موزه ایران باستان نمایانگر معماری ساسانی
دولت ایران در سال ۱۳۰۶ شمسی تصمیم گرفت موزهای در تهران بسازد. در طرح و نقشه ساختمان پیشنهاد شده بود که بنای موزه هماهنگی لازم را با موضوع و اشیای داخل آن داشته، با تاریخ کشور نیز مرتبط و پیوسته باشد و از این نظر سردر ورودی موزه به شیوه ایوان کسری که یک بنای ساسانی است ساخته شد و رنگ آجرهای آن نیز به همین منظور به رنگ سرخ تیره تعیین شد که نمایانگر معماری عصر ساسانی باشد.
محمدرضا نسبعبداللهی: دولت ایران در سال ۱۳۰۶ شمسی تصمیم گرفت موزهای در تهران بسازد. در طرح و نقشه ساختمان پیشنهاد شده بود که بنای موزه هماهنگی لازم را با موضوع و اشیای داخل آن داشته، با تاریخ کشور نیز مرتبط و پیوسته باشد و از این نظر سردر ورودی موزه به شیوه ایوان کسری که یک بنای ساسانی است ساخته شد و رنگ آجرهای آن نیز به همین منظور به رنگ سرخ تیره تعیین شد که نمایانگر معماری عصر ساسانی باشد. ریشه کلمه موزه از لغت یونانی «موزین» (mousein) به معنای محل زندگی موز (mouse) الهه هنر و صنایع در اساطیر یونان باستان گرفته شده. این کلمه در زبان انگلیسی تلفظ میوزیم (museum) و در زبان فرانسه تلفظ موزه (mosee) به خود گرفته. در حدود دهه ۱۲۵۰ شمسی تلفظ فرانسوی موزه به زبان فارسی راه یافت که پیشینه آن به سفر ناصرالدین شاه قاجار به اروپا برمیگردد. (نفیسی، ۱۳۹۹: ۳).
تاریخچه موزه در جهان
در دوران نوسنگی، انسان مجموعههایی از صدف، گوشماهی، سنگریزه و استخوان جانوران را گردآوری و از آنها برای تزیینات استفاده میکرد. در مراحل بعدی تمدن، این مجموعهها بیانگر شیوههای اعتقادی و آیینی اقوام مختلف شد. مجموعههای تزیینی و تجملی که بهویژه در قبرستانهای تمدنهای باستانی بینالنهرین و فلات ایران یافت شده، اعتقاد به زندگی پس از مرگ را نشان میداد. در عهد باستان اشیای گرانبها و نفیس برای برآوردن نیازها در درون زیارتگاهها و معابد گردآوری میشد. این امر در تمام جوامع تمدنهای باستانی فراوان یافت میشود.
در جامعه امروزی ما، موزه نمایانگر نهادینهشدن این گرایش همگانی به گردآوری است (نفیسی، ۱۳۹۹: ۴).
قدیمیترین موزه جهان
قدیمیترین موزه جهان توسط باستانشناس «لئونارد وولی» (Leonard Wooley) در سال ۱۹۲۵ میلادی کشف شد. این موزه قدیمی توسط شاهزاده خانم بابلی در دوهزارو 500 سال پیش ساخته شده است. لئونارد وولی یک مجموعه از مصنوعات را درحالیکه در قصر بابلی کاوش میکرد، کشف کرد. این اشیا از زمانها و مکانهای مختلفی بودند و با این حال به صورت منظمی سازمان یافته و حتی برچسبگذاری شده بودند.
پیشینه موزه در یونان باستان
در پایان سده چهارم و آغاز سده سوم پیش از میلاد مسیح که مصر پایگاه فرهنگ و هنر یونان شد، بطلمیوس اول از سرداران اسکندر مقدونی (۲۸۳-۳۲۱ ق.م) به اعتلای فرهنگ و هنر یونان همت گماشت و توجه برجستهترین دانشمندان یونان، آسیای صغیر و پارهای از کشورهای دور و نزدیک به مصر جلب شد.
بطلمیوس در کنار کاخ مسکونی خود در شهر اسکندریه جایی را با نام موزه مشتمل بر یک دانشگاه بزرگ، کتابخانه، آزمایشگاه، رصدخانه و باغ گیاهان و جانوران تأسیس کرد؛ ولی پس از بطلمیوس این فکر دنبال نشد و از این موزه فقط اشارههایی در کتابها باقی مانده است.
