مروری بر «زندگی سیاسی علی امینی»
اصلاحات در دوره بحران
علی امینی، از رجال مهم و تأثیرگذار دوران پهلوی به شمار میرود که نامش با برخی از حوادث مهم آن دوره پیوند خورده است. امینی، اشرافزاده متجدد قاجاری بود که از سالهای جوانی رؤیای نخستوزیری داشت.
علی امینی، از رجال مهم و تأثیرگذار دوران پهلوی به شمار میرود که نامش با برخی از حوادث مهم آن دوره پیوند خورده است. امینی، اشرافزاده متجدد قاجاری بود که از سالهای جوانی رؤیای نخستوزیری داشت. او با معاونت قوامالسلطنه به شکل جدی به عرصه سیاست وارد شد و پس از عضویت در کابینه اول دکتر مصدق و کابینههای سپهبد زاهدی و حسین علاء، سرانجام در سالهای بحرانی 41-1340 به نخستوزیری رسید. علی امینی چهارده ماه و 10 روز، از اردیبهشت 1340 تا تیر 1341، یعنی در دورهای پرتلاطم از تاریخ معاصر ایران نخستوزیر بود. نوشتهاند که او برای فرونشاندن بحران و انجام اصلاحات بر سر کار آمد؛ اما ناکام بود و از صحنه سیاست خارج شد. یکی از نکات قابل نقد تاریخنگاری غالب در دهههای گذشته این است که چهرهها را به دو دسته تقسیم کرده و با نگاهی خطی درباره آنها حکم صادر کرده است. در این تقسیمبندی، چهرههای تاریخی و سیاسی یا در مقام قهرمان تصویر شدهاند یا خائن. به قهرمان هیچ نقدی وارد نیست و در کارنامه خائن نیز نقطه روشنی وجود ندارد. این نگاه، به شکلگیری کلیشههای قالبی درباره چهرههای تاریخی دامن زده و کمتر به بررسی تمام مستندات و دادههای تاریخی توجه کرده است. وجود این گونه از تاریخنگاری و زندگینامهنویسی، بازخوانی انتقادی کلیشههایی را که درباره چهرههای تاریخی و سیاسی شکل گرفته، ضروری میکند و در واقع باید از نو حکمهای کلی را به چالش کشید.
علی امینی ازجمله چهرههای سیاسی عصر پهلوی است که در دورهای بحرانی به نخستوزیری رسید و در انجام اصلاحاتی که مدنظر بود، شکست خورد. اگرچه امینی در بررسیهای تاریخی تا حدی از تقسیمبندیهای قهرمان/خائن دور بوده؛ اما نگاهی منفی درباره او وجود داشته است. ایرج امینی، پسر علی امینی، در کتابی که چند سال پیش با عنوان «بر بال بحران» منتشر کرد، تلاش کرده با نوشتن و بازخوانی زندگینامه سیاسی علی امینی این نگاه منفی را تعدیل کند و نقاط نادیده گرفتهشدهای را در حیات سیاسی امینی نشان دهد. «بر بال بحران» اگرچه همچنان نقاط نادیدهای دارد که از کنارشان گذشته؛ اما تلاشی درخورتوجه برای نوشتن زندگینامه علی امینی بر پایه اسناد موجود، دستنوشتهها و مصاحبههای بهجامانده از امینی است. درباره زندگی سیاسی علی امینی تا پیش از انتشار «بر بال بحران»، چند اثر منتشر شده بود؛ ازجمله: «خاطرات علی امینی» به کوشش حبیب لاجوردی، «زندگی سیاسی علی امینی» نوشته جعفر مهدینیا و نیز خاطراتی که به قلم خود امینی در کیهان چاپ لندن منتشر شده است. آنطور که ایرج امینی نیز در مقدمه «بر بال بحران» نوشته «خاطرات علی امینی» حاصل سه جلسه مصاحبه دوساعته حبیب لاجوردی با امینی است که در آذرماه 1360 در چارچوب طرح تاریخ شفاهی ایران دانشگاه هاروارد صورت گرفته است. ایرج امینی درباره کمبودهای این کتاب نوشته: «این نوع مصاحبهها غالبا به درد افرادی میخورد که آشنایی کامل با تاریخ معاصر ایران دارند و میخواهند خلأهایی را در تحقیقات خود پر کنند؛ اما انتشار آنها هنگامی برای عموم سودمند خواهد بود که پرسشها براساس مطالعه همهجانبه نسبت به کارنامه سیاسی دولتمردان