پایداری مسئله سوءمصرف مواد در ایران
در میان مسائل اجتماعی پرتکرار در جامعه ایران، سوءمصرف مواد (مخدر-محرک) پایدارترین مسئله اجتماعی یک قرن اخیر بوده است. در این زمینه گفته میشود رشد اعتیاد در ایران سهبرابر رشد جمعیت است و حتی ایران در زمره کشورهایی با بالاترین شیوع مصرف مواد افیونی در سراسر جهان قرار دارد.
علیاحمد رفیعیراد *: در میان مسائل اجتماعی پرتکرار در جامعه ایران، سوءمصرف مواد (مخدر-محرک) پایدارترین مسئله اجتماعی یک قرن اخیر بوده است. در این زمینه گفته میشود رشد اعتیاد در ایران سهبرابر رشد جمعیت است و حتی ایران در زمره کشورهایی با بالاترین شیوع مصرف مواد افیونی در سراسر جهان قرار دارد. بااینحال آمارهای رسمی برای سالهای متمادی از آمار دو تا سه میلیونی مصرفکنندگان مواد سخن به میان میآورند که با توجه به گستردگی و شدت مسئله، مورد تردید کمشماری است. چنین مسئله اجتماعی با گذر از دههها و نسلها، ابعاد متفاوت و پیچیدهای به خود گرفته و باعث تکوین پدیدههای تازه یا جهتدادن به پدیدههای دیگر شده است. از میان تازهترین مسیر دهههای اخیر مصرف مواد در ایران میتوان به نوجوانانهترشدن، زنانهترشدن، متنوعترشدن، دسترسپذیرشدن، اعتیادآورترشدن، رواج مواد صنعتی و انگزدایی از مصرفهای خاص اشاره کرد. واکاوی گستره هرکدام از جنبههای اخیر، دامنهداری و پایداری مسئله اعتیاد را بیشتر نشان میدهد. برای نمونه میتوان به اعتیاد زنان در ایران اشاره کرد. اگرچه به صورت سنتی سوءمصرف مواد در ایران، شکل مردانهای داشته، بااینحال در دو دهه اخیر ترکیب جمعیتی مصرفکنندگان مواد با افزایش چشمگیر تعداد زنان معتاد تغییر کرده است. تعمیق و تشدید اعتیاد زنان که با کاهش سن مصرفکنندگان و تنوع آنها نیز همراه بوده، گسترش خوشهای از مشکلات اجتماعی مانند اچآیوی، تکدیگری، فقر، کودکان خیابانی، بالارفتن سن ازدواج، روسپیگری، دختران فراری، خشونت علیه زنان با پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را به دنبال داشته است. مسیر نگرانکننده دیگرِ مصرف مواد در ایران مربوط به پایینآمدن سن اعتیاد و نوجوانانهترشدن آن است. پیامدهای مصرف مواد برای نوجوانان بسیار ویرانگرتر و پایدارتر است؛ بهگونهای که با سایهانداختن بر دامنه انتخابها مانع دستیابی آنها به اهداف و موقعیتهای مناسب زندگی میشود و ازاینرو نسل نوپا و آیندهساز از راه نرسیده، درمانده و ازکارافتاده میشود. با صرفنظر از سایر ابعاد و مسیرهای نگران و ناامید کننده مصرف مواد در جامعه، میتوان از دلایل پایداری مسئله و راههای برونرفت و تعدیل آن سخن به میان آورد. روشن است مسئلهای به سترگی و دامنهداری اعتیاد در ایران با خردهفرهنگ، اقتصاد و سیاست عظیمالجثه نیازمند تمهیداتی فراتر از نوشتاری کوتاه یا کتاب و همایشی گذراست، بااینحال میتوان از تجارب مشابه، گزارههای منطقی، فرضیات و راهکارهای ممکن استفاده کرد. بهصورت خلاصه دلیل تداوم مسئله را میتوان ناشی از پایداری و ثبات متغیرهای ساختاری مولد اعتیاد در ایران دانست و ازاینرو حل آن نیز منوط به تخفیف و حذف این متغیرهاست. از منظر جامعهشناختی دلایل پایداری مصرف مواد را میتوان در متغیرهای مستقل گرانجانی مانند فقر، بیکاری، نبود امکانات تفریحی و اوقات فراغت بانشاط، جامعهپذیری نادرست، ناامنی هستیشناختی و تزلزل در زندگی مدرن، کاهش تعلقات و همپیوندیهای اجتماعی، ناامیدی نسبت به آینده، موقعیت ژئوپلیتیکی خاص و نظایر آن جستوجو کرد. باوجوداین سیاستگذار در بیشتر دهههای گذشته با ناپایداری سیاست مواجهه با مسئله و غلبه نگاه تقلیلگرایانه روانشناختی و زیستپزشکی همراه و موافق بوده است. درصورتیکه توجه صرف به عوامل فردی و نادیدهگرفتن عوامل اجتماعی و فرهنگی شکست برنامههای مواجهه و مداخله را به دنبال دارد. دراینباره باید گفت اگر برنامههای تعدیل و تخفیف سوءمصرف مواد واقعیات جامعهای و ساختاری پیشگفته را مورد توجه قرار دهند، از موفقیت بیشتری برخوردارند. از این دیدگاه، عوامل جامعهای و ساختاری نهتنها بر اعتیاد بلکه حتی در شکلگیری تحولات، سرعت و دامنه آن نیز مؤثرند و میتوانند نقشهای متناقضی (از مانع گرفته تا تسهیلکننده) را در برنامههای مداخله کارآمد ایفا کنند.
*کارشناس مؤسسه رحمان