افراد عادی یونان هرچند که خود اشیای هنری گرانقیمت را جمعآوری نمیکردند؛ اما موقعیت دیدن اشیای نفیس را در پرستشگاههای یونان داشتند. این اشیای نفیس به جهت ارزش معنوی در پرستشگاه قرار میگرفتند.
پیشینه موزه در روم باستان
استفاده از آثار هنری در روم باستان نسبت به یونان تفاوت داشت. سرداران رومی غنائمی را که در جنگها به دست میآوردند، در شهر روم و در پارکها و حمامها و سایر اماکن عمومی به نمایش میگذاردند و عامه مردم میتوانستند از آنها دیدن کنند (نفیسی، ۱۳۹۹: ۵).
پیشینیه موزه در قرون وسطا
در قرون وسطا (۵۰۰ تا ۱۴۵۰ م) در غرب و در شرق به علت فقدان نظام مالی و بانکی صحیح، ثروتمندان و صاحبان سرمایهها با خرید و گردآوری آثار هنری و نایاب، نقدینههای خود را از خطرهای متعدد نجات میدادند.
علاوهبرآن اماکن مذهبی نیز در مشرقزمین و بهخصوص کلیساهای مسیحی در مغربزمین دارای انواع مختلف اشیای نادر از قبیل جواهرات و زیورها، سلاحهای جنگی مزین به سنگهای گرانبها و پارچههای نفیس بودند. مجموعه اشیای گرانبهای کلیساها فقط گاهی به تماشا گذاشته میشد.
پیشینه موزه در دوره رنسانس
در دوره رنسانس (از قرن ۱۴ تا ۱۶ م) به سبب دگرگونیهای اساسی و تحولات فکری که در جوامع اروپایی پدید آمد، صاحبان مجموعهها دیگر به مجموعه خود فقط به چشم سرمایه مالی نگاه نمیکردند؛ بلکه به ارزش هنری و فرهنگی آنها نیز پی بردند و به این خاطر مجموعهها از مخفیگاهها درآمده، به درون تالار نمایش منتقل شدند.
در این هنگام داشتن مجموعهای از اشیای هنری نهتنها علامت ثروت؛ بلکه نشاندهنده علاقه صاحبان آنها به هنر و فرهنگ نیز بود.
حتی دانشمندان و علاقهمندان به آثار هنری عدهای را برای گردآوری آثار ارزشمند به نقاط مختلف جهان نیز میفرستادند. آنان با فزونییافتن تعداد اشیای مجموعهها، از کارشناسان و افرادی که اطلاعاتی در زمینههای مختلف فرهنگی داشتند، دعوت میکردند تا اشیا را مطالعه کنند و مقالاتی درباره آنها بنویسند.
برای نمایش آثار هنری حجیم خود مانند مجسمه و تابلوهای بزرگ نقاشی، اتاقهای نورگیر با طول زیاد و عرض کم ساختند و آن را گالری نامیدند.
برخی از مجموعهداران نیز با الهام از «موز» گالریهای خود را موزه نامیدند. از آن پس واژه موزه در دوره رنسانس درباره مجموعههای هنری رواج پیدا کرد. از ویژگیهای این موزههای اشرافی یکی این بود که محل گردآوری اشیا بودند و دیگر اینکه بازدیدکنندگان آنها تعدادی معدود و منحصر به گروههای خاص بودند (نفیسی، ۱۳۹۹: ۶).
نهادینهشدن موزه در جهان
گشودهشدن مجموعههای خصوصی به روی مردم (سده ۱۷و ۱۸ م)، رنسانس و سپس انقلاب صنعتی در انگلستان و اروپای غربی (۱۷۵۰-۱۸۵۰ م) افکار جدید و تأثیرات اساسی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در غرب پدید آورد که در پی آن لزوم بهرهمندی همه افراد جامعه از همه امتیازات و مزایای اجتماعی احساس شد؛ بنابراین در این ایام مجموعههای خصوصی با نام موزه در اختیار عموم افراد جامعه قرار گرفت.
در سال ۱۶۸۳ م. موزه آشمولین نخستین موزه ملی بر مبنای یک مجموعه خصوصی در شهر آکسفورد انگلستان گشایش یافت. در سال ۱۷۵۰ م. در کاخ لوکزامبورگ در شهر پاریس بخشی از مجموعه سلطنتی در معرض بازدید مردم قرار گرفت و در نخستین سال انقلاب کبیر فرانسه موزه هنری لوور در پاریس افتتاح شد.
