مهاجران افغانستانی و انتخابات اخیر در ایران
احسان هوشمند

جنگ و اشغال و درگیری خونین جناحهای رقیب در افغانستان موجب آوارگی میلیونها نفر از مردم افغانستان شده و در نتیجه ایران چهار دهه است میزبانی صدها هزار نفر از مهاجران و میهمانان و برادران افغانستانی را بر عهده دارد. ارائه برخی خدمات مانند تحصیل حدود نیم میلیون دانشآموز افغانستانی و بیش از 20 هزار دانشجوی افغانستانی در ایران نشانه اهتمام ایران در پذیرش و ارائه خدمات به این برادران و مهاجران است؛ اما با وجود چنین خدماتی مهاجران شریف افغانستانی در ایران با محدودیتها و مشکلات و مسائل فراوانی دست به گریبان هستند. ایران با وجود میزبانی میلیونها نفر از مهاجران افغانستانی و عراقی و کردهای عراق در سده معاصر و کسب تجارب فراوان در این حوزه شوربختانه دارای سیاستگذاری مناسب و جامع و کارشناسیشده نیست و در نتیجه این خلأ مشکلات درخورتوجهی برای مهاجران در کشور روی میدهد.
1- قانون مدنی تابعیت در ایران را براساس مواد 976 تا 991 وابستگی به خاک و خون در ایران تعریف کرده است. هرچند مانند بسیاری از کشورها وابستگی خونی نمود بیشتری در اعطای تابعیت ایرانی دارد. در سال 1398 مجلس شواری اسلامی اعطای تابعیت به فرزندان مادر ایرانی را که دارای پدر غیرایرانی هستند، تصویب کرد. گذشته از این قانون، اعطای تابعیت به شهروندان خارجی و ازجمله افغانستانی دارای محدودیتهایی است و بهآسانی صورت نمیگیرد. نداشتن تابعیت ایرانی موجب میشود تا شهروندان خارجی ساکن در ایران از برخی حقوق مدنی که قانون به صراحت بیان کرده، متمتع نباشند؛ ازجمله حقوق مربوط به احوال شخصی و نیز حقوق مخصوصه که صرفا خاص شهروندان ایرانی است. مانند حق رأیدادن و انتخابکردن در انتخابات ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی و... . حق انتخابشدن، استخدام دولتی، مشاغل عمومی غیردولتی یا وابسته به دولت مانند وکالت دادگستری. سردفتری و عضویت در ارتش و نیروهای انتظامی و عضویت در احزاب سیاسی.
2- حضور چهاردههای صدها هزار نفر از شهروندان افغانستانی در ایران ازجمله تجارب منحصربهفردی است که نیازمند بازبینی و اصلاح برخی قوانین و مقررات است. اگرچه اعطای تابعیت در بسیاری از کشورها دارای محدودیتهای زیادی است؛ اما تجارب جدید در دنیا میتواند مورد استفاده قانونگذاران و کارشناسان این حوزه قرار گیرد تا تسهیلاتی برای حضور این گروه بزرگ مستقر در کشور فراهم شود و حتی برای برخی از این شهروندان بهویژه آنانی که چند دهه مستمر در ایران حضور داشته و بالیدهاند و به مدرسه و دانشگاه وارد شدهاند یا به صورت آبرومندی به کسبوکار اشتغال داشتهاند و فرزندانشان نیز در ایران متولد شدهاند، شرایط کسب تابعیت تسهیل شود.
3- در هفتههای گذشته یکی از رسانههای افغانستانی گزارشی منتشر کرد. در این گزارش اشاره شده که در جلسهای که با حضور تعدادی از شخصیتهای شناختهشده و محترم افغانستانی و شماری از مسئولان سیاسی و دیگر شخصیتهای ایرانی برگزار شده، این مطالب طرح شده است: «در این نشست حاضران گفتند که مهاجران افغانستانی در ایران، دارای ظرفیت بسیار خوبی هستند که اگر برنامهریزی درست شود، میتوانند مفید واقع شوند. آنان میگویند که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۸ جوزا/ خرداد، بخش کوچکی از این ظرفیت تجلی پیدا کرد. مهاجران، تأثیرگذاری جالبی برای پرشور برگزارشدن انتخابات... داشتند. حاضران در این نشست اعلام کردند که مهاجران توانستند حتی بیشتر از شهروندان درجه یک ایرانی به وظایف خود عمل کنند؛ بنابراین دولت آینده جمهوری اسلامی ایران، مهاجران را باید حداقل بهعنوان شهروندان درجه یک به رسمیت بشناسد». همچنین یکی از شخصیتهای سیاسی افغانستانی اعلام کرد: «مرکز فعالیتهای فرهنگی-اجتماعی تبیان افغانستان بهعنوان بزرگترین تشکل اسلامی افغانستانی، با وصف آن که افتخار آن را پیدا کرد تا در عرصه انتخابات ریاستجمهوری ایران، برای اولینبار در تاریخ حیات
خود، اتخاذ موضع کرده، ... باز هم آمادگی دارد تا درباره مسائل داخل افغانستان و نیز مهاجران آن در ایران، طرح و برنامه مورد نیاز را ارائه کند تا در پرتو آن، تعامل سازنده و مثبت میان ایران و افغانستان با قدرت به جریان افتاده و به سرعت و گستردگی لازم به پیش برود».
