دنیای امروز دنیای امنی نیست
در سوم دسامبر 2018 مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب قطعنامهای روز 24 ژانویه را روز جهانی آموزش اعلام کرد. شعار روز آموزش 2024، آموزش برای صلح است. صلح از نظر لغوی به معنای آشتی و آرامش و پایاندادن به جنگ و مناقشه است؛ اما امروز معنای صلح فراتر از پایان جنگ است. اگر در سرزمینی جنگ نباشد نمیتوان گفت صلح برقرار است.


نسرین محمدباقری-کارشناس تعلیم تربیت: در سوم دسامبر 2018 مجمع عمومی سازمان ملل با تصویب قطعنامهای روز 24 ژانویه را روز جهانی آموزش اعلام کرد. شعار روز آموزش 2024، آموزش برای صلح است. صلح از نظر لغوی به معنای آشتی و آرامش و پایاندادن به جنگ و مناقشه است؛ اما امروز معنای صلح فراتر از پایان جنگ است. اگر در سرزمینی جنگ نباشد نمیتوان گفت صلح برقرار است. تا زمانی که در سرزمینی فقر، تبعیض و بیعدالتی حاکم باشد از صلح خبری نیست. امروز مفاهیمی مانند عدالت، آزادی، مردممحوری، حقمحوری، رفع تبعیض، تعامل و امنیت از مصادیق صلح به شمار میآیند. توران میرهادی در کتاب «صلح را باید از کودکی آموخت» صلح را در دو شکل صلح درون و برون معرفی میکند. صلح درون زمانی است که فرد با خودش آشتی است و با خانواده و جامعهاش در آشتی و توافق است و به اینترتیب صلح درون خود را به جامعه تعمیم میدهد. صلح برون ابعاد گستردهتری دارد و شامل جوامع گوناگون، ملتهای مختلف و فرهنگها و ادیان مختلف میشود.
متأسفانه دنیای امروز دنیای امنی نیست. جنگ و خشونت بر سر منافع صاحبان قدرت، امنیت مردم را به خطر میاندازند. در کشورهایی که امنیت اقتصادی و روانی و اجتماعی هر روز با چالش روبهروست، زنان و کودکان و مشکلاتشان در اولویت نیستند، محیط زیست در حال نابودی است، از صلح گفتن و شنیدن و گام برداشتن در این راه سخت است و اما حال و روز فرزندان ما این روزها چندان خوب نیست. خانوادهها با مشکلات اقتصادی و اجتماعی ریز و درشت بسیاری دستوپنجه نرم میکنند و کودکان هم خواسته و ناخواسته از این آسیبها در امان نیستند. رسانههای جمعی نیز در بههمریختن آرامش، سهم عمدهای دارند. در حیطه آموزش و پرورش هم متأسفانه متولیان امر تعلیم و تربیت گاهی نه تنها گامی در جهت ترویج فرهنگ صلح در مدارس برنمیدارند بلکه استرس و اضطراب را در وجود دانشآموزان تقویت میکنند. کودک ششساله پاک و معصومی که وارد مدرسه میشود و هنوز بهجز خانواده، محیط اجتماعی دیگری را تجربه نکرده است، معنای مرگ را نمیداند. در مقاطع بالاتر، دانشآموز عدم عدالت آموزشی را با تمام وجود درک میکند. مقایسه سهم قبولی مدارس دولتی و غیردولتی در دانشگاهها، تفاوت آموزش، حتی تفاوت برخورد و توجه و احترامی که در مدارس مختلف میبیند او را سرخورده و ناامید میکند. در چنین شرایطی معلمهای دلسوز نقش مؤثری برای دلگرمی بچهها میتوانند داشته باشند. ما که خود صلح را در مدرسه و دانشگاه تجربه نکردیم. کودکیمان با سالهای جنگ و بمباران و اضطراب گذشت. بزرگسالی و جوانی در جنگ با مشکلات و در آستانه میانسالی هنوز به ثبات و آرامش نرسیدهایم؛ اما یاد گرفتهایم خود را قوی و محکم نشان دهیم. میتوانیم در ساعتهای درسی خود، فضای امنی را به وجود بیاوریم که دانشآموز فارغ از همه مشکلاتی که دارد آرامش را تجربه کند، فکر و احساس خود را بیان کند، قدر خود و تواناییهای خود را بداند. ما معلمها میتوانیم به بچهها، اندیشیدن و فکر کردن؛ نه اطاعت و حرمت گذاشتن به زندگی را یاد بدهیم. میتوانیم همراه با درس، حل مسئله و مهارتهای زندگی را آموزش دهیم. فرصت تجربه و آزمایش در اختیارشان قرار دهیم. برایشان از مهر و دوستی سخن بگوییم. آشتی با طبیعت و توجه و حفظ محیط زیست را در کنارشان تجربه کنیم. ما معلمها میتوانیم با آموزش، آینده بهتری را رقم بزنیم اگر بگذارند... .