موزه در سدههای اخیر
سدههای نوزدهم و بیستم میلادی شاهد تحولات اساسی و بنیادین و استقبال شدید مردم از موزههاست.
استقبال از موزهها به حدی رسید که آنها فعالیتهای خود را در مسیر خواستههای مردم برنامهریزی کردند و موزههای تخصصی مانند شیشه، منسوجات و قالی، ابزار موسیقی، زندگی نویسندگان و هنرمندان و... نیز وارد میدان فعالیت شدند.
موزه در ایران
۱-موزه همایونی: نهادینهشدن موزه در ایران با آغاز کار و تأسیس کاخ موزه ناصرالدین شاه قاجار در کاخ گلستان آغاز میشود. ناصرالدین شاه دستور داد تا قسمتی از ساختمانهای کاخ را تخریب کنند و اتاق موزه، کتابخانه، سرسرا، حوضخانه و سایر ملحقات را بسازند.
اعتمادالسلطنه، از رجال دوره ناصرالدین شاه در توصیف موزه چنین مینویسد: موزه به اصطلاح اهالی فرنگ، عبارت است از مکان و محلی که مخزن آثار قدیم و اشیای بدیعه و نفایس و مستظرفات دنیاست و از هر تحفه و یادگاری که در آن مخزون و موضوع است، اهل علم و اطلاع کسب فایدتی و کشف سری مینماید و از احوال و اوضاع هر زمان و صنایع و حرف آن و رسوم و آداب معمول آن ایام و آداب و طوایف آن باخبر میگردند... این است که موزه همایونی نیز مشحون به ظواهر و جواهر گرانبها و ظرایف و نفایس اشیا و آثار جلیله علمیه و مهمات حربیه قدیم و آلات و ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سالفه و نتایج خیالات حکمای بزرگوار و تماثیل و نگارندههای بیمثل و مانند روزگار، پردههای نقاشی کار نقاشهای مشهور و حاصل صنایع کارخانههای معروف و ظروف چینی بسیار ممتاز کار چین و سور و انگلیس و ژاپن و بلورآلات کارخانه ساکس و ونیز و سایر کارخانههای معتبر و مسکوکات قدیم با صور سلاطین معظم ایران و... بهعلاوه تزیینات لایقه بسیار و محصولات رایقه بیشمار که هریک در عالم هم و درایت و حوزه اطلاع و بصیرت گوهری است بیبدل و در نفاست امتیاز ضربالمثل (نفیسی، ۱۳۹۹: 9).
۲-موزه ملی: در سال ۱۲۹۵ شمسی وزارت معارف و صنایع مستظرفه، موزه ملی ایران را تأسیس کرد. این موزه گویا در آغاز در یکی از اتاقهای مدرسه دارالفنون قرار داشته و بانی آن مرتضی قلیخان ممتازالملک، وزیر معارف و عدلیه در دوره قاجار بوده است.
پس از مدتی این مجموعه از دارالفنون به ساختمان مسعودیه منتقل شد و سپس با تأسیس موزه ایران باستان مجموعه آن شامل ۲۸۰ قلم شیء به موزه تازه تأسیسشده انتقال یافت.
معماری ساسانی در موزه ایران باستان
دولت ایران در سال ۱۳۰۶ شمسی و در اجرای قانون حفظ آثار ملی تصمیم گرفت موزهای در تهران بسازد و مدیریت آن را به یک فرانسوی بسپارد. آندره گدار، معمار و مهندس فرانسوی بهعنوان مدیر باستانشناسی و به منظور نظمبخشیدن به وضعیت آثار باستانی به خدمت گرفته شد و در سال ۱۳۰۸ تهیه نقشه ساختمان موزه ایران باستان را به او واگذار کردند.
بلدیه تهران نیز قطعه زمینی را جهت احداث در اختیار آقای گدار قرار داد. پس از تدارک طرح و نقشه ساختمان و تهیه زمین، علیاصغر حکمت وزیر وقت معارف دستور شروع ساختمان را در روز ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۱۳ به آندره گدار ابلاغ کرد. در طرح و نقشه ساختمان پیشنهاد شده بود که بنای موزه هماهنگی لازم را با موضوع و اشیای داخل آن داشته، با تاریخ کشور نیز مرتبط و پیوسته باشد و از این نظر سردر ورودی موزه به شیوه طاق کسری که یک بنای ساسانی است ساخته شد و رنگ آجرهای آن نیز به همین منظور به رنگ سرخ تیره تعیین شد که نمایانگر معماری عصر ساسانی باشد.
