|

انتخابات کانادا: آیا مارک کارنی‌ کانادا را از بحران عبور می‌دهد؟

دوئل اقتصاددان و پوپولیست در سایه تهدیدهای ترامپ

درست زمانی که بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رأی داده بود، موجی از عدم قطعیت اقتصادی و سیاسی جهان را فرا‌گرفت. نخست‌وزیر بریتانیا استعفا داده بود، ارزش پوند به پایین‌ترین سطح خود در ۳۱ سال گذشته سقوط کرده و بازارهای سهام جهانی 2.1 تریلیون دلار ضرر دیده بودند. در میانه این خلأ رهبری در بریتانیا و شوک مالی جهانی، یک کانادایی قدم پیش گذاشت.

دوئل اقتصاددان و پوپولیست در سایه تهدیدهای ترامپ

شرق: درست زمانی که بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رأی داده بود، موجی از عدم قطعیت اقتصادی و سیاسی جهان را فرا‌گرفت. نخست‌وزیر بریتانیا استعفا داده بود، ارزش پوند به پایین‌ترین سطح خود در ۳۱ سال گذشته سقوط کرده و بازارهای سهام جهانی 2.1 تریلیون دلار ضرر دیده بودند. در میانه این خلأ رهبری در بریتانیا و شوک مالی جهانی، یک کانادایی قدم پیش گذاشت.

 

مارک کارنی، نخستین رئیس غیربریتانیایی بانک مرکزی انگلستان، به مخاطبان مضطرب جهانی اطمینان داد: «ما برای این شرایط به‌خوبی آماده‌ایم». او در یک سخنرانی چهار دقیقه‌ای، از «برنامه‌های اضطراری گسترده‌ای» که بانک مرکزی ماه‌ها برای تدوین آن وقت صرف کرده بود،‌ پرده برداشت و متعهد شد در صورت لزوم، اقدامات بیشتری انجام دهد. روزنامه «آیریش‌ایندیپندنت» در آن زمان گزارش داد‌ در «هفته‌ای پر از هرج‌ومرج»، این «سخنرانی آرام... نشان داد که دست‌کم یک فرد یا نهاد، برنامه‌ای برای مقابله با پیامدهای برگزیت دارد». تیتر آن مقاله این بود: «مارک کارنی؛ مرد لحظه‌های سخت از راه رسید».

 

اکنون کارنی‌ که کمتر از دو ماه از نخست‌وزیری‌اش در کانادا می‌گذرد، در اولین انتخابات فدرال خود شرکت می‌کند. پیام اصلی کمپین او این است: تجربه‌اش در هدایت کشورها در دوران آشفتگی‌های اقتصادی، او را به مردی آزموده‌ برای این لحظه بی‌سابقه در تاریخ کانادا تبدیل کرده است. جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، تهدیدهای او مبنی بر استفاده از «زور اقتصادی» برای تبدیل کانادا به ایالت پنجاه‌و‌یکم و چرخش ایالات متحده به سمت نوعی حمایت‌گرایی که بیش از یک قرن دیده نشده بود، کانادا را وارد یک بحران نسلی کرده و این اقتصاددان کانادایی را به عرصه سیاست کشانده است. او در این ماه به خبرنگاران گفت: «اگر بحرانی نبود، مارک کارنی هم در این انتخابات نبود».

 

بازگشت  شگفت‌انگیز  لیبرال‌ها

 

به نظر می‌رسد تاکنون این رویکرد مؤثر بوده و لیبرال‌ها به رهبری کارنی در آستانه یک بازگشت چشمگیر قرار دارند. پس از نزدیک به یک دهه قدرت، حزب لیبرال با اختلاف دورقمی از محافظه‌کاران به رهبری پیر پویلیِوْر عقب بود و زمانی که جاستین ترودو در ماه ژانویه از نخست‌وزیری کناره‌گیری کرد، به سمت یک شکست تاریخی پیش می‌رفت. اما استعفای ترودو، انتخاب کارنی به‌ عنوان جانشین او و تهدیدهای ترامپ، زلزله‌ای در سپهر سیاسی کانادا ایجاد کرد. در عرض چند ماه، برتری بیش از ۲۰‌درصدی محافظه‌کاران از بین رفته است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند اگرچه رقابت تنگاتنگ شده، اما اکنون لیبرال‌ها شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات دارند و حتی ممکن است برای اولین بار از سال ۲۰۱۵، اکثریت پارلمانی را به دست آورند. دیوید کولتو، رئیس مؤسسه نظرسنجی «اباکوس دیتا» می‌گوید: «مارک کارنی واقعا در زمان مناسبی از راه رسید. کاملا به نظر می‌رسد که او برای این لحظه ساخته شده است».

