|

نگاهی به شرایط کمی و کیفی تئاتر ایران در ماه‌های اخیر

کاهش محسوس نمایش‌هایی با نگاه اجتماعی

تحلیل کارشناسان از اوضاع و احوال تئاتر ایران خوب نیست. بالا‌رفتن هزینه‌های تولید، کم‌رنگ‌شدن تئاتر اجتماعی و بسیاری از عواملی که می‌تواند حیات تئاتر را با خطرات زیادی روبه‌رو کند، پیش‌روی فعالان این عرصه است. «نمی‌توان وضعیت نامساعد تئاتر را به یکی، دو ماه گذشته بسط داد.

کاهش محسوس نمایش‌هایی با نگاه اجتماعی

تحلیل کارشناسان از اوضاع و احوال تئاتر ایران خوب نیست. بالا‌رفتن هزینه‌های تولید، کم‌رنگ‌شدن تئاتر اجتماعی و بسیاری از عواملی که می‌تواند حیات تئاتر را با خطرات زیادی روبه‌رو کند، پیش‌روی فعالان این عرصه است. «نمی‌توان وضعیت نامساعد تئاتر را به یکی، دو ماه گذشته بسط داد. این یک فرایند چندین‌ساله است که متأسفانه منتهی به وضعیت نامناسب تئاتر شده است»؛ عباس غفاری، کارگردان و کارشناس تئاتر، صحبت‌هایش را با این جملات آغاز می‌کند.

او معتقد است مشکلات حوزه تئاتر وخیم‌تر شده است. غفاری می‌گوید: «در تمام سال‌های گذشته درباره بودجه تئاتر صحبت کردیم. بودجه‌ای که به‌هیچ‌وجه در حد و اندازه تئاتر نیست. تئاتر در تمام دنیا هنر ارزان‌قیمتی نیست. با این تفاوت که در تمام دنیا دولت‌ها یا شهرداری‌ها به تئاتر سوبسید می‌دهند، یعنی ممکن است بودجه به‌طور مستقیم به تئاتر اختصاص پیدا نکند، اما مثلا مالیات نمی‌گیرند یا شهرداری‌ها سالنی به گروه‌های تئاتری اختصاص می‌دهند. متأسفانه ما در ایران هیچ‌کدام را نداریم. بودجه تئاتر اصلا در حد و اندازه آن نیست. در همین سال جاری رقم تولید تئاتر به قدری بالا رفته که اصلا گروه‌های تئاتری ناگزیر از افزایش قیمت بلیت نمایش هستند؛ چراکه از پسِ هزینه‌ها برنمی‌آیند.‌ این هزینه‌ها در طراحی لباس، طراحی صحنه یا دکور یا دستمزد بازیگران، عوامل و اجاره سالن‌های خصوصی صرف می‌شود. بسیاری تصور می‌کنند مثلا گروه تئاتری وقتی در تئاتر شهر یا سالن دولتی اجرا می‌رود، پول اضافه‌ای پرداخت نمی‌کند‌ که این تصور غلطی است؛ چون در همین تئاتر شهر به محض روی صحنه‌ بردن یک نمایش، 20 درصد از مبلغ به انجمن نمایش تعلق می‌گیرد، 10 درصد برای مالیات شهرداری صرف می‌شود و پنج درصد هزینه پلتفرم‌های بلیت‌فروشی می‌شود. در واقع وقتی درسالن دولتی نمایشی اجرا می‌شود، 35 تا 40 درصد فروش گیشه هزینه می‌شود و از ابتدا می‌دانید این مبلغ را ندارید. این یعنی هزینه چند‌برابری».

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش اشاره می‌کند: «برخی ممکن است خرده بگیرند که چرا بلیت‌های تئاتر گران‌قیمت است؟ پاسخ‌ این است که اساسا در همه جای دنیا بلیت تئاتر ارزان نیست. در تمام کشورهای دنیا دیدن یک اپرا یا تئاتر کمتر از صد دلار نیست. این را هم می‌دانم که اساسا در کشورهای دیگر تئاتر یا هر کار فرهنگی جزء سبد زندگی مردمان آنجاست و سرانه درآمد آنها قابل مقایسه با ما نیست. مثلا کسی که در آلمان یا سوئد زندگی می‌کند، قطعا سرانه درآمدش از من که در ایران زندگی می‌کنم، بیشتر است. اما بلیت تئاتر ارزان نیست، چون هزینه تولید بالاست».

