|

آیا جنگ اوکراین به آتش‌بس نزدیک است؟

هنگامی که چتر جنگ باز می‌شود و هر روز گلوله‌ها جان انسان‌هایی را در دو سوی جبهه می‌گیرد، اصلی‌ترین پرسش پیش‌روی مردمی که مستقیم زندگی‌شان آشفته از وضعیت جنگی است و روزگارشان آکنده از ترس،‌ استرس و فشارهای روحی و روانی، این است که چه زمانی دود سفید بلند می‌شود تا دیگر نه صدای شلیک گلوله‌ و موشکی را بشنوند و نه آژیر خطر.

احمد وخشیته-دانشیار دانشگاه دوستی ملل روسیه: هنگامی که چتر جنگ باز می‌شود و هر روز گلوله‌ها جان انسان‌هایی را در دو سوی جبهه می‌گیرد، اصلی‌ترین پرسش پیش‌روی مردمی که مستقیم زندگی‌شان آشفته از وضعیت جنگی است و روزگارشان آکنده از ترس،‌ استرس و فشارهای روحی و روانی، این است که چه زمانی دود سفید بلند می‌شود تا دیگر نه صدای شلیک گلوله‌ و موشکی را بشنوند و نه آژیر خطر. همین پرسش البته برای شهروندان تمام طرفین منازعه که دولت‌هایشان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم درگیر جنگ هستند نیز وجود دارد و همواره کلیدی‌ترین سؤال این است که این درگیری‌ها تا چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند و هزینه‌های سرسام‌آور جنگ‌ها و سیاست‌های تحریمی و تنبیهی متقابل از سوی طرف‌های گوناگون بر پیکره اقتصاد جوامع فشار آورد.

طبیعتا در چنین شرایطی،‌ دولت‌ها برای آنکه به آتش‌بس برسند، لازم است ابتدا ضرورت آغاز فرایند مذاکرات را احساس کنند و برای تحقق آن گام بردارند؛ آشکار است که تصمیم برای مذاکره دیر یا زود حاصل می‌شود، اما همواره آنچه ذهن سران کشورها را در این شرایط به خود مشغول می‌کند، این است که چه زمانی مناسب‌ترین هنگام برای دستیابی به بهترین نتیجه ممکن است؟

آیا بحران اوکراین به سمت تاریکی پیش می‌رود؟

۱۱۷ روز از آغاز رویارویی نظامی مستقیم میان روسیه و اوکراین می‌گذرد؛ روندی که به نظر می‌رسد آرام‌آرام وارد مرحله‌ای فرسایشی شده است. هر یک از طرفین در این جنگ مستقیم [روسیه با اوکراین] و نیابتی [روسیه با آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا] خطاهایی محاسباتی داشته‌اند:

مسکو گمان می‌کرد به دلیل نارضایتی که از زلنسکی در اوکراین وجود دارد، بسیاری از مردم از ورود نیروهای روسیه استقبال می‌کنند و با مقاومتی روبه‌رو نخواهند شد. از سوی دیگر به این مسئله نیز باید بیشتر می‌اندیشید که درست است که نیروهای مسلح روسیه در حوزه هوافضا و پدافند هوایی بسیار قوی هستند، اما آیا روی زمین نیز از همان قدرت پیشروی برخوردار هستند و در برایند این دو بر این موضوع نیز متمرکز نبودند که چنانچه بخشی از مردم با زلنسکی نباشند و مقابل روسیه مقاومت نکنند، این به آن معنا نیست که دل از خانه و زندگی‌ و شهرشان می‌کنند؛ در این صورت آنها می‌توانند نقش سپر انسانی برای نیروهای اوکراینی را ایفا کنند و برنامه روس‌ها برای پیشروی را تحت تأثیر قرار دهند. در سوی دیگر، خطای محاسباتی زلنسکی نیز این بود که میزان و چگونگی کمک‌های نظامی آمریکا و ناتو را بیش از حد واقعیت ارزیابی کرده بود؛ موضوعی که در مواضع انتقادی مقامات اوکراینی از کشورهای غربی به وضوح آشکار است.

در این میان شاید اشتباه اتحادیه اروپا، به عنوان بازیگری که بحران اوکراین هزینه‌های هنگفتی را نیز بر او تحمیل کرده است، این بود که نتوانست یک رویکرد مشترک پیشه کند. نه در مذاکره برای حل‌وفصل بحران توانست اجماع داشته باشد و نه در تحریم انرژی موفق شد به یک وحدت برسد.

اما گزاف نیست اگر بگوییم تا به امروز ایالات متحده بازیگر پیروز این میدان است؛ بایدن موفق شد کرملین را در دام ورود نظامی به اوکراین بیندازد و به دنبال آن سناریو انزوای روسیه و شکاف مسکو از اروپا را محقق کند.

ولی به نظر می‌رسد استمرار وضعیت موجود و فرسایشی‌شدن بحران اوکراین، سناریو مطلوب تیم بایدن نیز نیست؛ چراکه در این صورت آنها باید بسته‌های کمک‌های نظامی بیشتری به اوکراین ارسال کنند و این موضوع می‌تواند واکنش مسکو را فراتر از زمین اوکراین در بر داشته باشد. پس تمامی طرف‌ها اکنون به یک اجماع نزدیک هستند: مذاکره برای آتش‌بس. البته باید توجه داشته باشیم که ضرورت تحقق مذاکره این است که هر طرف تصور کند در ازای بهایی که پرداخت کرده، دستاوردی داشته است. بنابراین دستیابی روسیه به سورودونتسک می‌تواند یکی از این بزنگاه‌ها باشد.

بهای آتش‌بس چیست؟

طرف‌های غربی متوجه هستند در شرایط کنونی باور اینکه روسیه را از خاک اوکراین بیرون کنند، غیرعملیاتی است. روسیه نیز می‌داند امکان تسلط کاملش بر اوکراین مهیا نیست؛ پس عقب‌نشینی نیروهای روسی و باقی‌ماندن در دونتسک و لوگانسک و البته کریمه می‌تواند سناریویی مطلوب باشد: روسیه بر عدم الحاق اوکراین به ناتو و معماری امنیتی ۱۹۹۷ ایستادگی کرده و استقلال دو منطقه دونتسک و لوگانسک را که شرط اصلی‌اش در توافق مینسک نیز بود، محقق کرده است؛ اروپا نیز از گسترش جنگ به مرزهای شرقی‌اش جلوگیری کرده و آمریکا هم پروژه انزوای روسیه را مطابق برنامه عملیاتی کرده است. اما آنچه هویداست، عطف به وقایعی که در اوکراین رخ داده، توافق یا به عبارتی سازش برای مردم و دولت اوکراین دشوارتر از دیگر طرف‌هاست.

از این سو این گمانه‌زنی پررنگ است که غرب در این مرحله با عدم ارسال تسلیحات مطابق نیازهای اوکراین، تلاش دارد کی‌یف را تحت فشار برای مذاکره قرار دهد و از سوی دیگر واشنگتن با تهدید به ارسال تسلیحاتی همچون سامانه موشک‌انداز هیمارس، روسیه را برای کشاندن به میز مذاکره تحت فشار قرار دهد. هفته آینده در ستون «در حوالی میدان سرخ» بیشتر به سناریوهای پیش‌روی آتش‌بس در اوکراین خواهم پرداخت.