یک معلم و 2 دانشآموز در هوتک غرق شدند
روایتی از مرگهای اشتباهی
بچهها همراه مادران و معلم جوان خود، تازه از مزرعه برگشتند، گاهی جلوتر و گاهی عقبتر از بزرگترها قدم برمیدارند، دمپاییهای خاکی خود را روی زمین میکشند و صدای خندههای بلندشان، سکوت این مسیر سنگلاخی را در هم میشکند. یکی از بچهها با شیطنت به سمت هوتک سر راهش میرود تا دستش را بشورد که همان لحظه خندههای بلند به فریادهایی برای نجاتش از داخل آب تبدیل میشود. بچهها برای نجات همبازی خود داخل آب میروند و خانم معلم هم برای نجات دانشآموزانش خود را به آب میاندازد؛
نسترن فرخه: بچهها همراه مادران و معلم جوان خود، تازه از مزرعه برگشتند، گاهی جلوتر و گاهی عقبتر از بزرگترها قدم برمیدارند، دمپاییهای خاکی خود را روی زمین میکشند و صدای خندههای بلندشان، سکوت این مسیر سنگلاخی را در هم میشکند. یکی از بچهها با شیطنت به سمت هوتک سر راهش میرود تا دستش را بشورد که همان لحظه خندههای بلند به فریادهایی برای نجاتش از داخل آب تبدیل میشود. بچهها برای نجات همبازی خود داخل آب میروند و خانم معلم هم برای نجات دانشآموزانش خود را به آب میاندازد؛ چند نفر را نجات میدهد اما دیگر توانی برای تقلای بیشتر ندارد و جان خودش با دو دختر شش و هشتساله در هوتکی با عمق بیش از 10 متر بیجان میشود. این داستان همیشگی روستاهای سیستانوبلوچستان در تابستانهای گرم است. با شروع گرمای هوا و بیشترشدن تردد از کنار هوتکها، حالا قرعه به نام اهالی روستای سولوربازار، شهرستان دشتیاری افتاده است. تجربه همیشگی مرگهای تلخی که تنها به دلیل عدم احداث حفاظ اطراف این گودالهای پر از آب اتفاق میافتد. حتی طبق منابع محلی، عصر همان روز حادثه، در روستای عیدوبازار بخش ملان هم کودک دیگری قربانی عدم حفاظکشی هوتک شده است. همچنین دو سال پیش خبرگزاری فارس اعلام کرده بود از سال ۱۳۹۷ تاکنون بیش از ۱۰ کودک در روستاهای شهرهای سیستانوبلوچستان غرق یا به دلیل حمله گاندو دچار نقض عضو شدهاند که البته بخشی از این حوادث رسانهای نمیشوند و تا به حال این آمار افزایش داشته است. طبق صحبتهای دهیار و اهالی روستا، در این منطقه هیچ امکانات تفریحی برای کودکان و نوجوانان وجود ندارد که همین میتواند بر حضور کودکان در اطراف هوتکها برای بازی و سرگرمی اثر بگذارد؛ گودالهای عمیق آبی که در اغلب موارد هم حفاظی ندارند و همین خطر جانی را برای آنها به همراه دارد. مهرداد آرام، بخشدار بخش پلان شهرستان دشتیاری درباره لزوم حفاظکشی اطراف هوتک گفته بود: بیشتر هوتکهای عمومی فنسکشی شدهاند، ولی بعضی از هوتکها خصوصی است و متولی فنسکشی خود شخص است؛ اما اقدام خاصی انجام نگرفته و در روستاهای دیگر تمامی دهیاران را مکلف کردیم که این کار را انجام بدهند که در همین مورد دهیار روستای سلوار اشاره میکند بنیاد مستضعفان گفته فنس میدهد ولی ماسه، بلوک و سیمان را صاحب هوتک تهیه کند که هزینه آن خیلی زیاد میشود، مردم اینجا ندارند که تهیه کنند.
مسئولان به روستای ما نمیآیند
ارشد هوت، دهیار روستای سلوار، درباره غرقشدن یک معلم و دو دانشآموز در یکی از هوتکهای روستا میگوید: این هوتک حفاظ و فنسی نداشت. الان در روستای ما بیش از ۱۰ هوتک وجود دارد و عمق هرکدام بیش از 10 متر است و تردد آنجا خیلی خطرناک است. موقع این حادثه هم چند زن و بچه از مزرعه برمیگشتند، ساعت ۱۱ صبح بوده، خانم معلم با مادر و خواهرانش بودند و بچههای دیگر هم همراه مادران خود، یکی، دوتا از بچههای کوچک گفتند ما نزدیک هوتک میرویم تا دستمان را بشوریم، وقتی نزدیک آب میشوند، یکی از آنها لیز میخورد و داخل آب میافتد، چند نفر برای کمک به آب میافتند که خانم معلم هم به داخل آب میرود تا بچهها را بیرون بیاورد، صدا میزنند و کمک میخواهند و بعد با استفاده از طناب چند نفر را بیرون میکشند، ولی خانم معلم دیگر توان نجات خودش را نداشته و دو کودک و خودش غرق میشوند. از وقتی این اتفاق افتاد تا زمانی که مردم برای کمک رسیدند، کلا 10 دقیقه طول کشید و در این منطقه مراکز امدادی مثل آتشنشانی وجود ندارد، یک مرکز بیرون از روستا وجود دارد که ۲۰ دقیقه تا اینجا فاصله دارد. این دهیار درباره پیگیری مشکلات توسط مسئولان اضافه میکند: مسئولان برای بازدید به روستای ما نمیآیند و فقط بنیاد مستضعفان گفته فنس میدهد ولی ماسه، بلوک و سیمان را صاحب هوتک تهیه کند که هزینه آن خیلی زیاد میشود، مردم اینجا ندارند که تهیه کنند. این در حالی است که هر سال شاهد اتفاقات به این شکل هستیم. البته در کنار این مشکل، ما پارک یا جای تفریحی برای کودکان و بزرگسالان نداریم؛ برای همین تفریح بچهها بازی در کنار این هوتکهاست. برای این موضوع درخواست احداث پارک دادیم ولی با استقبالی از سمت مسئولان روبهرو نشد؛ یعنی قبلا بیشتر برای شستوشو کنار این آبها میرفتند ولی الان که بیشتر مناطق لولهکشی آب دارد، برای تفریح میروند که این حوادث اتفاق میافتد.
وجود امکانات تفریحی از خطر غرقشدن جلوگیری میکند
پدر یکی از دانشآموزان به نام رقیه، در حال گریهکردن تلفن را جواب میدهد، اما تحمل ادامه این مکالمه تلفنی را ندارد و ادامه صحبت را محسن یکی از اقوام داغدار به دست میگیرد و اضافه میکند: خانم معلم سه نفر را نجات داد اما دیگر کم آورده بود و نتوانست به نجات خودش و بچهها ادامه دهد. خیلی سخت است، این اتفاقات اینجا زیاد میافتد که فوتی هم داشته ولی هنوزم حفاظ و فنس درستی کنار هوتکها وجود ندارد. باز خدا را شکر اینجا خیلی گاندو ندارد والا خطر بیشتر میشد.