|

عربستان نیمار را آورد، ایران «پرنده‌فروش»

گفتن و نوشتن از تحولاتی که این روزها در فوتبال عربستان رخ می‌دهد، نیاز به بررسی جامع و کامل‌تری دارد. حداقل‌ نتیجه‌ای که از این تحولات می‌توان گرفت این است که سعودی‌ها فوتبال را بهانه‌ای برای ارتقای جایگاه بین‌المللی‌شان در دنیا کرده و از این طریق در‌حال گشودن در‌های مراوده با جامعه جهانی هستند که تا ماه‌ها قبل، این کشور را به دلیل نقض مکرر حقوق بشر زیر ذره‌بین و شاید گیوتین برده بودند

عربستان نیمار را آورد، ایران «پرنده‌فروش»

گفتن و نوشتن از تحولاتی که این روزها در فوتبال عربستان رخ می‌دهد، نیاز به بررسی جامع و کامل‌تری دارد. حداقل‌ نتیجه‌ای که از این تحولات می‌توان گرفت این است که سعودی‌ها فوتبال را بهانه‌ای برای ارتقای جایگاه بین‌المللی‌شان در دنیا کرده و از این طریق در‌حال گشودن در‌های مراوده با جامعه جهانی هستند که تا ماه‌ها قبل، این کشور را به دلیل نقض مکرر حقوق بشر زیر ذره‌بین و شاید گیوتین برده بودند. عربستانی‌ها ولی به این نتیجه رسیدند که بهترین راه برای ورود به عصر جدید و مدرن این است که به سراغ محبوب‌ترین رشته ورزشی دنیا بروند. چنین شد که آنها با سرمایه‌گذاری هنگفت به سراغ خریدن باشگاه‌‌های فوتبال رفتند. خریدن نیوکاسل در قلب فوتبال اروپا، یعنی لیگ برتر انگلیس، استارت مهم و کارگشایی بود. اگرچه بسیاری، از انگلیسی‌ها انتقاد می‌کردند که چرا اجازه فعالیت به عربستانی‌ها در این لیگ را دادند ولی طولی نکشید که همه چیز عادی شد. نیوکاسل توانست با استخدام یک مربی آینده‌دار و چند ستاره که البته قیمت چندان گزافی بابت آنها پرداخت نکردند، خیلی سریع وارد کورس قهرمانی شوند. نتیجه شد آنکه این تیم در فصل گذشته توانست سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را به دست بیاورد و در این فصل، تیمی که عربستانی‌ها مالکش هستند، باید به مصاف برترین‌ باشگاه‌‌های قاره بروند. ماجراجویی عربستانی‌ها در این بخش تمامی ندارد؛ همین روزها مذاکرات آنها با مالکان آمریکایی منچستریونایتد به مراحل نهایی رسیده و اگر در ماه‌‌های پیش‌رو، یکی از پرطرفدارترین تیم‌‌های دنیا را خریدند، نباید تعجب کرد.

