نگرانیهای سبز تهران در ولیعصر
هرکس به این مرزوبوم به دیده مهر نگریسته باشد، درختانش را میشناسد و باغبانانش را ارج مینهد. در این اقلیم خشک و بیابانی درخت و سبزه عزیز است و مقدس.
هرکس به این مرزوبوم به دیده مهر نگریسته باشد، درختانش را میشناسد و باغبانانش را ارج مینهد. در این اقلیم خشک و بیابانی درخت و سبزه عزیز است و مقدس. و در کنار هر مسجد قدیمی چناری مجنون به عبادت قد خم کرده و مردم را گرد خود جمع آورده است. سنت رسیدگی و نگهداری درختان لحظهای ما را ترک نکرده: از سروهای نقشبرجستههای تخت جمشید تا چناران نقاشیهای بهزاد و یارانش در مکتب هرات. و اینک چنارستانی که شهر ما در جهان به آن شهره است و دلهایمان به او مشغول! خط طولانی پیادهروهای سرتاسر خیابان ولیعصر تهران را سالهاست چنارهایش با سایههای بلند خود به بهترین مکان برای گردشگری تبدیل کردهاند و همین خیابان است که 18 کیلومتر قامت بلند شهر را از راهآهن تا میدان تجریش میپیماید با نشان سبز چنارهایش! کیست که تحمل کند مویی از سر این نماد شهر تهران کم شود؟
و کیست که باور کند درختان آن عمری دارند که روزی به پایان میرسد؟ مهم باغباناناند. این روزها عکسهایی از روند دوباره قطع درختان بالای خیابان ولیعصر برای چندمین بار جمعی از تهراندوستان را نگران کرده است. علیرضا تهرانی عکس بلندترین درختان «چوب قرمز» جهان به ارتفاع 116 متر در کالیفرنیا را میگذارد و منصور زند میپرسد: یعنی هنوز شهرداریشان شبانه آدم نفرستاده قطعش کنند؟ بله، میترسیم. میترسیم همه چیز سریعتر از مرگ طبیعی سقوط کند. میترسیم دندانهای شهر را سهلانگاران قبل از پوسیدگی بکِشند برای اینکه فلان ساختمان در دست ساخت، ویترینهایش را به رخ بکشد. همانطور که سالهای قبل در همین خیابان در شمیران چنین شد و بعد که رسوایی پیش آمد، طرف را جریمه هم کردند. اما این بار کار شهرداری علنی است، به طوری که عدهای جلسه گذاشته و در نامهای خطاب به دادستان تهران، آقای صالحی، معاون رئیسجمهور و ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، خانم دکتر انصاری، ریاست سازمان بازرسی کشور، آقای خداییان، ریاست اداره کل محیط زیست استان تهران، دکتر عباسنژاد و استاندار و فرماندار و هرکسی ممکن بوده به دادشان برسد، نوشتهاند:
«ما، عموم مردم، ازجمله جمعی از هنرمندان، فعالان و تشکلهای محیطزیستی، کارشناسان و... نگرانی عمیق خود را از طرح شهرداری موسوم به «جایگزینی درختان خشک و آفتزده ولیعصر با درختان بنبالا» ابراز میداریم. متأسفانه بهجای تمرکز بر حفظ این درختان و کاهش آسیب آنها، تنها در چند سال گذشته، تقریبا همه درختان صدساله خیابان ولیعصر به دست شهرداری قطع شدهاند. طرحهای شهرداری با نفوذناپذیر کردن سطح جویها، جایگزینی آب جوی با آبیاری قطرهای یا قطع طولانیمدت آب جویها، بیشترین آسیبها را به این درختان وارد آورده و بهجای چارهجویی و رفع عوامل آسیب، درختان را قطع کردند».
اینان درخواست توقف کامل قطع درختان خیابان ولیعصر تا برقراری نظارت عمومی بر این طرح و دیگر طرحهای فضای سبز شهرداری را دارند. میگویند پیمانکاران شهرداری بیمحابا با ارّه برقی به جان درختان افتاده و خشک و تر را با هم میبُرند (و میسوزانند!) درحالیکه اگر حتی از خشکبودن درختی مطمئن هستند، دلیلی ندارد تمام ردیف درختان را علامت بزنند و از بیخوبن یکجا ارّه کنند. وقتی دوستی از پیمانکار شهرداری پرسیده بود: از کجا میفهمی این درخت خشک است؟ مأمور کلیدی را روی تنه درخت محکم میکشد و پاسخش عجیب است: «شیره درخت که خارج نشد، یعنی خشک شده و باید بریده شود، چون خطر افتادن روی سر مردم را دارد!» و البته بودهاند درختانی که با تندباد و توفان وسط خیابان افتادهاند.
هرچه فکر میکنم، میبینم قطع بیدلیل درختان کهنسال به دست شهرداری منطقی نیست، اگرچه این کار هم شاید مثل داستان میلیاردی شن و ماسههای سر هر کوچه و برزن برای روز مبادای برف سنگین، یا رنگپاشیدن روی دیوارهای تاریخی مرکز شهر تهران، تبدیل به یک عادت هرروزه شده باشد. کاری که وقتی وسیله و قراردادش از سوی شهرداری فراهم شد، دیگر توقف آن محال میشود. البته سازمان بوستانها و فضای سبز شهرداری هم دهها سال است تحت نظر باغبان معروف تهران، مهندس مختاری، کار میکند و باید قاعدتا علاوهبر متخصصان گل و گیاه، گیاهشناسان برجسته نیز داشته باشد که تشخیص دهند آیا بیماری درختان ولیعصر فقط سنگهای کف جویها و آلودگی هوا و ویترین ساختمانهای بلندی است که درختان را خفه میکنند، یا اینکه آفتهای دیگری هم هستند که درختان را پوک میکنند؟
آنچه مسلم است، این است که فرق است بین یک درخت چنار کهن و یک نهال چندساله. و شهرداری نباید به بهانه خطرِ افتادن درختان، از نگهداری و محافظت آنها دست بکشد و راحت دستور قطع دهد. اگرچه درختان شهر بهویژه خیابان ولیعصر، برای شهرداری اولویت نیست، اما بهتر است در جایگزینی عجله نکنند و ابتدا به درمان آفتها و پرستاری از درختان بیمار بپردازند و اگر علم آن را ندارند، از متخصصان سازمان محیط زیست یا دانشگاه کمک بگیرند. و در نهایت به کمک سازمانها و نهادهای محیطزیستی و دلسوز، کار را با دقت و حوصله بیشتر به جلو ببرند. اگر شهرداری تغییر دیدگاه بدهد و درختان برایش اولویت پیدا کنند، آنگاه میتواند به همراه روند آزادسازی کف جویها، سالمسازی آبهای وارده به آنها، هرس صحیح شاخهها، دادن عقبنشینی به ساختمانهای بلند متقاضی مجوز و... به کمک و نظارت سمنهای محیطزیستی سیاههای نیز از درختان و ریز مشکلاتشان تهیه کند. و نهتنها ولیعصر، بلکه کل تهران را دوباره باغشهر کند. آگاه نگرانی دغدغهمندانی مانند حسین آخانی، محمد درویش، مهدی توحیدپور، احمدرضا وکیلیان، مسعود امیرزاده، مهدی مجتهدی، هادی کاشانی و همه ما و کنشگران دیگر محیط زیست، به همکاری از جان و دل با تحولات سبز در شهر تهران تبدیل خواهد شد.