عاقبت مسعود
«ای که دستت میرسد کاری بکن، پیش از آن کز...» (شیخ اجل سعدی) 1- آقای پزشکیان در جلسه مسئولان نظام از اجرای پنج برنامه کلی اقتصادی سخن گفتند؛ برنامههای رشد تولید، کنترل تورم، رسیدگی به مشکلات معیشتی، رفع ناترازیها و اجرای پروژههای راهبردی ملی.
«ای که دستت میرسد کاری بکن، پیش از آن کز...» (شیخ اجل سعدی)
1- آقای پزشکیان در جلسه مسئولان نظام از اجرای پنج برنامه کلی اقتصادی سخن گفتند؛ برنامههای رشد تولید، کنترل تورم، رسیدگی به مشکلات معیشتی، رفع ناترازیها و اجرای پروژههای راهبردی ملی. اجرای این پروژهها و مثلا همان اولی یعنی «رشد تولید» که طبق گزارش اخیر اتاق ایران برای سومین ماه متوالی وضعیت رکودی داشته (18/12) و طبق گزارش حسابداری ملی با رشد صفر درصدی در سال جاری در بخش صنایع و معادن روبهرو است (16/12)، جز با اصلاحات ساختاری و تحول در حکمرانی عمومی ممکن نیست.
تحولی که به گفته دکتر مسعود نیلی، اقتصاددان برجسته، دارای پنج مؤلفه اصلی است: بهبود سیاست خارجی، ثبات اقتصاد کلان، بهبود جایگاه دولت، نظام تأمین مالی کارآمد و امنیت و اطمینان در حوزه انرژی. به گفته وی، بدون تدبیر در سه رأس مثلث بحران در حکمرانی کشور، ناترازیهای مالی و محیطزیستی، شکافهای اجتماعی و فرهنگی و وضعیت بحرانی روابط خارجی، تابستان داغی در انتظار اقتصاد ایران است (دنیای اقتصاد و شرق- 6 و 10/ 12/ 1403). در این میان، دست دولت چندان هم باز نیست و معلوم نیست فرمان بخش بزرگی از اقتصاد در دستان کیست؟! بنگاههای اقتصادی و صنعتی که «خصولتی» نام گرفته و عمیقا متکی به رانت انرژی (قیمت ارزان خوراک در پتروشیمیها و پالایشیها)، رانت مالی (سود زیر نرخ تورم به سپردهها در بانکها) و فضای انحصاری و یارانهای (ممنوعیتها و تعرفههای بالای وارداتی و ارزانی قیمت بنزین در خودروسازیها) است و 10تای این بنگاهها «به تنهایی 20 درصد ارزش افزوده صنعت را تعیین میکنند و صد کارخانه، مسئول 50 درصد ارزش افزوده صنعتی کشورند» (همان) و حتی از بازگرداندن ارزهای صادراتی خود ابا دارند و بهجای آن گزارشهای «مهمل» تحویل بالاترین مقامات کشور میدهند (رسانهها- 20/12).
