|

اگر آب‌ها را در شهر جاری کنیم...

شهرها بر گستره طبیعی مکان شکل می‌گیرند و رشد می‌کنند. ساختار آبی شهر، یکی از مؤلفه‌های هدایت‌کننده جهات توسعه و منظر ثانویه طبیعی در شهر است. آیا اهمیت آب در طبیعت تهران را می‌شناسیم و نقش ساختاری‌اش را در 400 سال گسترش شهر بر دامنه جنوبی البرز و دشت ری در نظر داریم؟ آیا منظر شهر ما نمایانگر طبیعت برسازنده‌اش هست؟

شهرها بر گستره طبیعی مکان شکل می‌گیرند و رشد می‌کنند. ساختار آبی شهر، یکی از مؤلفه‌های هدایت‌کننده جهات توسعه و منظر ثانویه طبیعی در شهر است. آیا اهمیت آب در طبیعت تهران را می‌شناسیم و نقش ساختاری‌اش را در 400 سال گسترش شهر بر دامنه جنوبی البرز و دشت ری در نظر داریم؟ آیا منظر شهر ما نمایانگر طبیعت برسازنده‌اش هست؟ اصلا چه ضرورتی دارد که منظر شهر ما نمایانگر گستره طبیعی مکان باشد؟ در طی هزاران سال شهرهای ایران در چه جهاتی و به چه دلایلی توسعه کالبدی را از سر گذراندند؟ در صد سال اخیر، شهرهای ایران در چه جهاتی و به چه دلایلی توسعه کالبدی را از سر گذرانده‌اند؟

چندین هزار سال پیش رودخانه‌های خروشانی که از افزونه جنوبی رشته‌کوه البرز (کوهستان توچال) رو به جنوب سرازیر بودند، آبرفت حاصلخیزی در دشت تهران بر جای گزاردند که از مواد معدنی و کانی‌های غنی کوهستان تشکیل شده و به دشت رسیده بود.

حوزه آبخیز البرز مرکزی که از غرب با رودخانه کرج و از شرق با رودخانه جاجرود تعریف می‌شود و به دریاچه نمک در کویر مرکزی ایران می‌ریزد، رودخانه‌های پرشماری را در امتداد بدنه جنوبی کوهستان توچال، رو به جنوب داشت که هفت تا از آنها با سرشاخه‌هایشان از بقیه شاخص‌تر و بزرگ‌تر بودند و به ترتیب از غرب به شرق عبارت‌اند از: وردآورد، کن، فرحزاد، درکه، دربند، دارآباد و سرخه‌حصار. هفت رودخانه‌ای که به سبک همه رودخانه‌های رو به درون فلات ایران در فصول پربارش و کم‌بارش، جلوه‌های متفاوتی از خود را در طبیعت کوهپایه‌ای شمیران-تهران به نمایش می‌گزاردند و بر پایه سرشتشان در فصلی از سال به باریکه آبی با صدای گوش‌نواز و در فصلی دیگر به خروشنده‌ای سیل‌گون تبدیل می‌شدند. خوش‌آب‌هایی که دور و بر خودشان را خوش‌هوا می‌کردند و روستاهای خوش‌نشین و سرسبز روی کوهپایه تا دشت را خوشامد می‌گفتند. این هفت رودخانه باستانی که زندگی‌آفرین در کوهپایه و دشت تهران بودند، در پس توسعه‌گری‌های مدرنیستی برای تهران مدرنیزه – که در نقشه طراح جامع تهران 1347 متبلور است- عزت خود را از دست داده‌اند و برای اَبَرشهر پیچیده پایان قرن چهاردهم هجری خورشیدی، ترسناک و نوعی آفت محسوب شده‌اند. ترس از طبیعتِ این رودخانه‌ها برای اهالی اَبَرشهر به حدی است که همه هفت رودخانه را در کانال‌های بتنی انداخته‌اند تا افسار آب روان را به دست بگیرند و به بیرون محدوده بیش از 700 کیلومتر مربعی اَبَرشهر هدایتش کنند. هفت رودخانه، جز خطر سیل و فنا چیزی برای اَبَرشهر ندارند و به آب جاری در این اَبَرشهر نیازی نیست و محله‌ها و حال و هوای سرزنده ساکنان آنها کم‌اهمیت‌تر از این هستند که وقت و بودجه صرف حضور ملایم و زیبای آب جاری هدیه طبیعت تهران برای سرزندگی و روح‌افزایی و شادی کودکان و نوجوانان و باقی ساکنان شود.

در جهان مدرنیزه قرن بیستم میلادی، اول خوش آب و هواترین جاهای اطراف هسته تاریخی شهر به قیمت ارزان تملک می‌شود، در طرح تفصیلی با توجیه‌های غیرکارشناسی به کاربری‌هایی تبدیل می‌شود که همخوانی با محیط زیست ندارند و به قیمت‌های گزاف فروخته می‌شوند و سپس عامل خوش آب و هوایی به عنوان هیولای سیل یا بلای آسمانی معرفی می‌شود.

طبیعت و تاریخ، دو موضوع خیلی مهم برای مدیران طرح جامع تهران در سال‌های 1383 و 1384 بودند. دو نظام، دو ساختار قدیمی که کل پیکره کلان‌شهر بر آنها سوار شده بود و حالا از پس لایه‌لایه کار و فعالیت، از پس نظام حرکت و نظم جامعه‌شناختی تهران معاصر، بنا بود باز رخ بنمایانند تا شهری زیبا و دلپذیر را (دوباره) تجربه کنیم. این ایده مفهومی زیبا بر ایدئوگرام طراحی نقش بست و تا پایان سال 1383 ارائه شد. پرسش اصلی مدیر طرح جامع تهران برای تهیه نقشه سازمان فضایی شهر تهران این بود: «اگر آب‌ها را در تهران جاری کنیم...؟».

*‌معمار و طراح شهری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی