امیر قلعهنویی و دستور از بالا
حال و روز باشگاه استقلال بعد از قهرمانی این تیم در لیگ بیستویکم با فرهاد مجیدی به هم ریخته شده است. این تیم که بعد از 9 سال ناکامی بالاخره موفق شد جام قهرمانی را بالای سر ببرد، ناگهان با خداحافظی فرهاد مجیدی روبهرو شد
حال و روز باشگاه استقلال بعد از قهرمانی این تیم در لیگ بیستویکم با فرهاد مجیدی به هم ریخته شده است. این تیم که بعد از 9 سال ناکامی بالاخره موفق شد جام قهرمانی را بالای سر ببرد، ناگهان با خداحافظی فرهاد مجیدی روبهرو شد تا این مربی جوان که به نظر میرسید قرار است معمار نسل جدید این باشگاه باشد، با یک جدایی غیرمنتظره، اعصاب هواداران این تیم را به هم بریزد. فرهاد در عرض 48 ساعت بعد از اشکهای جشن قهرمانی سر از دوبی درآورد و طولی نکشید که تصاویری از او در فضای رسانهای منتشر شد که نشان میداد با باشگاه اتحاد کلباء در امارات به توافق رسیده است. این بخش از ماجرا چندان موضوع بحث نیست؛ بلکه مرتبط با بحث است. از زمانی که فرهاد مجیدی از استقلال جدا شده، گزینههای ریزودرشتی برای جانشینی او معرفی شدند. شاید همین حالا که در حال خواندن این مطلب باشید، سرمربی جدید این تیم معرفی هم شده باشد؛ ولی این گزینههای متعدد یک نکته بسیار عجیب داشت (دارد): غیبت امیر قلعهنویی. در بین گزینههایی که بهعنوان سرمربی جدید استقلال نام برده شدهاند، چندین چهره سرشناس خارجی بهعلاوه الکس نوری دوملیتی هم دیده شد. در بین گزینههای ایرانی قرار بود جواد نکونام جای فرهاد مجیدی را بگیرد و بعدا صحبت از حضور مهدی رحمتی و رضا عنایتی هم شد. در مجموع قریب به 20 گزینه احتمالی عنوان شدند؛ ولی هیچکس در باشگاه استقلال و هیچ شایعه خبری اطراف این باشگاه، از این نگفت که امیر قلعهنویی هم یکی از گزینههای احتمالی استقلال برای فصل آتی است. بهراستی چرا امیر قلعهنویی به طور کلی از دایره مربیان استقلال خارج شده است؟ آیا دلیلش این است که او با باشگاه گلگهر سیرجان قرارداد دارد؟ اگر چنین باشد که استقلالیها نباید برای داشتن جواد نکونام که با فولاد قرارداد داشت، پایشان را در یک کفش میکردند!
امیر قلعهنویی در شرایطی از دایره مربیان احتمالی باشگاه استقلال خارج شده (آنهم چندین فصل است) که هنوز پرافتخارترین سرمربی لیگ برتر ایران است. اتفاقا تا پیش از قهرمانی جدید که چهارمین قهرمانی استقلال در تاریخ لیگ برتر بود، استقلال هرچه داشت از امیر قلعهنویی داشت. این تیم سه قهرمانی قبلی را به همراه همین قلعهنویی به دست آورده بود و بعد از او به مدت 9 سال، دستش از رسیدن به جام در لیگ برتر کوتاه ماند. به غیر از استقلال، قلعهنویی، دو بار هم سپاهان را فاتح لیگ برتر ایران کرده است. او در مجموع و با توجه به کاپهایی که در جام حذفی به دست آورده، هفت قهرمانی ارزشمند در کارنامه مربیگریاش به جا گذاشته است. در کنار اینها، چند عنوان قهرمانی در لیگ برتر به همراه تیمهای تراکتور، ذوب آهن و سپاهان هم در کارنامه دارد که همین مورد، امیر را یکی از سرشناسترین و صدالبته پرافتخارترین مربیان لیگ برتر کرده است. حال عجیب است که چنین مردی با این رزومه، آنهم درحالیکه فرصت به پرویز مظلومی و محمود فکری در استقلال میرسد، شانسی برای نشستن دوباره روی نیمکت این تیم ندارد. مرور کارنامه حرفهای قلعهنویی نشان میدهد که او از لحاظ فنی ایرادی که ندارد هیچ، بلکه حتی بعد از قریب به یک دهه از آخرین جامی که برده، همچنان پرافتخارترین مربی این لیگ محسوب میشود. پس مشکل کجاست؟ او خودش چندی پیش در گفتوگو با رادیو ایران، شایعه «دستور از بالا» را مطرح کرد و گفت که به مدیران استقلال گفتهاند کسی به امیر قلعهنویی زنگ هم نزند. «اجازه بدهید من درباره استقلال صحبت نکنم؛ چون گویا من جزء پیشکسوتهای استقلال نیستم. توجه داشته باشید که من ۲۲ سال در استقلال هم بازی کردم و هم مربیگری و در بدترین شرایط کنار استقلال بودم. در این پنج سال این همه مدیرعامل آمد و رفت، حتی یک نفرشان به من زنگ نزدند و حال من را نپرسیدند. گویا مدیران بالادستی گفتهاند که روی اسم قلعهنویی خط قرمز بکشند. اصلا بحث پیشنهاد نیست. به من حتی زنگ هم نزدند. زمانی که استقلال میخواست در لیگ قهرمانان آسیا حضور پیدا کند، من مسئولیت هیچ تیمی را نداشتم و حداقل بهعنوان یک مشاور هم از من نظر نخواستند. به مدیران استقلال دستور دادند که به قلعهنویی نه حق دارید زنگ بزنید و نه حال او را بپرسید. من نمیدانم چه کسی دستور داده و علاقهای هم ندارم بدانم».