 

از هاروارد تا بانک مرکزی انگلستان

 

کارنی در فورت‌اسمیت، شهری در نواحی شمال غربی کانادا، به دنیا آمد و در کودکی به ادمونتون در آلبرتا نقل مکان کرد. او در دانشگاه هاروارد در بوستون تحصیل و هاکی روی یخ بازی کرد و دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه آکسفورد انگلستان گرفت؛ جایی که با همسرش، دایانا فاکس کارنی، آشنا شد. آنها چهار فرزند دارند. کارنی بیش از یک دهه در غول مالی گلدمن‌ساکس کار کرد تا اینکه آگهی استخدامی در مجله اکونومیست توجهش را جلب کرد. بانک مرکزی کانادا به دنبال معاون رئیس بود و او درخواست داد و این شغل را به دست آورد.

 

در سال ۲۰۰۷، هم‌زمان با شکل‌گیری شرایطی که به بحران مالی جهانی منجر شد، نخست‌وزیر محافظه‌کار وقت، استفان هارپر، کارنی را به ریاست بانک مرکزی کانادا منصوب کرد؛ پستی معادل ریاست فدرال رزرو آمریکا. کانادا در دوران فروپاشی اقتصادی جهانی بهتر از دیگر کشورهای گروه هفت عمل کرد و کارنی مورد تحسین جهانی قرار گرفت. هنگامی که در سال ۲۰۱۱ به ریاست یک نهاد نظارتی مالی جهانی منصوب شد، مجله «مکلینز» او را «کانادایی استخدام‌شده برای نجات جهان» نامید.

 

البته همه از مدیریت او راضی نبودند. زمانی که کارنی از قوانین سخت‌گیرانه‌تر برای جلوگیری از فجایع آینده حمایت کرد، جیمی دایمن، مدیرعامل جی‌پی مورگان چیس، در جلسه‌ای کارنی را سرزنش کرد و تغییرات پیشنهادی را «ضدآمریکایی» خواند. کارنی چند روز بعد در یک سخنرانی، بدون نام‌بردن از کسی، گفت: «اگر برخی نهادها امروز احساس فشار می‌کنند، به این دلیل است که برای مدتی طولانی، کار بسیار کمی انجام داده‌اند». میزان نقش کلیدی کارنی در دوران بحران، یکی از موضوعات مورد بحث در طول مبارزات انتخاباتی بوده است. هارپر، کارنی را متهم کرد که اعتبار کارهایی را که «کمترین یا هیچ ارتباطی با او نداشته‌اند» به خود نسبت می‌دهد و از پویلیِوْر حمایت کرد. کارنی گفته است که هارپر به او پیشنهاد وزارت دارایی را داده بود؛ هارپر این موضوع را تکذیب نکرده است. در سال ۲۰۱۲، دولت محافظه‌کار بریتانیا به نخست‌وزیری دیوید کامرون، کارنی را برای ریاست بانک مرکزی انگلستان انتخاب کرد؛ اولین فرد خارجی در تاریخ بیش از ۳۰۰‌ساله این نهاد. هارپر از کارنی برای «کار فوق‌العاده‌اش» تمجید کرد.

 

کارنی با سطحی از شناخت عمومی وارد بریتانیا شد که برای بیشتر نخست‌وزیران کانادا، چه رسد به رؤسای بانک مرکزی آن، غیرمعمول بود. او پای ثابت مطبوعات بریتانیا بود که او را «ترکیبی از ستاره هالیوود و خوره بازارهای مالی» می‌نامیدند. البته انتقاداتی هم به او وارد شد. پس از آنکه به نظر رسید پیام‌های متناقضی در مورد نرخ بهره می‌دهد، یک نماینده حزب کارگر، بانک مرکزی انگلستان را «دوست‌پسر غیرقابل‌ اعتماد» خواند. حامیان برگزیت زمانی خشمگین شدند که او ماه‌ها قبل از همه‌پرسی ۲۰۱۶، خروج از اتحادیه اروپا را «بزرگ‌ترین خطر داخلی برای ثبات مالی» معرفی کرد.

 

ریچارد پورتس، استاد اقتصاد در مدرسه بازرگانی لندن، می‌گوید: «او آن‌قدر درایت و شجاعت داشت که بگوید خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به اقتصاد این کشور آسیب می‌زند، چیزی که کاملا واضح بود و ثابت هم شد. در مجموع، دوران ریاست او بسیار موفقیت‌آمیز بود». کارنی در کتاب سال ۲۰۲۱ خود با عنوان «ارزش(ها): ساختن دنیایی بهتر برای همه»، نوشت‌ وقتی بازارهای مالی معتقد بودند رأی‌دهندگان ماندن در اتحادیه اروپا را انتخاب می‌کنند، بانک مرکزی انگلستان خود را برای عکس آن آماده کرد و دستورالعملی چند صد صفحه‌ای برای کاهش خطرات سناریوهای مختلف تهیه کرد. او نوشت: «داشتن برنامه بهتر از نداشتن آن است».