صورت گرفته باشد و متن گفتوگو با دقت ویرایش و حتیالمقدور قسمتهای مبهم آن با همکاری راوی اصلاح یا تکمیل شود. این نکته بهخصوص درمورد دکتر امینی صدق میکند؛ زیرا اولا ایشان به قول آقای لاجوردی کلمات را سریع و جملات را تلگرافی میگفت. علاوهبرآن تمام کلمات لازم را برای بیان صریح مطلب به کار نمیبرد. ثانیا از محتوای کتاب چنین به نظر میآید که رشته سخن بیشتر در دست دکتر امینی بوده است؛ حال آنکه این بر مصاحبهکننده است که با سؤالات صریح، نکات تاریک تاریخ معاصر ایران را موشکافی کند». کتاب جعفر مهدینیا منتخبی از مقالاتی است که درباره زندگی امینی و رابطه او با شخصیتهای مختلف در روزنامهها و مجلات قبل از انقلاب منتشر شده بود؛ اما خاطرات خود امینی که در هفده شماره کیهان چاپ لندن در سال 1372 منتشر شده، زمانی نوشته شده که امینی روزهای پایانی عمرش را سپری میکرده و به قول ایرج امینی «از دقت کافی برخوردار نیست و به دلیل وضعیت مزاجی ایشان چنان که باید و شاید ویراسته نشده است». ایرج امینی نوشته است که این کتابها با وجود آنکه گوشههایی از زندگی سیاسی علی امینی را منعکس میکنند؛ اما نمیتوانند تصویر کاملی از او به دست دهند و ازاینرو او به سراغ نوشتن «بر بال بحران» رفته است: «نگارنده تا مدتها مردد بودم که آیا صلاحیت انجام این مهم را دارد یا نه. نگرانیام عمدتا از این بابت بود که خوانندگان مشکل میپذیرند فرزندی بتواند با رعایت انصاف و بدون تعصب راجع به پدرش اظهارنظر کند؛ اما از آنجا که در طول زندگیام حساب پدرم را بهعنوان پدر از حساب او بهعنوان یک سیاستمدار جدا کردهام، کمکم بر این تردید فائق آمدم». ایرج امینی «بر بال بحران» را براساس کتابهای مرجع درباره تاریخ معاصر ایران نوشته و همچنین به روزنامهها و تعدادی از مجلههای ایرانی و خارجی چند دهه گذشته نیز مراجعه کرده است. او روزنامهها و مجلات ایرانی را عمدتا از کتابخانه ملی ایران و بایگانی روزنامه اطلاعات به دست آورده است. او همچنین به اسناد وزارت خارجه آمریکا، انگلیس و در مواردی فرانسه که در کتابخانه ملی انگلیس، آرشیو ملی انگلیس، آرشیو ملی آمریکا و آرشیو وزارت خارجه فرانسه موجود است، رجوع کرده است. علاوهبراین او اسناد موجود در کتابخانه و موزه جان اف. کندی در بوستون آمریکا درباره رابطه شاه و امینی و نقطه نظرات کندی و سایر مقامات بلندپایه آمریکا را درباره سیاستهای امینی بررسی کرده است. او درباره استفاده از اسناد رسمی آمریکا و انگلیس نوشته که استناد به آنها به معنای تأیید کامل مضامین آنها نیست: «در بسیاری از این اسناد، میزان نفوذ قدرتهای خارجی در ایران بسیار بزرگتر از واقعیت جلوه داده شده است. خواننده دقیق متوجه این نکته خواهد شد. موارد مبهم را با برخی از سفرا و مقامات کشورهای فوقالذکر در میان گذاشتهام و پاسخهای آنها را به صورت نقلقول آوردهام». اسناد موجود در دفتر ریاستجمهوری ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر و نیز اسناد و مدارکی که توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ شده، از دیگر اسنادی است که ایرج امینی در این کتاب مدنظر قرار داده است. توجه به این اسناد مختلف در نوشتن زندگی سیاسی علی امینی از نکات درخورتوجه کتاب «بر بال بحران» است، با این حال در این کتاب نیز برخی نقاط زندگی سیاسی امینی همچنان بیتوجه مانده یا کمتر از اهمیتش مورد بررسی قرار گرفته است.