|

ساخت مدارس کوچک و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

چند وقتی است مدیران ارشد آموزش‌ و پرورش به بهانه عدالت آموزشی، مدارس سنگی و کپری را نشانه رفته و قصد برچیدن این مدارس و ساخت مدارس جدید به عنوان جایگزین را دارند. اخیرا هم رئیس‌جمهور محترم در دیدار با اعضای کارگروه «تأمین فضای آموزشی و کیفیت‌بخشی به آموزش و توسعه عدالت آموزشی در آموزش‌ و پرورش‌» بر «ساخت مدارس کوچک و روستایی» تأکید کرده‌اند.

چند وقتی است مدیران ارشد آموزش‌ و پرورش به بهانه عدالت آموزشی، مدارس سنگی و کپری را نشانه رفته و قصد برچیدن این مدارس و ساخت مدارس جدید به عنوان جایگزین را دارند. اخیرا هم رئیس‌جمهور محترم در دیدار با اعضای کارگروه «تأمین فضای آموزشی و کیفیت‌بخشی به آموزش و توسعه عدالت آموزشی در آموزش‌ و پرورش‌» بر «ساخت مدارس کوچک و روستایی» تأکید کرده‌اند. گرچه بیشتر پژوهشگران بر این باورند که «مرز توافق‌شده‌ای برای مشخص‌کردن مدرسه بزرگ از مدرسه کوچک نداریم»، ولی در برخی از مطالعات، میانگین ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر را برای مدارس ابتدایی و ۴۰۰ تا ۸۰۰ نفر را برای دوره متوسطه تعریف مدارس کوچک دانسته‌اند. بند ۱۵ سیاست‌های اجرائی زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز حد و حدود و ابعاد و اندازه فضا‌های آموزشی، تربیتی و ورزشی را به شرح زیر اعلام کرده است:

- با توجه به اقتضائات آمایش سرزمین و تحولات جمعیتی و با جلب مشارکت دستگاه‌ها و نهاد‌های ذی‌ربط زمین مناسب و بزرگ برای ساخت مدارس جدید، با اولویت احداث مجتمع‌های آموزشی و تربیتی به‌ویژه در شهر‌ها تأمین شود و از ساخت مدارس در زمین‌های کوچک خودداری شود.

- مدرسه در هر دوره تحصیلی حداقل باید دو کلاس در هر پایه تحصیلی و در مجموع به تعداد حداقل شش کلاس داشته باشد.

- مجتمع آموزشی و تربیتی با ترکیب دوره‌های تحصیلی (دوره پیش‌دبستانی، دو دوره ابتدایی و دو دوره متوسطه) تشکیل می‌شود.

- با تمهید مقدمات لازم برای تبدیل مدارس موجود به مدارس متوسط (180-۵۴۰ دانش‌آموز) و بزرگ (بیش از ۵۴۰ دانش‌آموز) اقدام شود.

‌در ادامه نیز «رعایت ابعاد و اندازه‌های مذکور در طراحی و ساخت تمام مدارس اعم از دولتی و غیر‌دولتی» را الزامی دانسته و متذکر شده‌ است «اندازه و ابعاد زمین بر اساس استاندارد‌های مصوب سازمان، نوسازی توسعه و تجهیز مدارس کشور در طراحی ساخت و تجهیز مدارس روستایی عشایری و مناطق کم‌جمعیت، متناسب با امکانات و شرایط تمام یا برخی از موارد فوق اجرا خواهد شد». همان‌طور که ملاحظه می‌شود، در زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری که در سال ۱۳۹۵ به تصویب شورای عالی آموزش‌ و پرورش رسیده است، مدارس زیر ۱۸۰ نفر را از نوع مدارس کوچک تعریف کرده و نه‌تنها وزارت آموزش‌ و پرورش را مکلف کرده‌ که در ساخت مدارس جدید ضوابط فوق را رعایت کند، بلکه بر اساس بند 3 مبحث مکان‌یابی از همین زیرنظام «وزارت آموزش‌ و پرورش موظف است ظرف مدت یک سال طرح ساماندهی مدارس موجود را به منظور کاهش تعداد مدارس با رویکرد مدارس متوسط و بزرگ و افزایش بهره‌وری، تهیه و به تصویب شورای عالی آموزش‌ و پرورش برساند». بااین‌حال، در‌حالی‌که حدود هشت سال از تصویب این زیرنظام می‌گذرد، ساماندهی مدارس موجود به سامان نرسیده و با تأکید رئیس‌جمهور محترم مبنی بر «ساخت مدارس کوچک و روستایی» موضوع پیچیده‌تر شده؛ چرا‌که ساخت مدارس کوچک مغایر با برنامه‌های سند تحول بنیادین است.