 

مرد مالی در کارزار سیاسی

 

اینکه آیا کارنی ۶۰‌ساله ممکن است وارد سطح اول سیاست شود، مدت‌ها بود که مورد بحث قرار می‌گرفت. در سال ۲۰۱۲، در بحبوحه یکی از همین دوره‌های گمانه‌زنی، او گفته بود: «چرا دلقک سیرک نشوم؟»؛ اما امسال این جهش را انجام داد. برای این تازه‌کار سیاسی، کارزار انتخاباتی حکم غسل تعمید با آتش را داشته است. پویلیِوْر یک سیاستمدار پوپولیست و حرفه‌ای است که استعداد خاصی در به هیجان آوردن جمعیت و زدن طعنه‌های نیش‌دار دارد. کارنی سنجیده‌تر عمل می‌کند.

 

او پاسخ سؤالات را با ذکر تعداد نکاتی که قصد دارد بیان کند آغاز می‌کند و سپس یک‌به‌یک به آنها می‌پردازد. کولتو، نظرسنجی‌گر، می‌گوید در بحبوحه هرج‌ومرج و عدم قطعیت ترامپ، «ملایمت او یک فضیلت است». لوری ویلیامز، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه مونت رویال آلبرتا، می‌گوید: «او هنوز هم بسیار اهل سیاست‌گذاری است و این در مبارزات انتخاباتی‌اش بسیار مشهود است. اما او همچنین به‌ طور باورنکردنی سریع یاد می‌گیرد». در یکی از تجمعات، زنی فریاد زد: «رهبری‌مان کن، پدر بزرگ!». او خندید و به «شور و اشتیاق» آن زن اشاره کرد. هنگامی که معترضان ادعا کردند او توسط مجمع جهانی اقتصاد «کنترل می‌شود»، او انگشتانش را روی گوشی نامرئی گذاشت و به طعنه گفت «منتظر دستورات است».

 

چالش‌ها و فرصت‌ها

 

کارنی خود را به‌ عنوان یک چهره بیرونی و فردی قابل‌ اعتماد معرفی کرده که شباهتی به ترودو و مصیبت‌هایی که بر سر کانادا آوار کرد، ندارد. یکی از اولین اقدامات او به‌ عنوان نخست‌وزیر، لغو مالیات کربن مصرف‌کننده ترودو بود که یکی از مؤثرترین اهداف پویلیِوْر را از کارزار انتخاباتی حذف کرد‌ (کارنی در کتاب خود نوشته بود‌ این مالیات «الگویی» برای جهان است). مخالفان سعی کرده‌اند او را به‌ عنوان «درست مثل جاستین»، نخبه‌ای که خودش خرید مواد غذایی‌اش را انجام نمی‌دهد، معرفی کنند. آنها کار او برای یک شرکت مدیریت دارایی را زیر سؤال برده و گفته‌اند سبد سهام او، که آن را به یک امانت‌دار سپرده، او را در معرض تضاد منافع قرار می‌دهد. کارنی گاهی از سؤالات مربوط به دارایی‌هایش برآشفته شده است.

 

بااین‌حال، تعداد کمی از این انتقادات مؤثر بوده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند‌ رأی‌دهندگان‌ کارنی را بهترین فرد برای مدیریت روابط با ترامپ می‌دانند؛ یکی از موضوعات اصلی کمپین. او دست‌کم از سال ۲۰۲۱ هشدار می‌داد‌ وابستگی کانادا به بازارهای ایالات متحده «ناسالم» است. او متعهد شده است که شرکای تجاری کانادا را متنوع کند و برای یک رابطه تجاری و امنیتی جدید با واشنگتن مذاکره کند.

 

کارنی همچنین از ظهور یک ائتلاف ضد‌پویلیِوْر سود می‌برد. رأی‌دهندگان چپ میانه که معمولا از دموکرات‌های جدید یا بلوک کبکوا حمایت می‌کنند، تا حدی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن این پوپولیست، به لیبرال‌ها روی آورده‌اند. شعار «اول کانادا» و لفاظی‌های ضد‌ «ووک» (ضد بیداری اجتماعی) پویلیِوْر، مقایسه‌هایی را با ترامپ برانگیخته است؛ کسی که حملاتش به کانادا باعث ایجاد حس اتحاد ملی شده است. کاترین شریدان معمولا به دموکرات‌های جدید رأی می‌دهد، اما در این انتخابات‌ اولویت او جلوگیری از پیروزی محافظه‌کاران است. او می‌گوید پویلیِوْر از «تاکتیک‌های مشابه» ترامپ استفاده می‌کند و با برنامه او برای قطع بودجه رسانه عمومی کانادا مخالف است. این زمین‌شناس ۵۶‌ساله می‌گوید: «برای مبارزه برای دموکراسی، لازم است به کارنی رأی دهیم».

 

دفاع از حاکمیت کانادا موضوع اصلی برای لوئیس پاورز است. او می‌گوید نگران است که جنگ پویلیِوْر علیه «ووکیسم» در عمل به چه معنا خواهد بود و تجربه بین‌المللی کارنی او را به سمت لیبرال‌ها کشانده است. پاورز ۶۵‌ساله می‌گوید: «او واقعا می‌فهمد که در سیاست جهانی چه می‌گذرد‌ و با تمام اتفاقاتی که اکنون در حال رخ‌دادن است، فکر می‌کنم این صدایی است که کانادا واقعا به آن نیاز دارد».