خلأهای قانونی حضانت فرزند
در امر طلاق، کودکان جزء قربانیهای بیدفاع یک خانواده محسوب میشوند؛ قربانیهایی که حتی در بسیاری موارد به ابزاری برای تحت فشار قراردادن دو طرف دعوا قرار تبدیل میشوند. این اتفاق بارها در زمان حضانت فرزندان بعد از جدایی اتفاق میافتد. دختر بعد از ۹سالگی و پسر بعد از ۱۵سالگی که از سن حضانت خارج میشوند، احتمال قرارگرفتن در گروکشیهای والدین خود را دارند و چون در این زمینه خلأهای قانونی وجود دارد، شرایط برای آنها سختتر خواهد شد
در امر طلاق، کودکان جزء قربانیهای بیدفاع یک خانواده محسوب میشوند؛ قربانیهایی که حتی در بسیاری موارد به ابزاری برای تحت فشار قراردادن دو طرف دعوا قرار تبدیل میشوند. این اتفاق بارها در زمان حضانت فرزندان بعد از جدایی اتفاق میافتد. دختر بعد از ۹سالگی و پسر بعد از ۱۵سالگی که از سن حضانت خارج میشوند، احتمال قرارگرفتن در گروکشیهای والدین خود را دارند و چون در این زمینه خلأهای قانونی وجود دارد، شرایط برای آنها سختتر خواهد شد. در همین مورد زهرا مینویی، وکیل پایهیک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز، اشاره میکند که وقتی کودک خارج از سن حضانت باشد، قانون دیگر نمیتواند کاری کند و این کاملا یک خلأ قانونی است که حتی قضات و حقوقدانها هم به این موضوع اذعان دارند. به این شکل که مادر میگوید دختر من ۱۵ سال دارد و با پدرش زندگی میکند و من اصلا نمیتوانم او را ببینم، از آن طرف پدر صفر تلفن خانه را بسته و موبایل کودک را هم گرفته، دادگاه پدر را صدا میزند و از او جواب میخواهد، اما پدر میگوید دخترم خودش نمیخواهد مادرش را ببیند، در این شرایط قاضی نمیتواند تصمیمی بگیرد.
همین خلأ قانونی که امکان نظارت دادگاه بر وضعیت کودک را سلب میکند، منجر به مشکلات روحی و روانی این کودکان میشود که در بسیاری موارد والدین به دلیل تنشهای میان خودشان از آن غافل میشوند. طبق صحبتهای لیلا ابراهیمی، روانشناس خانواده، گروکشیهایی که در رابطه با فرزندان بعد از طلاق صورت میگیرد و مادر و پدر سعی میکنند با رفتارهایی از قبیل تهیه هدایای گرانقیمت تا تهدید بچهها آنها را به سمت خودشان ببرند، با این کار متوجه آسیبهای وارده به فرزند خود نیستند و از هر لحاظ این عمل کاملا مخرب است و حتی باعث افسردگی، اضطراب و اعتیاد این بچهها در بزرگسالی خواهد شد.
درباره حضانت فرزند خلأ قانونی داریم
زهرا مینویی، وکیل پایهیک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز، درباره قوانین حضانت فرزند میگوید: طبق قانون، حضانت کودک تا هفتسالگی با مادر است که اگر دختر باشد بین هفت تا ٩سالگی اولویت در حضانت با پدر است و از ۹سالگی به بعد دختر خارج از سن حضانت قرار میگیرد و خودش باید تعیین کند که میخواهد با پدر یا مادرش زندگی کند. برای پسر هم بین هفت تا ۱۵سالگی اولویت حضانت با پدر است و بعد از آن خودش باید انتخاب کند با کدامیک از والدین زندگی کند و توجه داشته باشید وقتی فرزند خارج از سن حضانت باشد، دیگر پدر و مادر نمیتوانند اجباری داشته باشند و کودک باید خودش تصمیم بگیرد. البته معمولا این اجبار غیرمستقیم اتفاق میافتد؛ مثلا پدر اعلام میکند فرزندم خودش نمیخواهد مادرش را ببیند، اما از طرفی به کودک میگوید اگر بخواهد با مادر دیدار داشته باشد یا او را ببیند موبایلش را میگیرد، مدرسه دلخواهش ثبتنامش نمیکند و سلب دسترسی به امکانات را به او یادآور میشود تا این اجبار را بر کودک اعمال کند. در این زمینه قانونی اعمال نمیشود و میگوید خودتان تصمیم بگیرید، ولی اگر در بستر خانواده توافقی باشد، معمولا آن طرف که منابع مالی دارد تصمیم میگیرد و او بچه را هدایت میکند.
این وکیل دادگستری درباره ایجاد فضای روانی که گاهی والدین برای منع دیدار کودک ایجاد میکنند، اضافه میکند: وقتی کودک خارج از سن حضانت باشد، قانون دیگر نمیتواند کاری کند و این کاملا یک خلأ قانونی است که حتی قضات و حقوقدانها نیز به این موضوع اذعان دارند. به این شکل که مادر میگوید دختر من ۱۵ سال دارد و با پدرش زندگی میکند و من اصلا نمیتوانم او را ببینم؛ این شکل که پدر صفر تلفن خانه را بسته و موبایل کودک را هم گرفته، دادگاه پدر را صدا میزند و از او جواب میخواهد، اما پدر میگوید دخترم خودش نمیخواهد مادرش را ببیند، در این شرایط قاضی نمیتواند تصمیمی بگیرد و پرونده را باید رد کند، چون طبق قانون سن حضانت تمام شده و بچه باید خودش تصمیم بگیرد. البته پیشنهادی که در این شرایط وجود دارد این است که خود فرزند را به دادگاه صدا کنید تا مشخص شود تصمیم خودش چیست، ولی متأسفانه در این شرایط قاضی خیلی اختیاری ندارد و این مسئله یک خلأ قانونی است. شاید بهتر بود قانون به شکلی تدوین میشد که دادگاه تا ۱۸سالگی فرزند، اختیار نظارت را داشته باشد.
