جوانگرایی؛ از نظر تا عمل
واگذاری میدان به جوانان نیازمند جسارت است اما واقعیت این است که فراتر از بحث جوان با تعریف استاندارد آن، ما نیازمند اهتمام جدی به امر جوانگرایی یعنی کاهش متوسط سن مدیران در کشور هستیم چراکه در علم مدیریت «پیری» در سطوح مدیریت یک نوع عارضه است اما در مقام درمان همه در همه ارکان در ضرورت جوانگرایی سخن میگویند ولی وقتی نوبت به خودشان میرسد، تجربه را بر جوانی ترجیح میدهند. این حقیقت بزرگ و البته تلخی است که کشور دچار پیرسالاری مزمن شده است.
رضا سالیانی*
واگذاری میدان به جوانان نیازمند جسارت است اما واقعیت این است که فراتر از بحث جوان با تعریف استاندارد آن، ما نیازمند اهتمام جدی به امر جوانگرایی یعنی کاهش متوسط سن مدیران در کشور هستیم چراکه در علم مدیریت «پیری» در سطوح مدیریت یک نوع عارضه است اما در مقام درمان همه در همه ارکان در ضرورت جوانگرایی سخن میگویند ولی وقتی نوبت به خودشان میرسد، تجربه را بر جوانی ترجیح میدهند. این حقیقت بزرگ و البته تلخی است که کشور دچار پیرسالاری مزمن شده است. نگاه اجمالی به مدیران گواه این مدعاست! صورتمسئله به بایست جوانی یا پیری نیست بلکه آنچه اهمیت دارد، وضعیت کارآمدی و بهرهوری منابع انسانی بهعنوان موتور مولد توسعه در کشور است. هدف دوقطبیسازی جوان و پیرسال و حذف و نادیدهگرفتن آنها هم نیست که از قضا تشدید این دوقطبی -که البته خود بیشتر ناشی از نادیدهگرفتن نیروهای جوان است- برای ثروت بزرگ کشور یعنی سرمایه انسانی آن خسارتآفرین است. ضمن آنکه تجربه نشان داده است حداکثر کارایی وقتی رخ میدهد که بین جوانی و پیری توازن برقرار شود. بنابراین هدف از طرح این مسئله توجه به لزوم آیندهنگری در حوزه منابع انسانی و ارتقای بهرهوری است.
بنابراین معتقدم توجه به این مهم و عملگراییِ جایگزین شعار، برای دولت چهاردهم چون آب، حیاتی است! در جلسهای با حضور دکتر پزشکیان تأکید کردم: «وقت آن است که جسارت بهکارگیری جوانترها در جایگاههای مهم را به خود بدهیم وگرنه بهزودی دچار قحطالرجال میشویم که البته کم و بیش شدهایم!». نقطه آغاز، تغییر نگرش و دورریختن باورها و شالودههای ذهنی منسوخ و غلط نسبت به مقوله تجربه و جوانگرایی است. تجربه را میتوان از مشاوران خوب و کتابهای خوب هم کسب کرد اما ویژگیها و قابلیتهای جوانی را نه!
تحولآفرینی بهجز تجربه، نیازمند پارامترهای مهم دیگری است که اتفاقا آنها را در مدیران جوان بهتر میتوان یافت. مطالعات بینالمللی ثابت کرده است که مدیران جوان از کارایی بیشتری نسبت به بزرگسالان خود برخوردارند. در یک مورد، ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران مورد مطالعه را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل داده بودند؛ درحالیکه تنها ۲۰ درصد از افراد بالای ۴۵ سال موفق شده بودند در میان رهبران کارآمد قرار بگیرند! همگامی با دانش، فناوری و تکنولوژیهای نو، انعطافپذیری در مقابل تغییرات پرسرعت، جسارت برای تحولآفرینی، بلندپروازی و ترسیم اهداف بزرگتر، انگیزه برای پیشرفت مداوم، قدرت تهییج، راهاندازی موج و واداشتن جامعه برای حرکت و انرژی بیپایان شخصی از ویژگیهای نیروهای جوان است. امروز بسیاری از رهبران کشورهای توسعهیافته نظیر اتریش، سوئد، نیوزیلند و کانادا جوان هستند. ترامپ، جوانی را به معاوناولی کشوری که قدرت اول اقتصادی و نظامی دنیاست، برمیگزیند که زیر ۴۰ سال دارد. در بحث معاونتها و حتی برخی از وزارتخانهها از محدودیتهای ساختاری باخبر هستم. از محرومیت جوانان غیرهمگن با ساختار مدیریت، از جانشینپروری و رشد در مناصب قدرت هم باخبرم ولی اینها نباید تبدیل به مانع شوند! دولت چهاردهم اگر به دنبال بهبود شرایط است، چارهای جز جسارت ندارد. به جوانان بها بدهید!
* کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک و قائممقام سازمان عدالت و آزادی