وسعت کل زمین واگذارشده جهت ساختمان موزه، ۵۵۰۰ مترمربع بود که ۲۷۴۴ متر آن را زیربنا شامل میشد. سرانجام ساختمان موزه در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به پایان رسید و برای بازدید عموم افتتاح شد (تهرانیمقدم، ۱۳۶۹: ۳).
این موزه، بعدها بهعنوان موزه مادر، بسیاری از اشیای باستانی را که در ایران به عناوین مختلف کشف شد، به مرور در خود جای داد. طبقه اول به نمایش آثار پیش از تاریخ و دوره تاریخی و طبقه دوم به اشیا و آثار دوره اسلامی اختصاص داشت که هماکنون با عرضه آثار طلایی و نقرهای ادوار مختلف، و تالاری ویژه قرآنهای خطی به کار خود ادامه میدهد. پیش از انقلاب اسلامی، موزه به منظور تعمیرات اساسی تعطیل شد و پس از وقفهای چندساله، در سال ۱۳۵۹ تعمیر و نوسازی آن بار دیگر ادامه یافت. تعمیرات براساس طرح تهیهشده، در اردیبهشت سال ۱۳۶۴ به پایان رسید.
در مجموعه موزه ملی ایران، بهعنوان بزرگترین، مهمترین و قدیمیترین موزه کشور، بیشترین یافتههای باستانشناسی حاصل از کاوشهای علمی از دوران پارینهسنگی تا اسلامی در قالب دو موزه «ایران باستان» و «دوران اسلامی» به نمایش درآمده است. این بنا را آندره گدار، معمار فرانسوی، با الهام از طاق کسری طراحی کرد و دو معمار ایرانی، عباسعلی معمار و استاد مراد تبریزی اجرای آن را به عهده گرفتند. «موزه ایران باستان» شامل دو موزه «پیش از تاریخ ایران» با آثاری از دوران پارینهسنگی قدیم تا اواخر هزاره چهارم پم (یعنی از کهنترین دوران تا پیش از ابداع نگارش) و در «موزه دوران تاریخی» آثاری از اواخر هزاره چهارم پم (یعنی آغاز بهکارگیری نگارش) تا پایان دوران ساسانی به نمایش گذارده شده است.
موزه باستانشناسی و هنر اسلامی ایران براساس پلانی الهامگرفته از کاخ ساسانی بیشاپور، به صورت چلیپایی هشتضلعی، با مساحتی حدود ۴۰۰۰ مترمربع و در سه طبقه ساخته شد. این بنا به منظور تأسیس موزه باستانشناسی و هنر اسلامی ایران تجهیز و در سال ۱۳۷۵ افتتاح شد.
معماری ایوان کسری
شیوه پارتی به معماریای گفته میشود که بعد از حمله اسکندر در ایران معمول شده و در دوره اشکانی، ساسانی، صدر اسلام و در بعضی نقاط حتی بعد از اسلام تا قرن سوم و چهارم هجری ادامه داشته است. پارتها با وجود جاذبههای تمدنهای هخامنشی و یونانی به دنبال آن تمدنها نرفتند. دلیل آن هم استفاده از مصالح ایدری و بومآورد بود. به همین دلیل اختراع بزرگ خود را در طول تاریخ بشری و یا همان پوششهای طاقی در دهانههای بزرگ و در سطوح چهارگوش شکل دادهاند. به طور خلاصه خصوصیات شیوه پارتی عبارتاند از حداکثر استفاده از مصالح بومآورد مثل استفاده از سنگ لاشه، خشت خام یا پخته و... استفاده بسیار خوب از تکنیک پیشرفته طاق و گنبد، بهخصوص گنبد با استفاده از مصالح بومآورد و بهکارگیری ملاطی به نام قیر چارو، تنوع فوقالعاده در طرحها و پرهیزنکردن از شکوه و ارتفاع زیاد». از ابتدای سده نوزدهم به موزه و نقش سازنده آن در جوامع مختلف پی برده شد و موزههای گوناگون در نقاط مختلف جهان فعالیت خود را آغاز کردند. با گسترش موزهها لزوم به کار گرفتن کارکنان بیشتر و آموزش آنان بیش از پیش احساس شد. نظر به استقبال مردم و به جهت بهرهمندکردن هرچه بیشتر آنان از مزایای مختلف موزه مساعدت و همکاری کارکنان موزه جنبه علمی به خود گرفت و آموزش بهعنوان یکی از عملکردهای موزهها شناخته شد و فعالیت موزهها در زمینههای مختلف هنری، فرهنگی و آموزشی بیشتر و پربارتر شد.