4- همانگونه که گفته شد، باید دو وجه و بعد از موضوع مهاجران افغانستانی را از هم تفکیک کرد.
نخست گرهگشایی حقوقی و قانونی از مسائل و مشکلات عدیده و گوناگون پیشروی مهاجران و میهمانان ارجمند افغانستانی در ایران و دوم رعایت قوانین روشن و صریح کشور مبنی بر عدم مجوز مبنی بر حضور اتباع خارجی در فرایندهای سیاسی داخلی کشور و در نتیجه پرهیز از هر نوع استفاده فراقانونی یا دورزدن قانون دراینباره.
مواضع و سخنان گروهی از شخصیتهای محترم افغانستانی ابهامات زیادی درباره نوع و میزان و چگونگی «تأثیرگذاری جالبی برای پرشور برگزارشدن انتخابات و جلب آرا به نفع» یکی از نامزدهای ریاستجمهوری از سوی شهروندان مهاجر افغانستانی در ایران موضوع بسیار مهمی است که باید از سوی نهادهای قانونی و قضائی و سیاسی کشور به دقت مورد بررسی قرار گیرد و با پیگیریهای مطبوعاتی و رسانهای ابعاد آن روشن شود. نباید اجازه داد خلاف موازین قانونی در این حوزه اقدامی صورت گیرد و البته از مهاجران افغانستانی خدایناکرده استفاده ابزاری صورت گیرد. همچنین ضروری است که درباره روند اعطای تابعیت به شهروندان مهاجر افغانستانی بررسی دقیق صورت گیرد تا مشخص شود آیا در اعطای تابعیت به شهروندان مهاجر افغانستانی آیا مرّ قانون مورد توجه قرار گرفته و اساسا طی چه فرایندهایی و براساس چه ضوابط و ملاکهایی و برای چه تعداد این اقدام یعنی اعطای تابعیت صورت گرفته است؟ بدیهی است که اعطای تابعیت احتمالی به شهروندان دیگر کشورها طی چه فرایندهایی و چگونه صورت میگیرد؟
جنگ و اشغال و درگیری خونین جناحهای رقیب در افغانستان موجب آوارگی میلیونها نفر از مردم افغانستان شده و در نتیجه ایران چهار دهه است میزبانی صدها هزار نفر از مهاجران و میهمانان و برادران افغانستانی را بر عهده دارد. ارائه برخی خدمات مانند تحصیل حدود نیم میلیون دانشآموز افغانستانی و بیش از 20 هزار دانشجوی افغانستانی در ایران نشانه اهتمام ایران در پذیرش و ارائه خدمات به این برادران و مهاجران است؛ اما با وجود چنین خدماتی مهاجران شریف افغانستانی در ایران با محدودیتها و مشکلات و مسائل فراوانی دست به گریبان هستند. ایران با وجود میزبانی میلیونها نفر از مهاجران افغانستانی و عراقی و کردهای عراق در سده معاصر و کسب تجارب فراوان در این حوزه شوربختانه دارای سیاستگذاری مناسب و جامع و کارشناسیشده نیست و در نتیجه این خلأ مشکلات درخورتوجهی برای مهاجران در کشور روی میدهد.
1- قانون مدنی تابعیت در ایران را براساس مواد 976 تا 991 وابستگی به خاک و خون در ایران تعریف کرده است. هرچند مانند بسیاری از کشورها وابستگی خونی نمود بیشتری در اعطای تابعیت ایرانی دارد. در سال 1398 مجلس شواری اسلامی اعطای تابعیت به فرزندان مادر ایرانی را که دارای پدر غیرایرانی هستند، تصویب کرد. گذشته از این قانون، اعطای تابعیت به شهروندان خارجی و ازجمله افغانستانی دارای محدودیتهایی است و بهآسانی صورت نمیگیرد. نداشتن تابعیت ایرانی موجب میشود تا شهروندان خارجی ساکن در ایران از برخی حقوق مدنی که قانون به صراحت بیان کرده، متمتع نباشند؛ ازجمله حقوق مربوط به احوال شخصی و نیز حقوق مخصوصه که صرفا خاص شهروندان ایرانی است. مانند حق رأیدادن و انتخابکردن در انتخابات ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی و... . حق انتخابشدن، استخدام دولتی، مشاغل عمومی غیردولتی یا وابسته به دولت مانند وکالت دادگستری. سردفتری و عضویت در ارتش و نیروهای انتظامی و عضویت در احزاب سیاسی.