غفاری می‌گوید دولت هیچ کمکی به بالا‌رفتن بودجه نمی‌کند و این یکی از نقاط ضعف تئاتر ما‌ست. او می‌گوید: «منظورم دولت سیزدهم نیست، تئاتر برای همه دولت‌ها وضعیت مشابهی دارد و هیچ کمکی به افزایش بودجه تئاتر نمی‌کنند. در‌حال‌حاضر حداقل بودجه تئاتر باید 300 میلیارد تومان باشد تا بتواند از پس هزینه‌ها برآید، ولی بودجه تئاتر در‌حال‌حاضر خیلی کمتر از این مبالغ است. هزینه ساخت یک سریال معمولی اکنون حداقل 150 تا 200 میلیارد تومان است و این را مقایسه کنید با بودجه سالانه تئاتر. متأسفانه ما چیزی به اسم سازمان تئاتر نداریم. از سال‌های قبل تئاتر، موسیقی و تجسمی زیرمجموعه معاونت هنری بوده و معاونت هنری هم بودجه مختصری در اختیار دارد که مجبور است بین همه تقسیم کند. با این شرایط مشخص است که بودجه کافی به هیچ‌کس نمی‌رسد. فرض کنید یک بودجه صدمیلیاردی تقسیم بر سه شود. این یک مشکل اساسی است که سال‌هاست درباره آن حرف می‌زنیم و تلاش می‌کنیم بگوییم این بودجه در حد تئاتر نیست و گوش شنوایی وجود ندارد».

او درباره شرایط نامساعد تبلیغات تئاتر می‌گوید: «زمانی سازمان زیباسازی شهرداری به کمک گروه‌های تئاتری آمد؛ البته خیلی کوتاه و در حد سه، چهار ماه بود. برای تبلیغات نمایش‌ها مکان‌هایی را برای پوستر اختصاص دادند که متأسفانه همین حداقل هم خیلی دوامی نداشت. واقعیت این است که تئاتر اساسا محلی برای تبلیغات ندارد. ما کجای این شهر باید تبلیغ تئاتر ببینیم؟ اصلا تئاتر چقدر بودجه دارد که بتواند بیلبورد بگیرد؟ هیچ گروه نمایشی از پس اجاره بیلبورد بر‌نمی‌آید. شهرداری و شورای شهر هم که کمک نمی‌کنند. نکته دوم این است که ما در‌حال‌حاضر با افت شدید تکنیکی تئاتر روبه‌رو هستیم. چه به لحاظ موضوع و چه به لحاظ تکنیک، تئاتر در چند سال اخیر در ضعیف‌ترین حالت خودش است. کافی است به سالن‌های تئاتر سر بزنید. ما در‌حال‌حاضر چیزی به اسم تئاتر با نگره اجتماعی نداریم. در تهران روزانه صد نمایش روی صحنه می‌رود که از این صد نمایش ممکن است دو یا سه نمایش نگره اجتماعی داشته باشند. یعنی 97 نمایش دیگر این‌گونه نیست. اهالی تئاتر مخالفتی با تئاتر کمدی ندارند، اما این به شرطی است که همه چیز را کیفی ببینیم. الان بزرگ‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان ایران کار نمی‌کنند‌؛ چون وقتی متنی می‌نویسند و به شورای نظارت ارائه می‌دهند، با پاسخ منفی روبه‌رو می‌شوند. محمد رحمانیان، نادر برهانی‌مرند، کوروش نریمانی، حسین کیانی، علیرضا نادری، حمید امجد و بسیاری از نمایش‌نامه‌نویسان خوب ایرانی الان کار نمی‌کنند. اکثر آنها ترجیح می‌دهند اگر نمایشی را اجرا می‌برند، ترجمه کار کنند و این یک فاجعه است. یک نمایش‌نامه‌نویس مثل نادر برهانی‌مرند وقتی می‌خواهد نمایشی اجرا کند، از میلر اجرا می‌کند. میلر نمایش‌نامه‌نویس بزرگی است، اما نادر برهانی‌مرند همیشه سعی کرده از نمایش‌نامه‌های خودش اجرا ببرد و نمایش‌نامه‌های او اساسا نگره اجتماعی دارند. ببینید کار به کجا می‌رسد و شورای نظارت چقدر وضعیت را دشوار کرده است که چنین هنرمندانی نمی‌توانند تولیدات داشته باشند. در این حال مدام شعار نمایش یا تئاتر ایرانی یا ملی سر می‌دهیم. با این وضعیت چطور ممکن است؟».

نباید گونه نمایشی را حذف کرد

هدی ناصح، بازیگر تئاتر، معتقد است شروع فضای دوقطبی در تئاتر ایران از جایی آغاز شد که دولت حمایتش را از تئاتر برداشت. او می‌گوید: «من از 76 تئاتر کار می‌کنم و ما قرارداد تیپ داشتیم. طرف حساب ما دولت و مرکز هنرهای نمایشی بود. اما شرایط رفته‌رفته به هم ریخت. برای اینکه گروه‌ها بتوانند تماشاچی داشته باشند و هزینه‌ای که پرداخت کردند، به آنها بازپرداخت شود، به سراغ اتفاقات دیگری رفتند. اگر دولت به حمایتش از گروه‌های تئاتری ادامه می‌داد و کارهای دیگر مثل کنسرت-نمایش‌ها به بخش خصوصی منتقل می‌شد، شاید به مشکلاتی که درحال‌حاضر داریم، برنمی‌خوردیم».