دوره ساسانی (6۵۱- ۲۲4 میلادی) یکی از مهمترین و پرحادثهترین دورهها از میان سه دوره نامبرده به شمار میرود. پایتخت کشور ساسانی شهر تیسفون در کشور عراق کنونی بود که در آن دوره جزء قلمرو کشور ایران قرار داشت. در شهر تیسفون علاوه بر موقعیتهای مکانی، بناهای متعدد ازجمله «طاق کسری» قابل ذکر هستند. طاق کسری از یک طرف احتمالا تحت تأثیر دورههای پرنفوذ قبل از خود بود؛ و از طرف دیگر به طور محسوس بر بناهای دورههای حکومتی بعد از خود نیز مؤثر بوده است. تأثیرگذاری بناهای ساسانی بهویژه خصوصیات طاق کسری از اهمیت واجدالوصفی برخوردار بودهاند.
طاق کسری (ایوان مداین) در جنوب شهر بغداد در کشور عراق واقع شده است. طاق کسری در زمان شاپور اول ساسانی در نیمه دوم سده سوم میلادی ساخته شده است. این ایوان تالار پذیرایی سلاطین بود. این بنا به منظور نمایش عظمت ساخته شده است تا قدرت و ثروت را نشان دهد.
شهر «تیسفون را نخستین بار اشکانیان بهعنوان اردوگاه نظامی در برابر سلوکیه در ساحل دجله برپا [کردند] و سپس براساس طرح دایره شکل آن را به شهری تبدیل [کردند] که به پایتختی برگزیده تبدیل [شد] و چنان گسترش و شکوهی [یافت] که در دوران ساسانی نیز همچنان بهعنوان پایتخت اصلی بر جای [ماند]».
بقایای تالار بزرگ عهد ساسانی در محل تیسفون (یا به زبان پهلوی تیسپون)، عراق کنونی که جزئی از کاخ سلطنتی بزرگ معروف به ایوان کسری بوده است، طول و عرضش را به ترتیب حدودا ۳۶۵ و ۲۷۵ متر تخمین زدهاند.
خصوصیات زیادی در طاق کسری مشاهده میشود. اما دو ویژگی معماری ایران در آن بهخوبی آشکار است. یکی استفاده از تناسبات طلایی ایرانی است که از آن مستطیلی به اندازه 24 گز در 40 گز (30/25 × 60/42 متر) به دست آمده است و در وسط آن طاق آهنگی با دهانه حدود 24 گز ساخته شده است؛ و دیگری نیز استفاده از مصالح خشتی است. علاوه بر این مورخان و متخصصان دیگر نیز ابعاد دهانه، عمق و ارتفاع ایوان را به ترتیب ۲۵ متر، ۵۰ متر و ۳۰ متر (پوپ ۱۳۷۰. ص. ۵۵) ذکر کردهاند. پوپ معتقد است که بر بالای این طاق، زمانی یک دیوار به بلندی هفت متر وجود داشت».
حسن پیرنیا (تاریخنگار اواخر قاجار) استفاده از تناسب طلایی ۲4×40 گز را برای تالار طاق کسری خاص معماری ایرانی میداند. او تصویر دقیقی از برداشت خود از طاق کسری را چنین بیان میکند؛ در پلان طاق کسری در کنار ایوانها، دهلیزهایی همراه مردگرد ساخته شده است. در ساختمان طاق آن نیز انواع فرمهای مختلف دیده میشود. نوع آجرکاری در بالا به صورت ضربی، پایینتر به صورت رومی و چپیله است. پیشرفتگیها و بقیه نکات همه و همه به صورت محاسبات دقیق بوده است. هندازمان یا محاسبات استاتیکی دقیقی که قبل از کار ساختمانی انجام میشده، در ساخت این بنا بهخوبی مشاهده میشود.
