آینده سوریه
در تاریخ هشتم دسامبر، ائتلافی متشکل از گروههای شورشی به رهبری سازمان اسلامگرای افراطی «هیئت تحریرالشام» رژیم بشار اسد را سرنگون کرد و به نیمقرن سلطه خانواده اسد در سوریه پایان بخشید.
در تاریخ هشتم دسامبر، ائتلافی متشکل از گروههای شورشی به رهبری سازمان اسلامگرای افراطی «هیئت تحریرالشام» رژیم بشار اسد را سرنگون کرد و به نیمقرن سلطه خانواده اسد در سوریه پایان بخشید. موفقیت خیرهکننده این حمله دلایل متعددی دارد که ریشه در گذشته دارند. پس از شکست داعش در سال ۲۰۱۸، بشار اسد فرصت برگزاری یک گفتوگوی ملی با جناحهای مختلف و دستیابی به یک راهحل سیاسی را از دست داد و بهاینترتیب شکافهای موجود در جامعه سوریه را عمیقتر کرد.
دراینمیان ارتش سوریه نیز انگیزه چندانی برای به خطر انداختن خود در قبال حقوق دریافتی ناچیز نداشت.
از سوی دیگر، متحدان تاریخی حکومت، یعنی روسیه و ایران به دلیل جنگ در اوکراین و حوادث لبنان، بدون مداخله عقبنشینی کردند.
ترکیه نقش خود را در حمله برقآسا منجر به تصرف شهرهای حلب، حمص، حما و در نهایت دمشق انکار میکند، اما به نظر میرسد نقشی تعیینکننده در سقوط اسد داشته باشد. رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، با بهرهبرداری از کاهش حضور روسیه که درگیر جنگ اوکراین است و شرایط ایران، در تلاش است تا بیشترین تعداد ممکن از پناهجویان سوری را به کشورشان بازگرداند و ظهور یک دولت کردی در مرز جنوبی ترکیه را برای همیشه غیرممکن کند.
با خنثیکردن هرگونه تلاش برای اتحاد ارضی میان نیروهای کرد سوریه در منطقه نیمهمستقل شمال شرق سوریه و نیروهای کرد ترکیه از حزب کارگران کردستان PKK، که ترکیه دههها با آنها درگیر بوده، آنکارا بهدنبال حفاظت از تمامیت ارضی خود است.
با حذف نیروهای نیابتی شیعه ایران، اردوغان نفوذ خود را در خاورمیانه تقویت کرده و با همکاری قطر و عربستان سعودی، به سنت عثمانی خود بازمیگردد. ترکیه همچنین در تلاش است تا به مرجع کشورهای ترکزبان قفقاز و آسیای مرکزی تبدیل شود.
با این حال، ابهامات زیادی ازجمله درباره ماهیت رژیم جدید در سوریه، واکنش ایران در میانمدت و امکان دستیابی به توافقی جامع بین همه طرفها ازجمله آمریکا، روسیه، ترکیه، ایران و اهل سنت برای جلوگیری از ظهور مجدد یک دولت اسلامی افراطی و خشونتآمیز باقی مانده است. از زمان به قدرت رسیدن رهبر سابق جهادی، ابو محمد الجولانی، او برای اصلاح وجهه خود در نزد جامعه بینالمللی و معرفی پروژه سیاسی برای سوریه با ارائه تضمینهایی برای امنیت اقلیتهای سوری تلاش کرده است. اما اینکه در عمل چه خواهد شد، جای سؤال است. پیشینه حاکم جدید دمشق سؤالبرانگیز است. او که در عربستان سعودی متولد شده است، پس از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ به دست آمریکا، به القاعده در عراق پیوست و سپس در سال ۲۰۱۱ از طرف ابوبکر البغدادی برای تشکیل جبهه النصره به سوریه اعزام شد. پس از ادغام دولت اسلامی و جبهه النصره، او از این اتحاد فاصله گرفت و با القاعده بیعت کرد، اما در سال ۲۰۱۶ از آن جدا شد و رهبری گروه اسلامگرای جبهه فتحالشام و سپس هیئت تحریرالشام را در سال ۲۰۱۷ بر عهده گرفت. ازاینرو نگرانی ۱۰ درصد علویها و هشت درصد مسیحیان عرب و ارمنی که از سرنوشت مسیحیان مشرقزمین در عراق شوکه شدهاند، قابل درک است.
سقوط رژیم بشار اسد همچنین ضربه مهلکی به نیروهای نیابتی و ابزارهای بازدارنده آنان برای مقابله با کشورهای منطقه ازجمله اسرائیل وارد کرده است. سوریه یک محور استراتژیک حیاتی برای انتقال حمایت به حزبالله لبنان بود که ظرفیتهای نظامیاش به طور درخورتوجهی کاهش یافته و رهبری آن با حملات اسرائیل تضعیف شده است.
احتمال دارد ایران برای جلوگیری از هرگونه درگیری و همچنین کاهش بحران سیاسی داخلی که با تحریمهای بینالمللی تشدید شده است، به دنبال توافقی درباره برنامه هستهای خود باشد. آیا رویکرد آقای پزشکیان، رئیسجمهور جدید ایران، که نمادی از تنشزدایی با غرب است، با اقدامات دیگری همراه خواهد بود؟
در نهایت، آینده سوریه بستگی زیادی به میزان مداخلهگری آمریکا و ماهیت توافق بین قدرتهای منطقه خواهد داشت. آیا آنها خواهند توانست از بهرهبرداری دولت اسلامی از آشفتگی سیاسی برای بازسازی نیروهایش جلوگیری کنند؟
چه نقشی به کردها، که متحدان کلیدی آمریکا در مبارزه با داعش هستند، واگذار خواهد شد؟ با پیروزی اخیر دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا و یادآوری مجدد خواسته خود مبنی بر خروج از منطقه، آیا ایالات متحده محدودیتهایی برای ترکیه در حمله به کردها اعمال خواهد کرد یا بار دیگر اجازه خواهد داد تا آنها قربانی بشوند؟