2- حضور چهاردههای صدها هزار نفر از شهروندان افغانستانی در ایران ازجمله تجارب منحصربهفردی است که نیازمند بازبینی و اصلاح برخی قوانین و مقررات است. اگرچه اعطای تابعیت در بسیاری از کشورها دارای محدودیتهای زیادی است؛ اما تجارب جدید در دنیا میتواند مورد استفاده قانونگذاران و کارشناسان این حوزه قرار گیرد تا تسهیلاتی برای حضور این گروه بزرگ مستقر در کشور فراهم شود و حتی برای برخی از این شهروندان بهویژه آنانی که چند دهه مستمر در ایران حضور داشته و بالیدهاند و به مدرسه و دانشگاه وارد شدهاند یا به صورت آبرومندی به کسبوکار اشتغال داشتهاند و فرزندانشان نیز در ایران متولد شدهاند، شرایط کسب تابعیت تسهیل شود.
3- در هفتههای گذشته یکی از رسانههای افغانستانی گزارشی منتشر کرد. در این گزارش اشاره شده که در جلسهای که با حضور تعدادی از شخصیتهای شناختهشده و محترم افغانستانی و شماری از مسئولان سیاسی و دیگر شخصیتهای ایرانی برگزار شده، این مطالب طرح شده است: «در این نشست حاضران گفتند که مهاجران افغانستانی در ایران، دارای ظرفیت بسیار خوبی هستند که اگر برنامهریزی درست شود، میتوانند مفید واقع شوند. آنان میگویند که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۸ جوزا/ خرداد، بخش کوچکی از این ظرفیت تجلی پیدا کرد. مهاجران، تأثیرگذاری جالبی برای پرشور برگزارشدن انتخابات... داشتند. حاضران در این نشست اعلام کردند که مهاجران توانستند حتی بیشتر از شهروندان درجه یک ایرانی به وظایف خود عمل کنند؛ بنابراین دولت آینده جمهوری اسلامی ایران، مهاجران را باید حداقل بهعنوان شهروندان درجه یک به رسمیت بشناسد». همچنین یکی از شخصیتهای سیاسی افغانستانی اعلام کرد: «مرکز فعالیتهای فرهنگی-اجتماعی تبیان افغانستان بهعنوان بزرگترین تشکل اسلامی افغانستانی، با وصف آن که افتخار آن را پیدا کرد تا در عرصه انتخابات ریاستجمهوری ایران، برای اولینبار در تاریخ حیات
خود، اتخاذ موضع کرده، ... باز هم آمادگی دارد تا درباره مسائل داخل افغانستان و نیز مهاجران آن در ایران، طرح و برنامه مورد نیاز را ارائه کند تا در پرتو آن، تعامل سازنده و مثبت میان ایران و افغانستان با قدرت به جریان افتاده و به سرعت و گستردگی لازم به پیش برود».
4- همانگونه که گفته شد، باید دو وجه و بعد از موضوع مهاجران افغانستانی را از هم تفکیک کرد.
نخست گرهگشایی حقوقی و قانونی از مسائل و مشکلات عدیده و گوناگون پیشروی مهاجران و میهمانان ارجمند افغانستانی در ایران و دوم رعایت قوانین روشن و صریح کشور مبنی بر عدم مجوز مبنی بر حضور اتباع خارجی در فرایندهای سیاسی داخلی کشور و در نتیجه پرهیز از هر نوع استفاده فراقانونی یا دورزدن قانون دراینباره.
مواضع و سخنان گروهی از شخصیتهای محترم افغانستانی ابهامات زیادی درباره نوع و میزان و چگونگی «تأثیرگذاری جالبی برای پرشور برگزارشدن انتخابات و جلب آرا به نفع» یکی از نامزدهای ریاستجمهوری از سوی شهروندان مهاجر افغانستانی در ایران موضوع بسیار مهمی است که باید از سوی نهادهای قانونی و قضائی و سیاسی کشور به دقت مورد بررسی قرار گیرد و با پیگیریهای مطبوعاتی و رسانهای ابعاد آن روشن شود. نباید اجازه داد خلاف موازین قانونی در این حوزه اقدامی صورت گیرد و البته از مهاجران افغانستانی خدایناکرده استفاده ابزاری صورت گیرد. همچنین ضروری است که درباره روند اعطای تابعیت به شهروندان مهاجر افغانستانی بررسی دقیق صورت گیرد تا مشخص شود آیا در اعطای تابعیت به شهروندان مهاجر افغانستانی آیا مرّ قانون مورد توجه قرار گرفته و اساسا طی چه فرایندهایی و براساس چه ضوابط و ملاکهایی و برای چه تعداد این اقدام یعنی اعطای تابعیت صورت گرفته است؟ بدیهی است که اعطای تابعیت احتمالی به شهروندان دیگر کشورها طی چه فرایندهایی و چگونه صورت میگیرد؟