با وجود این مسائل که مستقیما برای بالابردن وجهه دیپلماتیک عربستانی‌ها در دنیاست، اصلاحات رخ‌داده در فوتبال باشگاهی این کشور هم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. عربستان، سال گذشته با حمایت از باشگاه النصر، به این تیم اجازه داد تا کریستیانو رونالدو، یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال را بخرد و به این کشور بیاورد. بسیاری تصور می‌کردند خرید کریستیانو فقط برای پز دادن سعودی‌ها با دلار‌های نفتی‌شان است ولی تداوم این قصه در همین تابستان، سناریو را عوض کرده است. عربستانی‌ها به سراغ دیگر ستاره‌‌های فوتبال دنیا رفته و با پرداختن هزینه‌‌های هنگفت، بسیاری از آنها را راضی به حضور در این کشور کردند؛ حتی چهره‌هایی که تصور هم نمی‌شد روزی راضی شوند در لیگ عربستان به میدان بروند. تازه‌ترین آنها نیمار، کاپیتان پرآوازه تیم ملی برزیل است که این بار الهلالی‌ها او را خریده‌اند و حسابی با او در دنیا مشهور شده‌اند. فقط کافی است به این نکته اشاره شود که مراسم معارفه نیمار در عربستان در چند کشور دنیا پخش شده است. حضور این ستاره‌ها فقط برای ارتقای سطح فنی فوتبال در این کشور نیست، چون عربستان به درستی پذیرفته اگر قرار باشد صنعت توریسم در این کشور را تکانی جدی بدهد، راهش این است که از طریق ورود ستاره‌ها زمینه را مهیا کند. حالا دیگر کسی از شنیدن اسم عربستان نه‌تنها به فکر نقض حقوق بشر نمی‌افتد بلکه وسوسه می‌شود تا سری به این کشور بزند و جذابیت‌‌های داشته و نداشته کشوری که ستاره‌‌های بزرگ دنیا را وسوسه کرده از نزدیک ببیند. هزینه‌ها فقط مربوط به حضور این ستاره‌ها در زمین فوتبال نیست چون همان‌طورکه تعدادی از رسانه‌ها اشاره کرده‌اند با چهره‌‌های مشهور قراردادی دیگر منعقد می‌شود که آنها را وامی‌دارد تا در شبکه‌‌های مجازی که فالوئر‌های میلیونی دارند، به تبلیغ درباره کشور عربستان بپردازند. به‌این‌ترتیب واضح است که فوتبال فقط بخشی از دلایل پول‌پاشی سعودی‌ها برای ستاره‌‌های دنیاست و آنها در‌حال برداشتن گام‌‌های مهمی از این طریق هستند تا جایگاهشان در مجامع بین‌المللی را قدرتمندتر کنند. هرچند همچنان بیشتر تمرکز متوجه همین رشته ورزشی است و روی کاغذ، این تحلیل قابل دسترسی است که آنها در پی قدرت‌نمایی در فوتبال آسیا و شاید دنیا باشند. بدیهی است که با چنین هزینه‌هایی که کشور عربستان انجام داده در آینده نزدیک، مقابله‌کردن با آنها و مهار ستاره‌‌های نامی‌شان چندان ساده نخواهد بود. به‌ویژه برای تیم‌‌های ایرانی که در گامی رو به عقب دوباره به عصر «سقف قرارداد» برگشته و باشگاه‌ها را محدود کرده‌اند که از 325 میلیاردتومان، بیشتر هزینه نکنند. رقمی که شاید فقط پول یکی دو روز ستاره‌‌های بزرگی باشد که به فوتبال عربستان آمده‌اند. البته که تجربه هم نشان داده که مدیران دولتی، هنر چندانی هم ندارند. یعنی حتی زمانی که سقف قرارداد هم دست‌و‌پای آنها را نبسته بود، باز شاهکارهایی رقم زدند که هنوز هم هضمش برای بسیاری دشوار است. درست است که در تاریخ بیست‌و‌چندساله لیگ برتر فوتبال ایران چندین بازیکن خارجی خوب هم به لیگ برتر ایران آمده‌اند ولی مثال نقض برای بنجل‌‌های خارجی چنان زیاد است که هر آن با مرورش تن و بدن علاقه‌مندان به فوتبال به لرزه درمی‌آید. شاید خیلی‌ها فراموش کرده‌اند که مدیران دولتی به کار گماشته‌شده در باشگاه‌‌های ایرانی، کارهایی کرده‌اند که در تاریخ بی‌نظیر است. فقط مرور تعدادی از آنها می‌تواند واقعیت را برجسته کند. در سال‌‌های دور، یکی از مدیران فوتبالی که شناخت چندانی از این رشته و بازیکنانش نداشت بازیکنی خارجی را با کلی سروصدا به تیمش اضافه کرد‌ ولی بعدها مشخص شد که بازیکن مذکور اصلا فوتبالیست نبوده و پیش‌تر فقط والیبال بازی کرده است. به‌خدمت‌گرفتن یک بازیکن خارجی دیگر با 20 کیلو اضافه وزن هم موردی نیست که بشود به‌سادگی فراموشش کرد. اصلا شاید هنوز هم خیلی‌ها خواننده سودانی را که به اسم بازیکن فوتبال به تیم مطرح لیگ ایران انداخته شد، به خاطر داشته باشند. از آن بدتر شاید دو بازیکنی باشند که اولی به دلیل ابتلا به هپاتیت و دیگری به دلیل ابتلا به بیماری زمینه‌ای که باشگاه حتی اسم بیماری‌اش را هم اعلام نکرد، سر از لیگ ایران درآورده و بدون حضور در تست‌‌های پزشکی قرارداد بستند و بعد هم کلی پول به جیب زدند. عربستان در شرایطی در هفته گذشته با صرف هزینه هنگفت توانسته نیمار، یکی دیگر از برترین‌‌های فوتبال دنیا را به خدمت بگیرد که مدیران ایرانی هم پیش‌تر یک برزیلی را وارد لیگ و باشگاه مطرح پرسپولیس کردند؛ تفاوتش این بود که نیمار، کاپیتان تیم ملی برزیل است و برزیلی مذکورِ پرسپولیس فقط یک پرنده‌فروش بود که به‌جای مهاجم گل‌زن به این تیم انداخته شد. داستان دی‌کارمو دیگر نیاز به کد و رمز ندارد؛ او یکی از شاهکارهایی است که به فوتبال ایران آمده و بدون اینکه گلی در سطح اول و دوم فوتبال ایران بزند، کشور را ترک کرد و در بازگشت به برزیل سر همان شغل اصلی‌اش یعنی پرنده‌فروشی رفت.

شاید برای بررسی اختلاف موجود همین مثال کفایت کند؛ اینکه عربستانی‌ها با پدیده و مقوله فوتبال چطور رفتار کرده و می‌کنند و اینکه ایرانی‌ها حاضر به فروش باشگاه‌ها به بخش خصوصی نیستند و دولت با محدودکردن هر‌روزه آنها، چاره‌ای به غیر از ورود بازیکنان بنجل خارجی برایشان باقی نمی‌گذارد. نتیجه‌گیری‌اش ساده است؛ تا زمانی که باشگاه‌ها خصوصی نشوند، طبیعی است که عربستان نیمار را بیاورد و ایران پرنده‌فروش.