اینترنت در مشت کودکان
تغییر و تحولات علمی، فناورانه و اجتماعی در این سالها با سرعت بسیار زیادی رخ میدهد. اگر روزگاری نسلهای گوناگون و پیدرپی از جنبههای مختلف اعتقادی، نگرشی، ارزشی، رفتاری و مناسکی شبیه یکدیگر بودند و سنت نسبتا مشخصی را حفظ میکردند و به یکدیگر انتقال میدادند، و این انتقالدادن، عمدتا سینه به سینه و براساس آموزشهای غیررسمی و غیرمستقیم و مبتنی بر زیست جمعی در کانون خانواده و اجتماعات محلی بود، امروزه کاملا متفاوت شده و تغییرات نه فقط نسل به نسل، بلکه سال به سال خودنمایی میکند و زندگی ما را درمینوردد.
تغییر و تحولات علمی، فناورانه و اجتماعی در این سالها با سرعت بسیار زیادی رخ میدهد. اگر روزگاری نسلهای گوناگون و پیدرپی از جنبههای مختلف اعتقادی، نگرشی، ارزشی، رفتاری و مناسکی شبیه یکدیگر بودند و سنت نسبتا مشخصی را حفظ میکردند و به یکدیگر انتقال میدادند، و این انتقالدادن، عمدتا سینه به سینه و براساس آموزشهای غیررسمی و غیرمستقیم و مبتنی بر زیست جمعی در کانون خانواده و اجتماعات محلی بود، امروزه کاملا متفاوت شده و تغییرات نه فقط نسل به نسل، بلکه سال به سال خودنمایی میکند و زندگی ما را درمینوردد. امروزه نسلی در میان ما زندگی میکند که این دورههای تغییر را از نزدیک زندگی کرده است. نسلی که با زنبوری و فانوس کودکی کرد، بزرگ شد و آب را از طریق جوی به آبانبار خانه هدایت میکرد، تا امروز که دنیای عجیب اینترنت و هوش مصنوعی را نظاره میکند. برای ما در ایران، این فاصله کمتر از یک سده است و برای آنهایی که در روستا زندگی میکردند به حدود 70 سال میرسد. 70 سال، برای مواجهشدن با این تغییرات عظیم و پیدرپی زمانی بسیار کوتاه است.
کمی نزدیکتر بیاییم. از ورود اینترنت به ایران حدود 30 سال میگذرد. در این 30 سال، اینترنت از کامپیوترهای خانگی که در دسترس افراد محدودی بود، به گوشی تلفن منتقل شد و روزبهروز دامنه استفاده از آن گستردهتر شده است. این گستردگی، از ابعاد گوناگون قابل مشاهده و بررسی است. به جز شمول فعالیت شغلی و سازمانی، از نظر جغرافیایی، تقریبا تمام نقاط کشور و از نظر نسلی تقریبا تمام نسلهایی که توان بهدستگرفتن گوشی موبایل را داشته باشند؛ به عبارتی، استفاده از اینترنت، در همهجای ایران، هر سال نسلهای پایینتری را در بر گرفته و گستره شمول آن بیشتر شده است. در سال 1400 پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، پیمایشی ملی با عنوان «اینترنت و کودکان در ایران» به انجام رساند که پاسخگویان آن کودکان 9 تا 17 سال بودند. این کودکان که بین سالهای 1382 تا 1390 به دنیا آمده بودند، اکنون بین 12 تا 20 سال دارند.
در آن زمان، 55.6 درصد از آنان در دوره ابتدایی و 44.4 درصد در دوره متوسطه تحصیل میکردند. این پاسخگویان جزء نسل زد محسوب میشوند؛ نسلی که در دوران گسترش اینترنت به دنیا آمد و رشد کرد و ظهور شبکههای اجتماعی را دید. این نسل، نخستین نسلی است که وقتی چشم گشود، اینترنت به خانهها راه یافته بود و فناوری دیجیتال قابل حمل در دسترس همه بود. از این رو، دسترسی آنان به اینترنت، امری طبیعی و عادی قلمداد میشود؛ بهویژه آنکه در دوران کرونا آموزش رسمی خود را از طریق اینترنت گذراندند. هرچند این نسل در دوران اینترنت به دنیا آمد، ولی خانواده مقاومتهایی برای دسترسی کودکان به اینترنت از خود نشان میداد. این مقاومت در دوران همهگیری کووید 19 شکست و این همهگیری موجب شد آنان با سهولت بیشتری در خانواده به اینترنت دسترسی داشته باشند و وارد شبکههای اجتماعی شوند. 32 درصد از پاسخگویان آن پیمایش گفتهاند از هشت سالگی به اینترنت دسترسی داشتند. آغاز دسترسی نزدیک به 60 درصد از آنان بین هشت تا 10 سالگی بود. نسبت آنهایی که بعد از 14 سالگی به اینترنت دسترسی داشتند، به 3.8 درصد میرسد. میانگین سن شروع استفاده از اینترنت بین دخترها و پسرها تفاوت محسوسی ندارد: پسرها در 10 سالگی و دخترها در 10.2 سالگی. این میانگین بین مناطق شهری و روستایی نیمسال تفاوت دارد: میانگین سن استفاده از اینترنت در بین کودکان در آن سالها در مناطق شهری 10 سال و در مناطقه روستایی 10.5 سال بود. در این پیمایش بهخوبی تفاوت بین 9 سالهها و 17 سالهها در آغاز سن استفاده از اینترنت به خوبی مشاهده میشود و نشان میدهد هرچه به سنین پایینتر میآییم، سن آغاز دسترسی به اینترنت نیز کمتر میشود.