در مقایسه با گفتههای پیرنیا تصویرسازی ایدت پرادا (باستانشناس) بیشتر به تخیل شباهت دارد. از نظر پرادا نباید این بنا را متمرکز بر یک تالار بزرگ «طاق» تصور کرد، بلکه بیشتر چون یک مجموعه متقارن پنداشت که با یک ساختمان به همان بزرگی «طاق» در برابر ویرانه موجود سر برافراشته است. حفاران آلمانی که آثار این ساختمان را کشف کردند توانایی تعیین حدود اضلاع حیاط عظیم بهدستآمده را نداشتند. در همان محور تالار بزرگ «طاق» اما رو به سوی مخالف، دومین تالار قرار داشت که تنها اندکی کوتاهتر از تالار نخست بوده و بیشک در شیوه مشابهی با یک طاق بشکهای (هلالی) پوشیده شده بود. نهتنها حفاران موفق به ایجاد ارتباط میان این دو تالار نشدند، بلکه هیچ پیشنهاد اساسی را نیز در توصیف وظیفه آنها نتوانستند ارائه کنند. به طور کلی دانشمندان مایل هستند تعبیر سنتی تالار بر پا ایستاده موجود را بهعنوان «تالار بزرگ تخت» این کاخ بپذیرند، اگرچه دیوارهای خشن آن که از آجرهای نیمهپخته ساخته شده و در ملاط گچ چیده شدهاند، بههیچوجه مانند گذشته باشکوه نیستند. برای بهدستآوردن تصویری از ظاهر اصلی این بنا مجبور هستیم به تاریخنویسان عرب روی بیاوریم، آنهایی که برای ما از صحنههای تصویری تالار تخت که در میان آنها صحنهای از خسرو یکم در جنگ آنتیوک (انطاکیه) وجود داشت حکایت میکنند.
علاوه بر این موارد، آرتور پوپ (باستانشناس) نمای وسیع و مرتفع طاق کسری را اینچنین توصیف میکند. در این نما چند ردیف کمعمق با ستونچههایی به وجود آمده که اندازه هر ردیف با دیگری متفاوت است. محورهای عمودى امتداد نیافته است و این برای هواداران معماری ناب ناراحتکننده است، زیرا آنان عقیده دارند همه تابعهای حامل بار باید دارای مختصات قائم باشد؛ اما در این نما ستونچهها باری تحمل نمیکنند و مانند طاقهای متعدد جنبه زینتی دارند. آنها از طرفی عظمت بنا را تأکید و در همان حال یکنواختی و خشونت یک چنین نمای عظیمی را تعدیل میکنند. بهعلاوه، عنصری از شگفتی، نرمش و آهنگی پادضرب پدید میآورند که با سایههای جابهجاشونده تشدید میشود و به کل بنا روح میبخشد.
در ادامه توصیفهای پیشین پرادا میافزاید، نمای کاخ تیسفون، چون کاخ آشور به ردیفهای افقی تقسیم شده است که به وسیله طاقنماها و ستونهای دوقلو [منتهی] شدهاند. در تیسفون شکل و اندازه طاقنماها از هر ردیف به ردیف دیگر فرق میکند. هر ردیف واحد مستقلی را مانند یک نوار افقی و بدون هیچ ارتباطی با تأکیدهای عمودی نمای بنا، تشکیل میدهد. بهاینترتیب دو ردیف از طاقنماها به طاقی پایان میپذیرند که بر یک ستون قرار نمیگیرند، بلکه با پایه کنج دیوار ترکیب میشوند. در اینجا نشان دیگری از ویژگیهای معماری ساسانی خود را ظاهر میسازد. معمار ساسانی به این موضوع که نما باید به طور منطقی و با اصول ساختمانی چون در بناهای کلاسیک یونان [منتهی] شود، اهمیتی نمیداد، بلکه از نظر او نما باید بیشتر با طرحی ساخته شود که بتوان آن را به دلخواه امتداد داد و به مقدار زیادی تزیین کرد.
در پایان این بحث تحلیلی توصیفی درباره طاق کسری باید افزود هنوز هیچیک از صاحبنظران درباره پوشش دهانه ایوان چیزی را پیشگویی نکردهاند مثلا آنها نگفتهاند که دهانه مشرف به فضای باز ایوان با چه نوع دری یا هر پوشش ممکن کنترل اقلیمی و امنیتی میشده است.
منابع:
• نفیسی، نوشیندخت، ۱۳۹۹، موزهداری، تهران، انتشارات سمت
• تهرانیمقدم، احمد، ۱۳۶۹، موزهها، تهران، سازمان میراث فرهنگی
• آهنچی، نیلوفر، ۱۳۷۳، نشریه هنر، تهران