نگاهی به اعتراضهای دانشجویی در دانشگاه علم و صنعت
دانشجویان خواهان حذف محدودیتهای تحمیلی شدند
«امروز شاهد اولین تجمع دانشجویی، در دفاع از حق دانشجویان هستیم. با اینکه مدت کوتاهی است که از بازگشایی دانشگاهها میگذرد؛ اما در همین مدت کوتاه شاهد شدتگرفتن تلاشهایی برای استقرار نظم پلیسی در دانشگاه هستیم. گویا تعطیلی دوساله دانشگاه و شکاف نسلی ایجادشده میان دانشجویان، فرصتی برای از بین بردن دستاوردهای فعالیت دانشجویی داده است»؛ اینها بخشی از بیانیه اعتراضی دانشجویان علم و صنعت است که پس از گذشت دوسالو 15 روز به دانشگاه برگشتهاند؛ اما در همین مدت کوتاه –که به یک ماه هم نرسیده است، بارها و بارها صدای اعتراضاتشان به شبکههای اجتماعی رسیده است

«امروز شاهد اولین تجمع دانشجویی، در دفاع از حق دانشجویان هستیم. با اینکه مدت کوتاهی است که از بازگشایی دانشگاهها میگذرد؛ اما در همین مدت کوتاه شاهد شدتگرفتن تلاشهایی برای استقرار نظم پلیسی در دانشگاه هستیم. گویا تعطیلی دوساله دانشگاه و شکاف نسلی ایجادشده میان دانشجویان، فرصتی برای از بین بردن دستاوردهای فعالیت دانشجویی داده است»؛ اینها بخشی از بیانیه اعتراضی دانشجویان علم و صنعت است که پس از گذشت دوسالو 15 روز به دانشگاه برگشتهاند؛ اما در همین مدت کوتاه –که به یک ماه هم نرسیده است، بارها و بارها صدای اعتراضاتشان به شبکههای اجتماعی رسیده است. روز گذشته اما این اعتراضات در دانشگاه علم و صنعت به بالاترین سطح خود رسید. جایی که گروهی از دانشجویان در اعتراض به «فضای پلیسی»، «ایجاد رعب و وحشت و تهدید دانشجویان» و «گسترش دخالت در پوشش دانشجویان حتی خارج از دانشگاه» تجمع کردند. تجمع در دانشگاه علم و صنعت چهار روز پس از ضربوشتم یکی از اعضای انجمن اسلامی هنگام توزیع بیانیه اعتراضی به اقدامات حراست و سرپرستان خوابگاههای دختران برگزار شد.
معترضان همچنین با قرائت بیانیهای خواستار توقف گشتزنی نیروهای حراست در سطح دانشگاه با موتور، توقف پیگرد دانشجویان احضارشده به کمیته انضباطی، رفع محدودیت رفتوآمد خوابگاهها و حذف سرشماری شبانه خوابگاهها شدند.
از نخستین روزی که دانشجویان در فروردین ماه امسال به دانشگاه رفتند، روزی نبوده که ردی از اعتراضات آنها در شبکههای اجتماعی دیده نشود. از دانشجویی که نوشته بود هنگام ورود به دانشگاه تهران به خاطر اینکه شال بر سر داشته، به او اجازه ورود ندادهاند، تا محدودیتی که در ساعت برگشت به خوابگاهها ایجاد شد.طهمورث امیران، فعال دانشجویی که خودش هم در دانشگاه علم و صنعت درس خوانده، درباره برخوردهای جدید نیروهای حراست به «شرق» میگوید: «همان زمانی که دولت جدید تشکیل شد و بعد از انتصابها که اتفاقا خیلی هم با سرعت اتفاق افتاد، اسامی و مدیران همان کسانی بودند که در دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد هم حضور داشتند و بر مناصب جدی تکیه زده بودند. ما هم این افراد را کمی دور و نزدیک بالاخره میشناختیم و از عملکردشان اطلاع داشتیم. بهویژه در دولت دوم آقای احمدینژاد که این افراد ذیل مدیریت و چارچوب کامران دانشجو که در آن زمان وزیر علوم بود و خودش هم علم و صنعتی است، فعالیت میکردند. البته در سایر دولتها هم ساخت حقیقی دولت به دست این افراد بود؛ ولی دستکم از ساخت حقوقی دانشگاه و وزارت علوم در هشت سال اخیر دور مانده بودند. حالا همه آنها به سر کار برگشتهاند و محدود به علم و صنعت هم نیست. بخش اعظم تیم دولت دوم وزارت علوم احمدینژاد به اکثر دانشگاهها برگشتهاند و اتفاقا ما پیشبینی میکردیم که چنین برخوردهایی رخ دهد. قدرت یکدستتر سبب ایجاد چنین فضایی شده که ما میبینیم که در داخل دانشگاه، یک دانشجو را کتک میزنند». او معتقد است نسل جدید دیگر دست به خودسانسوری نمیزند: «این برخوردها بیشتر ذیل سبک زندگی افراد و تمایزات فرهنگی بین فرهنگ رسمی و غیررسمی دارد رخ میدهد. سختگیریها و رفتارهای پلیسی که بهخصوص علیه زنان بهشدت در خوابگاهها رخ میدهد، گشت ارشادهایی که نسبت به حجاب و پوشش دانشجویان دختر و پسر راه انداختهاند و البته محدودکردن فعالان دانشجویی و ساکتکردن آنهاست که رویکرد جدیدی هم به حساب نمیآید و مسبوق به سابقه است. مدیریت جدید هم که دقیقا همین رویکرد پلیسی را ترجیح میدهند. فشار روی فعالان دانشجویی در همه زمانها بوده است؛ یعنی خیلی نباید به کم و زیاد شدن آن بپردازیم؛ اما اینکه زیست روزمره افراد و سلایق و انتخابهای شخصی دانشجویان در مدیریت جدید تحت فشار و کنترل بیشتر قرار گرفته، موضوعی است که فضا را متفاوت میکند. وقایع چند سال گذشته به نوعی فضا را به معنایی واقعی کرده و خیلی از پردهها افتاده است. مثلا نسل ما و قبلتر از ما شاید به برخی موارد هم اعتقادی نداشت؛ اما یاد گرفته بود که قواعد بازی را هدایت کند؛ ولی نسل جدید اعتنایی به این قواعد ندارد و در نتیجه خودسانسوری کمتری دارد و به شکل علنیتری سبک زندگی خودش را به نمایش میگذارد». باوجوداین، این فعال دانشجویی معتقد است فضای دانشگاه نمادی از کل جامعه است و چنین شکافهایی عادی است: «نکته درخورتوجه این است که دو سال دانشگاه تعطیل بوده و فعالان دانشجویی ارتباط ارگانیکی را که باید با بدنه نداشتهاند و در نتیجه اینها نشان میدهد که اعتراضات شکلگرفته تا اندازه زیادی خودجوش بوده است». دانشگاه هم نمادی از کل جامعه است و این فاصله و شکاف بین دانشجویان و مدیران دانشگاه، نمادی دیگر از شکاف بین مردم و دولت است».