2- مسعود پزشکیان در مسیری بیبازگشت قرار دارد. مسیر «اصلاحی» که شاکله آن وفاق است؛ وفاقی که صرفنظر از ابهامها و سؤالهای بسیار درباره چیستی و چگونگی آن، در این روزها ضربات سنگینی نیز متحمل شده است. اما واضع و شارح آن همچنان بهشدت سابق به آن معتقد است و آن را باور دارد. پزشکیان اکنون در شرایط سخت کاهش پشتوانه اجتماعی (نسبت به آغاز سکانداری امور) آنچنان که به تکرار عنوان کرده، دغدغه یا پروژه «توسعه ایران» را در سر دارد (پزشکیان: «عقبماندگی ایران قابل پذیرش نیست»، «خداوکیلی ما از کشورهای همسایه که از ما جلوتر زدهاند، کمتر هستیم، بنده این را نمیپذیرم» و...). پروژهای که دولتهای اصلاحطلب پس از انقلاب با پشتوانههای بهمراتب قویتر اجتماعی و برخورداری از حمایت گروهها، سازمانها و جریانهای سیاسی، کمتر توفیق تحقق آن را داشتند و شکاف ایران و همسایگان هر روز بیشتر شده است (درآمد سرانه ایران بر حسب برابری قدرت خرید ppp در سال 2023 تنها 17هزارو 660 دلار و برای ترکیه 42هزارو 217 دلار و برای عربستان 61هزارو 103 دلار بوده است. در فاصله سالهای 2013 تا 2023 درآمد سرانه ترکیه رشد 90درصدی را تجربه کرد و درآمد سرانه ایرانیان تنها 13.5 درصد رشد کرد. دنیای اقتصاد- 18/12). پروژه گذار از ابرچالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ترازکردن زندگی، کار و معیشت مردم بهشدت در تنگنا و سختی، در عین رویارویی با تهدیدها و فشارهای رو به تزاید رئیسجمهور نامتعادل بزرگترین قدرت جهان، نه یک پروژه بلکه پروسهای است صعب و دشوار. تجارب تاریخی در کشورمان و در عرصههای جهانی و ادبیات اقتصادی و سیاسی معتبر در موضوع فرایند گذار به توسعه نشان میدهد که موفقیت در انجام چنین فرایند سخت و پیچیدهای بدون ارائه یک برنامه مشخص و همهجانبه و جلب رضایت و حمایت اجتماعی ممکن نیست. در این میان، بسامانکردن رقابت سیاسی و تقویت احزاب و سازمانهای سیاسی و اجماع و توافق نخبگانی بر ر شیوه اداره کشور بر مبنای علم و عقل و نه دوگانهسازیهای ایدئولوژیک و ارزشی، اهمیت بسیاری دارد. آنهم کشوری که دچار انواع شکافهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اعم از شکاف فقیر و غنی، شکافهای قومی، جنسیتی و... است که برخورد متصلب در این حوزهها، به قول رئیسجمهور اسبق میتواند به مشکلات بزرگ بینجامد (حسن روحانی: ایران در وضعیت حساسی قرار دارد و تنها یک خطا میتواند همه چیز را از بین ببرد. 18/11) همچنین درگیری کشور با طیف گستردهای از مسائل و مشکلات، علاوه بر راهبرد و برنامههای مشخص، نیازمند یک دستگاه اداری کارآمد و شایستهسالار است. دستگاه بوروکراتیکی که قادر به سیاستگذاری و حل مسئله و قدرتمند در اجرا باشد؛ دستگاهی که در این سالها به سبب انواع حذفها و گزینشها و... بهشدت ضعیف و ناتوان شده است.
3- دولت چهاردهم و رئیس آن، از یک سو باید بر چالشهای سهمگین اقتصادی و تأمین رفاه و رضایت جامعه فائق آید و بر قدرت نظامی کشور نیز بیفزاید و از سوی دیگر بهعنوان یک خطر امنیتی محسوب نشود. این امر در صورتی امکانپذیر است که کشور از «قاب امنیتیسازی» خارج شود که این نیز خود منوط بر آن است که «روایت معنادار و قابل دفاعی از کنشهای ایران در عرصه بینالمللی» ارائه شود (راهبرد وفاق برای تأمین امنیت ملی- معاونت راهبردی ریاستجمهوری- زمستان 1403). مجموعشدن چنین اقدامات سترگی، از تحول فضای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و همراهشدن جامعه و نخبگان و بوروکراتها و... برای مهار دشواریهای خارجی و ناملایمات داخلی، از قدرت و توان صرف یک قوه (قوه مجریه) خارج است و عزم و اراده و تلاشی ملی و میهنی و همکاری و همراهی کلیت نظام حکمرانی را میطلبد که این نیز خود مشروط به آن است که «ایران جایی برای همه ایرانیان باشد» و باور به اینکه «ایرانیان در داخل و خارج کشور فرصتی برای کشور هستند و نه تهدید» (همان). اینکه آیا آقای پزشکیان با هر راه و روشی، توان چنین اقناعسازی و اجماعسازی را دارد یا خیر، سؤالی است که پاسخ به آن بیش از این نمیتواند طول بکشد. پاسخی که یا مسیری نو در تحولات سیاسی و توسعه و رستگاری ملی میگشاید یا از وی سیاستمداری ناکام به یادگار میگذارد. امید که چنین نشود و تصمیم و راهحل مسعود، عاقبتی مسعود را برای این سرزمین کهن رقم زند.