کسانی که با برنامه‌ریزی فضایی آشنایی دارند، می‌دانند که مفهوم ساماندهی در این نوع برنامه‌ریزی که در کشور متداول است با آنچه‌ در آموزش‌ و پرورش معمولا در قالب آیین‌نامه اتفاق می‌افتد، متفاوت است و اصولا آیین‌نامه فاقد قابلیت برنامه‌ریزی است. به نظر می‌رسد با توجه به اینکه برخی از تدوین‌کنندگان زیرنظام تأمین فضا، تجهیزات و فناوری دانش‌آموختگان رشته‌های شهرسازی و برنامه‌ریزی منطقه‌ای بوده، مفهوم «طرح ساماندهی» را عامدانه و آگاهانه در بند 3 مبحث مکان‌یابی زیرنظام مربوطه گنجانده‌اند و مراد ‌آنان همان مفهومی است که در نظام برنامه‌ریزی کشور حاکم است. 

طرح‌های ساماندهی که کشور ما سابقه ارزنده‌ای در این حوزه دارد، از سه بخش مطالعات وضع موجود، تحلیل و استنتاج و برنامه‌ریزی و ساماندهی تشکیل شده‌اند و معمولا در مقیاس‌های کشوری، استانی و شهرستانی و حتی بخشی انجام می‌شوند. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با انجام طرح‌های ساماندهی روستا‌های پراکنده، ادبیات درخور توجهی در این حوزه تولید کرده و می‌توان با الگوبرداری از شرح خدمات این طرح‌ها، متناسب با شرایط آموزش‌ و پرورش و مدارس کشور، شرح خدماتی برای انجام مطالعات طرح ساماندهی مدارس کشور تدوین کرد.

در طرح‌های ساماندهی روستا‌های پراکنده، ویژگی‌های جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستا‌ها‌ مطالعه شده و متناسب با این ویژگی‌ها، سیاست و برنامه عمل اجرائی مناسب با شرایط اتخاذ و پیشنهاد می‌شود. مدارس کشور هم به‌عنوان یک مکان جغرافیایی این قابلیت را دارند که بتوان متناسب با شرایط حاکم بر آنها، به ساماندهی‌شان به همان مفهومی که در برنامه‌ریزی فضایی متداول است، پرداخت. اما نکته‌ای که نباید فراموش کرد، این است که وزارت آموزش‌ و پرورش با توجه به ‌حضورنداشتن متخصصان فن در آن حوزه، توانایی انجام این کار را نداشته و لازم است ‌در همفکری و هم‌اندیشی با افراد متخصص و مشاوران صلاحیت‌دار در حوزه برنامه‌ریزی فضایی، شرح خدمات لازم را برای انجام این امر تدوین و انجام مطالعات آن را به شرکت‌های صلاحیت‌دار بسپارد.

انتظار می‌رود وزارت آموزش‌ و پرورش با تشکیل کارگروهی متشکل از صاحب‌نظران درون‌سازمانی و برون‌سازمانی، به‌ویژه متخصصان برنامه‌ریزی فضایی و منطقه‌ای، چاره‌ای برای مدارس کوچک، به‌خصوص مدارس روستایی بیندیشد و یکی از برنامه‌های پیشرو سند تحول بنیادین را اجرائی کند. اگرچه حتی یک کودک ایرانی هم نباید محروم از آموزش بماند، اما آنچه ‌نباید فراموش کرد، این است که در مدارس کوچک‌ که آمار آن هم متأسفانه در مناطق روستایی بسیار بالاست، نه تربیت تمام‌ساحتی اتفاق می‌افتد و نه امکان تجهیز این مدارس به امکانات و تجهیزات مورد نیاز یک مدرسه استاندارد وجود دارد.