غولها و کوتولهها
ترنسها و بحران شناخت خود و بدن
ملال جنسیتی یا ناراضیبودن از وضعیت جنسیتی؛ اگر ناهمخوانی بارزی میان جنسیت تخصیصیافته و جنسیت تجربهشده افراد وجود داشته باشد، به چنین حالتی نارضایتی یا ملال جنسیتی یا «ترنس سکشوالیسم» گفته میشود. یک مرد ترنس سکشوال خود را زنی میداند که در بدن یک مرد زندانی شده است؛ بنابراین ویژگیهای زنانه از خود بروز میدهد و ممکن است درصدد هورموندرمانی و جراحی تغییر جنسیت برآید تا بدنش را نیز با روانش همخوان کند. این مسئله میتواند بروز زودرس داشته باشد یا در نوجوانی اتفاق بیفتد
دکتر منصور صالحی، روانپزشک: ملال جنسیتی یا ناراضیبودن از وضعیت جنسیتی؛ اگر ناهمخوانی بارزی میان جنسیت تخصیصیافته و جنسیت تجربهشده افراد وجود داشته باشد، به چنین حالتی نارضایتی یا ملال جنسیتی یا «ترنس سکشوالیسم» گفته میشود. یک مرد ترنس سکشوال خود را زنی میداند که در بدن یک مرد زندانی شده است؛ بنابراین ویژگیهای زنانه از خود بروز میدهد و ممکن است درصدد هورموندرمانی و جراحی تغییر جنسیت برآید تا بدنش را نیز با روانش همخوان کند. این مسئله میتواند بروز زودرس داشته باشد یا در نوجوانی اتفاق بیفتد. بر فرض مثال کودکی سهساله با جنسیت ظاهری دختر که از اسباببازیهای دخترانه بیزار است، ترجیح میدهد ایستاده ادرار کند، با پسرها بازی کند و همچنین از بازیکردن با پسرها لذت میبرد. این مسئله برعکس و درباره کودکانی با ظاهر پسر میتواند به صورت معکوس اتفاق بیفتد. گاهی هم این مسائل در نوجوانی بروز و ظهور پیدا میکند. ممکن است اندام تناسلی فرد با آنچه واقعا در اوست، مطابقت نداشته باشد و این ماجرا ملال جنسیتی است. فرد با پستیها و بلندیهای بدنش ارتباط برقرار نمیکند و از آن متنفر است و بهمرور با مشکلات روحی مواجه میشود. بخشی از خانوادهها پذیرش این اتفاق بسیار برایشان سخت است. به هر حال در هر جامعهای، پذیرش این مسئله که جنسیت فرزند شما با آنچه به دنیا آمده، تطابق ندارد، کار سادهای نیست. خانوادهها با بحرانهایی که با بزرگشدن فرزندشان برایشان پدیدار میشود، کمکم به پزشک و روانپزشک مراجعه میکنند و در دیدارهای اول هرگونه تفاوت رفتاری فرزندشان را با بچههای دیگر انکار میکنند؛ اما با برگزاری جلسات پیدرپی کمکم میپذیرند که بله! تفاوتهایی وجود دارد. در چنین شرایطی ما آرامآرام به سمت پذیرش آنچه واقعیت دارد، میرویم و بهتدریج آزمایشهای هورمونی و کوروموزومی برای فرد مراجعهکننده تجویز میشود و با توجه به نتایج آزمایش است که تصمیم گرفته میشود که باید چه رفتاری با فردی که دچار ملال جنسیتی است، داشت. ممکن است افرادی صرفا به دلیل اختلال روانی چنین تصوری از خود و بدنشان داشته باشند؛ اما تعداد این مراجعهکنندگان بسیار محدود و اندک است. تصمیم برای انجام تغییر جنسیت زمانی گرفته میشود که فرد احساس کند جنسیت او در بدو تولد با هویت جنسی او مطابقت ندارد. و این مسئله با توجه به محدودیتهای فرهنگی ما باعث میشود که بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و افراد ترنس بسیاری داوطلب این عمل جراحی سخت باشند. به هر حال این جراحی باعث میشود که فرد از گزندهای احتمالی در امان باشد؛ اما چیزی است که انتخاب اوست. خصوصا برای آنهایی که لباس مبدل میپوشند و از لباسهای خود بهعنوان یک مرد یا یک زن راضی نیستند، و ممکن است در جامعه با انگهای مختلف مواجه شوند و همچنین از نظر قانونی نیز برای پوشیدن لباس مبدل محدودیت وجود دارد؛ بنابراین جراحی میتواند یک انتخاب درست باشد. همه افرادی که تغییر جنسیت میدهند، تصمیم نمیگیرند برای تغییر بدن تحت درمان پزشکی یا جراحی قرار گیرند. با این حال برخی انجام میدهند و این روند ممکن است چندین سال طول بکشد. علاوهبراین فرایندی وجود دارد که طی آن فرد میتواند گواهی تشخیص جنسیت را دریافت کند که جنسیت قانونی آنها را تغییر میدهد. کسی که برای جراحی میخواهد اقدام شود، باید از نظر روحی و روانی برای این جراحی آماده شود و همچنین پس از عمل جراحی نیز به صورت مداوم با روانپزشک و روانشناس خود در ارتباط باشد؛ چراکه او یکباره با بدنی مواجه میشود که از آن او نبوده و اتفاقات تازهای در آن میافتد. خوردن داروهای هورمونی ممکن است او را دچار مشکلات روانی کند و همچنین شخصیتی که برای او تعریف میشود، از اسم تا گروههای دوستی تغییر میکنند. او نیازمند کمک و یک همراه است. برای افراد ترنس، تنها در صورتی میتوان حق سلامت آنها را تضمین کرد که خدمات در محیطی بدون انگ، بدون تبعیض و آگاهانه ارائه شود. این امر مستلزم تلاش برای آموزش بخش مراقبتهای بهداشتی درمورد هویت و بیان جنسیت و عدم تحمل رفتاری است که افراد ترنس را مستثنا میکند. تشخیص جنسیت یک فرد ترنس مستلزم احترام به حق آن فرد برای شناسایی - صرفنظر از جنسیت اختصاص دادهشده به آنها در بدو تولد - بهعنوان مذکر، مؤنث یا جنسیتی است که در دوتایی مرد و زن، جنسیت «سوم» قرار نمیگیرد. همانطور که توسط بسیاری از جوامع ترنس موجود سنتی مانند هجرت در هند بیان شده است، بود. این یک نیاز ضروری برای افراد ترنس برای دستیابی به شخصیت و شهروندی کامل است.