میانگین سن شروع استفاده از اینترنت در بین 17 سالهها 12.5 سال و در بین 9 سالهها 8.3 سال بوده است. با این حال، میتوان مشاهده کرد که در این نسل، سن دسترسی به اینترنت و استفاده از آن، به سالهای پس از آغاز تحصیل عمومی بازمیگردد. روند کاهشی سن استفاده از اینترنت در همین نسل، نشان میدهد که این روند همچنان ادامه دارد و در نسل آلفا یعنی متولدان 1391 به این سو، سن استفاده از اینترنت باید به پیش از مدرسه رسیده باشد. این نسل، وقتی به مدرسه میرود، اینترنت را خوب میشناسد، در آن جستوجو میکند، اپلیکیشنهای مورد علاقهاش را دانلود میکند، حتی به پدر و مادر خود مشاوره اینترنتی میدهد، با شبکههای اجتماعی آشناست و این روزها، با هوش مصنوعی ارتباط گرفته است. در پیمایش سال 1400 که مربوط به نسل زد بود، یافتهها نشان میدهد که بیشتر پاسخگویان، در طول روز به اینترنت دسترسی داشتند؛ به طوری که 51.7 درصد در طول روز حداقل یک بار در اینترنت حضور دارند. 27.5 درصد از آنان در طول روز چندین بار و 10 درصد تماموقت به اینترنت دسترسی دارند و میتوانند از آن استفاده کنند. بسیاری از آنان (36.5 درصد) هر زمان که بخواهند به اینترنت دسترسی دارند. 28.3 درصد اغلب اوقات و 28.6 درصد گاهی اوقات به اینترنت دسترسی دارند. تنها 5.9 درصد گفتهاند که هر وقت بخواهند به اینترنت دسترسی ندارند. آنها بیشتر از پیامرسانهای اجتماعی (56.6 درصد)، موتورهای جستوجو (52.1 ردصد) و نیز سایتهای علمی (30.3 درصد) و بازیها (21 درصد) استفاده میکنند.
در پژوهشی که در سال 1396 در مدارس تهران انجام داده بودم، 60.6 درصد از دانشآموزان گفته بودند به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند. در سه سال بعد از این پیمایش، تحولات عمیقی در فضای مجازی رخ داده که مهمترین آن ورود هوش مصنوعی به فضای عمومی است. این نسل اکنون، بیش از دورانِ آن پیمایش به اینترنت دسترسی دارد و به خوبی راههای دورزدن فیلترینگی که هنوز گریبان اینترنت ما را فشار میدهد بلد است و آن را به دیگر اعضای خانواده آموزش میدهد و اطلاعات مورد نیاز خود را در گفتوگوی با هوش مصنوعی و جستوجوهای اینترنتی به دست میآورد و در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارد و روزبهروز از فضای آموزش رسمی فاصله میگیرد. این رخداد برای نسلی است که از حدود هشت سالگی با اینترنت آشنا شده است. اکنون نسلی در حال سربلندکردن است که با شکستهشدن تابوهای دسترسی به اینترنت در خانوادهها، از حدود پنجسالگی با اینترنت آشنا میشوند و خودشان در آن جستوجو میکنند، انیمیشن میبینند و بازی آنلاین انجام میدهند. اما ساختارهای رسمی، در مقابل این نسل که دامنه ارتباطات و آگاهیهایش بسیار متفاوت خواهد بود، بهشدت عقبمانده، ناتوان و شکستخورده است و هیچ نوآوری و جذابیتی که این نسل پیش از ورود به مدرسه تجربه میکند، ندارد.