اینکه چرا باید امیر قلعهنویی به عقیده خودش اسیر چنین محرومیتی هم شود، عجیب است. او بارها درباره رخدادهای اجتماعی مثل بسیاری دیگر از چهرههای مطرح ورزشی، نظرات تندوتیزی داشته؛ ولی نمیشود حرفهایش برای نشستن روی نیمکت تیمی مثل سپاهان ایراد نداشته باشد؛ ولی برای نشستن روی نیمکت استقلال تند تلقی شود. خودش میگوید تاوان حرفهایی را که زده، داده است. «نمیگویم به خاطر حرفهایی که زدهام، من را به کجاها که نبردهاند».
قلعهنویی اما چندان خط قرمزی را رد نکرده که شایسته نشستن روی نیمکت استقلال از طرف بالادستیها نباشد. این بخش از صحبتهای او حتی قبل از آن جملات جنجالی است که به زبان آورد و با واکنش تند بسیج ورزشکاران، موجبات محرومیتش در فوتبال ایران رقم خورد. قلعهنویی چندی پیش سه ماه از انجام امور فوتبالی محروم شد و علاوهبراین مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان هم جریمه شد. محرومیت قلعهنویی به دلیل حرفهایی بود که پس از بازی با استقلال در نیمهنهایی جام حذفی به زبان آورد. او که از شکست تیمش در آن بازی حسابی ناراحت بود و اشتباه داوری را دلیل اصلی حذف گلگهر توصیف میکرد، حرفهای دوپهلویی در گفتوگوی کوتاه تلویزیونی به زبان آورد که بسیاری را بر آن داشت تا اینطور تفسیر کنند که صحبتهای این مربی اشارهای به اوضاع سیاسی ایران دارد. «شما یک مرجعی را بگویید که ما از این ظلم به آن پناه ببریم. ما گفته بودیم عدالت میخواهیم. اگر پنالتی اول پنالتی بود، من هرچه نماز خواندم و کار خیر کردم، میگویم تقدیم به آقای کاظمی! بس است دیگر، به خدا بس است، به همه مقدسات بس است». صحبتهای امیر قلعهنویی بازتاب زیادی در رسانهها داشت؛ به طوری که فدراسیون فوتبال خیلی سریع با صدور بیانیهای اعلام کرد از این به بعد کسی حق ندارد کنار زمین فوتبال از بازیکن یا مربی دیگری مصاحبه بگیرد! اما به غیر از این مورد پای بسیج ورزشکاران هم به میان آمد و آنها هم بیانیهای نسبتا تند علیه امیر قلعهنویی صادر کرده و از او خواستند بابت حرفهایی که زده سریع عذرخواهی کند. روابطعمومی سازمان بسیج ورزشکاران، اظهارات سرمربی گلگهر را سخیف توصیف کرد و در بخشی از بیانیهاش نوشت: «متأسفانه پس از دیدار استقلال تهران و گلگهر سیرجان در مرحله نیمهنهایی جام حذفی سرمربی تیم گلگهر سخنان غیر قابل قبول، زشت و ناصحیحی بر زبان راند که دلیل آن چیزی جز ظرفیت کم ایشان در برابر شکست نیست. واقعا از شما بهعنوان یک پیشکسوت فوتبال انتظار چنین سخنان ناصوابی نمیرفت و باید در اولین فرصت از مردم و جامعه انقلابی کشور که برای برپایی قسط و عدل خون جوانان خود را اهدا کردهاند، عذرخواهی کنید و زین پس به فکر تمرین خویشتنداری و بالابردن ظرفیت خود هنگام شکست باشید». شرایط برای امیر قلعهنویی چنان سخت شد که او خیلی سریع مجبور به واکنش شد؛ قلعهنویی از این گفت که حرفهایش بد تعبیر شده و منظورش فقط اتفاقات فوتبالی بوده و اشارهای به حوزه دیگری نداشته است. «متأسفانه از صحبتهای من سوءبرداشت شده است. حرفهای من مربوط به حوزه ورزش و فوتبال بود. من در ابتدا هم گفتم که ۴۰ سال پیش از زمانی که کاپیتان تیم ملی جوانان ایران بودم، به من ظلم شد و از تیم خط خوردم و هنوز هم معتقدم در این سالها ظلم بسیاری به من شده است».