، گفتم وقتی آلمان اعلام میکند در سال 2035 همه خودروها برقی خواهد بود، چگونه با شرایط بنزین، جاده، آلودگی هوا و... در برنامه هفتم اعلام شده که در پنج سال آینده سالانه سه میلیون خودرو تولید خواهیم کرد و در بیان چگونگی اجرای برنامه هفتم عرض کردم که میتوانند بخشهای مهم و حیاتی برنامه هفتم را به اجرا بگذارند و با اولویتبخشی حیات کشور را تازه کنند و از سقوط سرزمینی جلوگیری کنند. پاسخ تقریبا سکوت بود و زبانِ بسته. بهتازگی آقای دکتر محسن رنانی گفتهاند که پایه توسعه، زبان است. نمیدانم آیا زبانِ بسته مسئولان هم مشمول حرف ایشان میشود یا نه، ولی میفهمم که «تا نگرید طفل کی نوشد لبن» و بستهبودن زبانِ مسئولان که آقای قالیباف الفبا گفتن را آغاز کردهاند، آیا دلیل اصلی حلنشدن مسائل کشور نیست؟
نطقهای یکسویه مسئولان که این را از منبریها یاد گرفتهاند و خود را در چالش گفتوگو نمیگذارند و حداکثر در صداوسیما با حفظ مرتبت اجتماعیشان گفتوگو میکنند و معمولا مجریان و مصاحبهکنندگان، یا نمیدانند یا نمیتوانند به بحث ورود کنند، بهحق مورد بیاعتنایی مردم قرار میگیرد. آقایان ریاست محترم مجلس و ریاست محترم جمهور چراغ جادو برای حل مسائل در اختیار ندارند و وعدههای گسترش معیشت و زندگی بهتر برای مردم را نمیتوانند بدون آسیبشناسی دهههای گذشته و تجدید نظر در نظامهای سیاسی اقتصادی کشور عملی کنند. خود ایشان بهتر میدانند از لحاظ تواناییهای انسانی و ذاتی در مقایسه با دیگر رؤسای مجلس و رؤسای جمهور تقریبا با اندکی کم و زیاد، یکسان هستند و همه قبلیها هم دغدغههای ایشان را داشتهاند. پس مطمئن باشند که بیش از آنها نمیتوانند کار کنند که البته این لفظ بیشتر کارکردن دلیل حسن عمل و مثبتبودن کار قبلیها نیست، زیرا که سال به سال دریغ از پارسال.
اگر امروز نانواییهای ما روشن هستند و نان میپزند و روغن و لبنیات و تخممرغ در مغازهها موجود است، به لطف تهمانده ارز حاصل از نفت و واردات مواد کشاورزی است و رکود همراه تورم در کشور روزبهروز بیشتر میشود. اگر نمونهای از مسائل را ریاست محترم مجلس گفتند، خوب میدانند که ناترازیهای آب و برق و... در کشور دلیلی دارد و آن ناترازی سیاستهای خارجی و سیاستهای اجرائی داخلی است که اصلا ربطی به هم ندارد. اگر این ناترازی دیده شد، دانسته شد و فهم شد، آن وقت تصمیم باید گرفت که یا رومی روم یا زنگی زنگ.