سفر فرستاده آمریکا به لبنان
در شرایطی که فشار دولت آمریکا بر لبنان برای برخورد قاطعتر با حزبالله لبنان افزایش یافته و تنشها میان این کشور و اسرائیل، علیرغم آتشبس شکنندهای که با میانجیگری واشنگتن برقرار شده، دوباره اوج گرفته است، یک فرستاده ارشد دولت ترامپ در امور خاورمیانه روز گذشته وارد بیروت شد. این سفر نمادی از وضعیت پیچیده و پرمخاطره لبنان در مقطع کنونی است؛ کشوری که همزمان با تلاش برای بازسازی پس از جنگی ویرانگر، با فشارهای بینالمللی و چالشهای داخلی عمیقی دستوپنجه نرم میکند.


شرق: در شرایطی که فشار دولت آمریکا بر لبنان برای برخورد قاطعتر با حزبالله لبنان افزایش یافته و تنشها میان این کشور و اسرائیل، علیرغم آتشبس شکنندهای که با میانجیگری واشنگتن برقرار شده، دوباره اوج گرفته است، یک فرستاده ارشد دولت ترامپ در امور خاورمیانه روز گذشته وارد بیروت شد. این سفر نمادی از وضعیت پیچیده و پرمخاطره لبنان در مقطع کنونی است؛ کشوری که همزمان با تلاش برای بازسازی پس از جنگی ویرانگر، با فشارهای بینالمللی و چالشهای داخلی عمیقی دستوپنجه نرم میکند.
مورگان اورتگاس، معاون فرستاده دونالد ترامپ در خاورمیانه، در این سفر با مقامات ارشد لبنانی دیدار کرد. محور اصلی گفتوگوها، تحولات اخیر و حملاتی بود که طی دو هفته گذشته، آتشبسی را که از ماه نوامبر گذشته بهسختی برقرار شده بود، به طور جدی تهدید کرد. دولت لبنان، پس از جنگ ویرانگر اخیر با اسرائیل که به جانباختن حدود چهار هزار لبنانی و آوارگی نزدیک به یک میلیون نفر انجامید، تمام تلاش خود را بر بازسازی کشور متمرکز کرده است. براساس بیانیه رسمی دفتر ریاستجمهوری لبنان، خانم اورتگاس در دیدار با ژوزف عون، رئیسجمهور جدید لبنان، درباره موضوعات مختلفی از جمله وضعیت نگرانکننده در جنوب لبنان به گفتوگو پرداخت.
طبق مفاد توافق آتشبس، مسئولیت اصلی تأمین امنیت در مناطق جنوبی، جایی که حزبالله برای سالها حضوری ریشهدار و عمیق داشته است، باید بر عهده ارتش رسمی لبنان باشد؛ اما اجرای کامل این بند از توافق همواره با چالشهای جدی روبهرو بوده است. تحولات هفته گذشته، شکنندگی این آتشبس را بیش از پیش نمایان کرد. شلیک چندین راکت از جنوب لبنان به سمت اسرائیل، واکنش فوری و شدید نیروهای اسرائیلی را در پی داشت که به بمباران مناطقی در حومه بیروت و جنوب لبنان منجر شد.
حمله بعدی اسرائیل به منطقهای در ضاحیه جنوبی بیروت، که گفته شد یکی از مقامهای حزبالله لبنان هدف آن بود، انجام شد، بر نگرانیها از احتمال فروپاشی کامل آتشبس و بازگشت به درگیری تمامعیار افزود. هرچند حزبالله هرگونه دخالت در شلیک راکتها را رد کرده و هیچیک از طرفین، دستکم در ظاهر، تمایلی به آغاز یک جنگ گسترده دیگر نشان ندادهاند، اما آتشبس کنونی بر لبه تیغ حرکت میکند و کوچکترین جرقهای میتواند منطقه را دوباره به کام آتش بکشد. در کنار مسائل امنیتی، گفتوگوهای اورتگاس و عون به اصلاحات مالی جاری که دولت جدید لبنان در دست اقدام دارد نیز پرداخت. مقامات لبنانی عمیقا امیدوارند این اصلاحات، راه را برای جذب کمکهای مالی خارجی بیشتر، بهویژه از سوی ایالات متحده، هموار کند؛ کمکهایی که برای بازسازی کشور حیاتی هستند.
براساس برآورد بانک جهانی، کل خسارات و زیانهای اقتصادی ناشی از جنگ اخیر به ۱۴ میلیارد دلار میرسد و لبنان برای بازسازی زیرساختهای خود به دستکم ۱۱ میلیارد دلار نیاز فوری دارد. این ارقام، جنگ اخیر را به ویرانگرترین درگیری در لبنان از زمان پایان جنگ داخلی طولانی این کشور در سال ۱۹۹۰ تبدیل و نیاز مبرم به حمایت بینالمللی را آشکار میکند. اما دریافت این کمکها، به ویژه از سوی واشنگتن و متحدانش، بدون پیششرط نخواهد بود. کارشناسان و ناظران سیاسی معتقدند میزان و سرعت ارائه کمکهای بینالمللی، ارتباط مستقیمی با توانایی دولت لبنان در اعمال حاکمیت کامل بر تمام خاک خود و مهمتر از آن، پیشرفت در روند خلع سلاح حزبالله خواهد داشت. این همان نقطه کانونی فشار آمریکاست.
حزبالله که پیش از جنگ اخیر «دولتی در دولت» محسوب میشد و ساختارهای نظامی، امنیتی و اجتماعی موازی خود را داشت، اکنون با چالشی دوگانه روبهروست: بازسازی توان ازدسترفته و مقابله با فشارهای فزاینده برای محدودکردن نفوذ و قدرت نظامیاش. دولت لبنان خود را در موقعیتی بسیار دشوار مییابد؛ از یک سو نیاز مبرم به کمکهای خارجی برای بازسازی و جلوگیری از فروپاشی کامل اقتصادی دارد و از سوی دیگر، هرگونه اقدام جدی علیه حزبالله که بخشی از ساختار سیاسی و اجتماعی لبنان محسوب میشود، میتواند به بیثباتی داخلی و حتی درگیریهای جدید دامن بزند. سفر فرستاده آمریکا به بیروت، بیش از هر چیز، این معضل پیچیده و چندوجهی را برجسته میکند؛ جایی که بازسازی، اقتصاد، امنیت داخلی و فشارهای بینالمللی به شکلی جداییناپذیر در هم تنیدهاند و یافتن راهحلی که رضایت همه طرفهای داخلی و خارجی را جلب کند، تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. آینده لبنان در هالهای از ابهام قرار دارد و مسیر پیشرو، مسیری پر از چالش و عدم قطعیت خواهد بود.