مینویی ادامه میدهد: توجه کنید اگر بچه زیر هفت سال باشد حضانت حتما با مادر است که در این شرایط مثلا مادری به دلیل نداشتن شرایط حضانت انتخاب کرده کودک را نگه ندارد یا درخواست ازدواج کرده، چون قانون میگوید اگر زن ازدواج کند، حضانت با پدر خواهد بود؛ بنابراین اگر زن ازدواج کند، دیگر امکان حضانت فرزند را ندارد. بر اساس قول مشهور فقها، با ازدواج مجدد زن حضانت از ایشان سلب میشود؛ چراکه فقها قائل به این هستند که پس از ازدواج مجدد، زن باید همه وقت خود را به شوهر اختصاص دهد و نمیتواند تکلیف حضانت را بهدرستی انجام دهد.
این وکیل دادگستری میگوید: همانطور که میدانید ریشه قوانین ما در فقه است، ولی در ماده قانونی چیزی که وجود دارد اولویت درنظرگرفتن مصلحت است؛ یعنی بر اساس رعایت مصلحت باید قاضی اولویت را در نظر بگیرد. مثلا در موردی پدر چند سال ایران نبوده و حالا برگشته و میخواهد فرزندش را ببیند و طبق قانون هم حق این را دارد، معمولا برای بچه چهار تا هفت سال، نزدیک ۴۸ ساعت وقت ملاقات میدهند؛ اما درباره این مورد خاص چون بچه چند سالی پدر را ندیده و امکان دارد غریبی کند، قاضی با درنظرگرفتن مصلحت کودک زمان ملاقات را چهار ساعت در هفته تعیین میکند؛ یعنی قاضی اختیار دارد که مصلحت را در اولویت قرار دهد.
طلاق صددرصد به کودک آسیب میزند
لیلا ابراهیمی، روانشناس خانواده، درباره تأثیر حضور والدین در کنار کودک و اثرات طلاق بر روحیات کودک میگوید: از لحاظ فیزیکی نمیتوانیم بگوییم کودک چقدر به ارتباط فیزیکی با والدین خود نیاز دارد، ولی مهم این است که نقشپذیری بچهها از بدو تولد تا هفتسالگی شکل میگیرد که کل شکلگیری شخصیت کودک در همین مدت است. در زمان یک تا دوسالگی هر زمان که کودک به آغوش مادر نیاز دارد، باید در آغوش گرفته شود. اینکه در گذشته میگفتند کودک را به اصطلاح بغلی نکنید، ایده اشتباهی بود. تربیت کودک امر بسیار حساسی است و حتی درباره خواب کودک با وجود اینکه باید از یک تا دوسالگی در اتاق خواب خودش باشد، مادر برای کاهش اضطراب تا زمان خواب کودک باید کنارش حضور داشته باشد تا حس امنیت و آرامش در کودک ایجاد شود.
این روانشناس ادامه میدهد: بهطورکلی نقش پدر و مادر برای کودک خیلی پررنگ است و در کنارش طلاق والدین صددرصد به کودک آسیب وارد خواهد کرد. اگر کودک کمسنتر باشد، این آسیب بیشتر خواهد بود. این شرایط در روحیات آینده کودکان هم اثر خواهد گذاشت؛ یک نمونه آن اضطراب، عدم امنیت و افسردگی خواهد بود. همچنین مسئله طلاق منجر به عذاب وجدان و حس گناه برای کودک میشود.طلاق عاطفی به یک شکل و طلاق فیزیکی به شکل دیگری برای کودک مشکلات روحی به همراه دارد که البته طلاق عاطفی آسیب بیشتری دارد، اما در جدایی فیزیکی کودک متوجه میشود که باید در کنار یکی از والدین باشد، بدتر اینکه اگر خواهر و برادر باشند، به طور مثال دختر پیش مادر و پسر پیش پدر بماند که این آسیب وحشتناکتری را به همراه دارد. طبق نظریههای روانشناسی بهتر است که فرزندان بعد از جدایی در کنار مادر خود باشند. در کنار این گروکشیهایی که در رابطه با فرزندان بعد از طلاق صورت میگیرد و مادر و پدر سعی میکنند با رفتارهایی از قبیل تهیه هدایای گرانقیمت تا تهدید بچهها آنها را به سمت خودشان ببرند، با این کار متوجه آسیبهای وارده به فرزند خود نیستند و از هر لحاظ این عمل کاملا مخرب است و حتی باعث افسردگی، اضطراب و اعتیاد این بچهها در بزرگسالی خواهد شد.
ابراهیمی اضافه میکند: مسائلی مثل طلاق، مرگ، سفرهای طولانی والدین و هر عامل دیگری که باعث شود بچهها از پدر یا مادر خود دور باشند، باعث ایجاد اضطرابهای بسیاری در کودکان خواهد شد؛ حتی کودکان در زمانی که مادر برای کاری از خانه بیرون میرود قدرت تشخیص آن را ندارند که تمایزی بین نبودن موقت مادر با نبود کامل قائل شوند و برای همین باید کامل به کودک توضیح داده شود که مثلا مادر زمانی میرود و برمیگردد، بنابراین اگر در سن خاصی سؤالهایی درباره نبود والدین برای کودک ایجاد شد، باید بدون انتقال اطلاعات تخیلی اما بر اساس سن کودک، توضیحاتی به او داده شود تا نسبت به سنش متوجه شرایط شود.