او معتقد است در شرایطی که برخی‌ از اجراهای 

کنسرت-نمایش انتقاد می‌کنند، اما این شیوه نمایش برای بسیاری از مردم جذاب است. او می‌گوید: «هزینه این نمایش‌ها بالا‌ست، اما باید به این موضوع هم فکر کنیم که گروهی مثلا با صد نفر بازیگر با لباس‌های متفاوت و پروداکشن بزرگ روی صحنه می‌رود. طبیعی است که هزینه بیشتری برای بلیت در نظر بگیرد. اما نمی‌توانیم در این شرایط بگوییم که اگر هدی ناصح این سبک را نمی‌پسندد، حتی من که تئاتری هستم، پس نباید وجود داشته باشد. ممکن است من به دلیل سلیقه‌ای که دارم، به دیدن چنین نمایش‌هایی نروم، ولی قرار نیست چون نمی‌پسندم، پس وجود هم نداشته باشد». ناصح در بخش دیگری از صحبت‌هایش می‌گوید: «به نظر من بهتر بود دولت حمایت اصولی از تئاتر انجام می‌داد. از گونه‌هایی حمایت می‌کرد و به ژانرهایی بها می‌داد که مدتی است به حاشیه رانده شده‌اند. اگر بگویم قرارداد من سال 90 چقدر بود و الان چقدر می‌گیرم، خنده‌دار است. من به‌عنوان بازیگر شاید دوست نداشته باشم در کنسرت-نمایش بازی کنم، اما شکل تئاتر ما باید طوری باشد که بازیگر امکان حضور در گونه‌های مختلف تئاتر را داشته باشد. بسیاری از اهالی تئاتر الان دیگر دستمزد و درآمد سال‌های قبل‌شان را هم ندارند. البته باید به نکته دیگری هم دقت کنیم که من صرفا کیفی به ماجرا نگاه نمی‌کنم؛ چون به نظرم چیزی که ما اسمش را تئاتر می‌گذاریم، می‌تواند خوب باشد، ولی نتیجه ندهد و برعکس».

او اشاره می‌کند که به دلیل نبود ژانربندی در تئاتر در بسیاری از مواقع نمی‌توان مرزبندی خاصی قائل شد و می‌گوید: «جالب است که این سؤال زمانی که ایران نبودم، از من زیاد پرسیده می‌شد که در چه ژانری کار می‌کنی؟ ما در اینجا به هر کاری که خوب باشد، جواب مثبت می‌دهیم و کار می‌کنیم؛ فرقی ندارد کمدی است یا تراژدی. و ای کاش که همه این ژانر‌ها را با کیفیت خوب و در جای خودش داشتیم».

او در پاسخ به این پرسش که افت کیفی در اجراها نشانه چیست؟ می‌گوید: «متأسفانه این افت کیفی که اشاره می‌کنید، در آثار بسیار محسوس است؛ چر‌اکه هیچ چیز جای خودش نیست. متأسفانه غیبت حرفه‌ای‌های این رشته بسیار زیاد به چشم می‌خورد. مثلا کارگردان‌های قدیمی چون می‌دانند حمایت مالی نمی‌شوند، کار نمی‌کنند. به جای آنها اغلب کسانی کار می‌کنند که به لحاظ کیفی کار مقبولی ندارند. مدتی قبل بحثی در‌این‌باره بود که تئاتر شهر جای کسی که اولین کارش را روی صحنه می‌برد، نیست و به نظرم حرف درستی است. ما سال 80 چون بهترین کار جشنواره دانشجویی شدیم و جایزه گرفتیم، موفق شدیم در سالن خورشید تئاتر شهر کار را روی صحنه ببریم. از خوشحالی جشن گرفتیم؛ چون می‌دانستیم رسیدن به اجرای تئاتر شهر اصلا کار ساده‌ای نیست. درست بر‌عکس چیزی که در سال‌های اخیر شاهدش هستیم. در گذشته اجرا‌بردن در تئاتر شهر مراحلی داشت؛ ابتدا باید خودت را ثابت می‌کردی که اصلا توانایی کارکردن روی صحنه تئاتر شهر را داری؟ می‌توانی کار خوب ارائه بدهی؟ بعد از گذشت این‌همه سال من همچنان قدر جایی را که برایش زحمت کشیدم، می‌دانم. از اینکه اجرایی در تئاتر شهر دارم، لذت می‌برم و قدر می‌دانم. باز به حرف گذشته خودم برمی‌گردم که متأسفانه در سال‌های اخیر همه چیز جایش تغییر کرده است. وقتی پای درد‌دل مسئولان سالن‌های تئاتر شهر هم می‌نشینی، آنها هم از دست گروه‌های تازه‌وارد به لحاظ رفتاری و سطح کیفی آثارشان شاکی هستند. با اینکه در تئاتر شرایط تغییر کرده و همه چیز با گذشته متفاوت‌تر است، اما می‌خواهم به اینجا برسم که در این شرایط هم نباید گونه‌ای را از تئاتر ایران حذف کرد. باید همه چیز را سر جای خودش قرار داد. با مدیریت صحیح می‌توان موانع و مشکلات را مرتفع کرد».