|

‎ای داد از رفتن آروین

داود احمدی‌مونس با نام هنری آروین، از همکاران کارتونیست که مدتی از همکاران‌مان در روزنامه «شرق» بود، به علت نارسایی کبدی در بیمارستان در‌گذشت. ‎داود احمدی‌مونس، کاریکاتوریست قدیمی، به دلیل نارسایی کبدی بیش از 20 روز در بیمارستان شریعتی تهران بستری بود و سرانجام روز شنبه ۱۱ اسفند در سن ۴۱‌سالگی دار فانی را وداع گفت.

‎ای داد از رفتن آروین

‎داود احمدی‌مونس با نام هنری آروین، از همکاران کارتونیست که مدتی از همکاران‌مان در روزنامه «شرق» بود، به علت نارسایی کبدی در بیمارستان در‌گذشت. ‎داود احمدی‌مونس، کاریکاتوریست قدیمی، به دلیل نارسایی کبدی بیش از 20 روز در بیمارستان شریعتی تهران بستری بود و سرانجام روز شنبه ۱۱ اسفند در سن ۴۱‌سالگی دار فانی را وداع گفت. ‎داود احمدی‌مونس با نام هنری آروین، کاریکاتوریست و کارتونیست مطبوعاتی گرافیک‌دیزاینر و طراح ایرانی است. یکی از آثار او در روزنامه زن به مدیر‌مسئولی فائزه هاشمی درباره موضوع دیه زنان در اسلام جنجال‌آفرین شد.

در آن زمان او فقط 17 سال داشت. کمی بعدتر نیز در زمان اعتراضات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به ‌عنوان یکی از دانشجویان بازداشت شد و مدتی در زندان بود. ‎او در روزنامه‌های مختلف مانند حیات نو و اعتماد و «شرق» آثاری را منتشر کرد و فعالیت می‌کرد. آروین در سال ۱۳۶۲ در تهران به دنیا آمد. از 13‌سالگی طراحی کارتون را به صورت آماتور شروع کرد. یک سال بعد با خانه روزنامه‌نگاران جوان و هفته‌نامه ‌طنز فارسی شروع به کار کرد. پس از آن فعالیت در عرصه مطبوعات را تجربه کرد. او در عرصه طراحی گرافیک مطبوعاتی و تبلیغاتی و تصویرگری برای کودکان نیز فعالیت کرده و تاکنون صدها کارتون و تصویرسازی از او در مطبوعات به چاپ رسیده است.

او جوایز متعددی دریافت کرده است. حداقل در 30 نمایشگاه حضور داشته است و در سال 1394 به‌ عنوان هنرمند تأثیرگذار تجسمی سال از طرف جشن تصویر سال انتخاب شده است. هادی حیدری، از کارتونیست‌های شناخته‌شده، درباره آروین نوشت: «آروین (کارتونیست و طراح ایرانی) در 41سالگی درگذشت و دوستانش را تنهاتر گذاشت! این خبر، در واپسین روزهای سال 1403، تلخی‌های امسال را صد‌چندان کرد و حادثه‌ای که نمی‌خواستم هرگز باورش کنم، رخ‌ داد! ‎او از هفته سوم بهمن‌ماه به دلیل نارسایی حاد کبدی در بیمارستان شریعتی تهران بستری بود. ‎داود احمدی‌مونس با نام هنری «آروین» را از زمانی که 14ساله بود، می‌شناسم. آن روزها 20 سالم بود و هم‌زمان با گل‌آقا در خانه روزنامه‌نگاران جوان فعالیت می‌کردم. داود نوجوانی تَرکه‌ای بود که نشریه‌ای تجربی به نام «آروین کاریکاتور» منتشر می‌کرد. از همان زمان، عشق و اشتیاق عجیبش به کاریکاتور را احساس می‌کردم. بعدها در روزهایی که پس از دوم خرداد 1376 به «بهار مطبوعات» مشهور شد، در روزنامه‌ها و مجلات مختلف با یکدیگر همکار شدیم، فعالیت کردیم، خاطره ساختیم و این دوستی و همراهی تا امروز ادامه یافت. «آروین» به باور من استعداد ویژه‌ای در کارتون و طنز داشت. یک‌جور شیدایی در وجودش موج می‌زد. به معنایی دیگر، دیوانه بود و پیش خودم او را «بهلول کاریکاتوریست‌های ایرانی» لقب داده بودم. بسیار پیگیر بود و مشتاق، تا آنجا که در سال 1379، زمانی که تنها 17 سال داشت، کتاب درخور ‌توجهی با نام «کتاب فصل کاریکاتور» در انتشارات معتبر روزنه منتشر کرد. قرار بود کتابی دنباله‌دار باشد که هرگز چنین نشد.

‎آروین پُرکار بود و نمایشگاه‌های پرشمار انفرادی برپا کرد و نمایشگاه‌های زیاد گروهی را هم جمع‌آوری کرد. هر سال تقویمی از آثارش با شمارگان محدود منتشر می‌کرد که خلاقانه و جذاب بود. ‎سبک ویژه‌اش در طراحی با ارزش‌های خطی و هاشورهای خاص، آثارش را از دیگران متمایز می‌کرد. ‎ما علاوه بر دوستی دیرینه و ارتباط مستمر از حدود 27 سال پیش تا امروز، یک اشتراک دیگر هم داشتیم. هر دو جایزه روزنامه‌نگاری امید را از طرف بنیاد زنده‌یاد دکتر مهدی سمسار دریافت کردیم. ‎آروین ارتباطات بسیار گسترده‌ای با آدم‌ها داشت و خوش‌قلبی و احساسات زلالش، دوستان پرشماری را گرد او جمع کرده بود. در این چند روز پایانی که در بیمارستان بستری بود، انبوهی از این دوستان متفاوت به عیادتش آمدند و گویی یک گردهمایی بزرگ از افرادی شکل گرفت که شاید سال‌ها یکدیگر را ندیده بودند یا هرگز همدیگر را نمی‌شناختند. این تابلوی زیبا از رفاقت و همدلی را وجود نازنین آروین شکل داده بود. افسوس که عمرش کوتاه بود و فقدانش حفره بزرگی در دل دوستانش بر جای خواهد گذاشت».

 ‎روزنامه «شرق» ضمن تسلیت برای خانواده این هنرمند آرزوی صبر و بردباری دارد.