|

غریبگی با تفریح

کجا برویم؟

کمتر کسی پیدا می‌شود در جواب «کجا برویم برای خوش‌گذرانی و تفریح» پاسخ متفاوت و خلاقانه‌ای در آستین داشته باشد. تنها عامل سن‌و‌سال، جغرافیای محل سکونت و وضعیت مالی است که می‌تواند اندکی محدوده پاسخ به سؤالات را تغییر دهد. کافه و رستوران، پارک، سینما و تئاتر و موزه و گاهی فضای طبیعی اطراف شهرها و اندک شهربازی‌های استاندارد احتمالا تنها گزینه‌های موجود روی میز برای تفریح باشند. همین پاسخ‌ها یک گزاره احتمالی آشنا در توصیف شهرهای ایرانی به ذهن متبادر می‌کند؛ «شهرهایی که احتمالا با تفریح غریبه‌اند». اما این گزاره چقدر صحیح است؟

سوگل دانایی: کمتر کسی پیدا می‌شود در جواب «کجا برویم برای خوش‌گذرانی و تفریح» پاسخ متفاوت و خلاقانه‌ای در آستین داشته باشد. تنها عامل سن‌و‌سال، جغرافیای محل سکونت و وضعیت مالی است که می‌تواند اندکی محدوده پاسخ به سؤالات را تغییر دهد. کافه و رستوران، پارک، سینما و تئاتر و موزه و گاهی فضای طبیعی اطراف شهرها و اندک شهربازی‌های استاندارد احتمالا تنها گزینه‌های موجود روی میز برای تفریح باشند. همین پاسخ‌ها یک گزاره احتمالی آشنا در توصیف شهرهای ایرانی به ذهن متبادر می‌کند؛ «شهرهایی که احتمالا با تفریح غریبه‌اند». اما این گزاره چقدر صحیح است؟

ایرانی‌ها حدود چهار ساعت از زمان خود در شبانه‌روز را به گذراندن اوقات فراغت اختصاص می‌دهند. بازدید از مکان‌های فرهنگی، تفریحی و حتی ورزشی، پارک‌ها و ورزش‌های گروهی از‌جمله فعالیت‌هایی است که مرکز آمار ایران آنها را در رده تفریحات و گذران اوقات فراغت برشمرده است. بر اساس آخرین آمارگیری که در بازه زمان پاییز سال 98 تا تابستان 99 صورت گرفته است، ایرانیان به طور متوسط در طول شبانه‌روز چهار ساعت و 19 دقیقه تفریح می‌کنند؛ یعنی حدود یک ساعت کمتر از میانگین جهانی.

اما تفریح‌های دور از خانه برای خانواده‌های ایرانی عموما به بازدید از اماکن فرهنگی، تماشای فیلم و تئاتر، کافه‌گردی و پاساژگردی، بازدید از پارک‌های تفریحی و شهربازی ختم می‌شود. تفریحاتی که شهروندان عموما برای استفاده از آنها باید هزینه‌ای بپردازند.

شهربازی‌های ناکافی

بیایید گشت‌و‌گذارمان را اول از شهربازی آغاز کنیم. مجموعه‌های پرطرفدار میان کودکان که این روزها در کمتر شهری نمونه تازه‌ای از آن را مشاهده می‌کنیم. یکی از علل کمبود آن در کلان‌شهرها را شاید بتوان در حوادثی دانست که هر‌از‌چندگاهی در کشور رسانه‌ای می‌شود. هرچند فرایند استاندارد تجهیزات شهربازی در ایران از میانه دهه 80 آغاز شد و سرانجام سال ۸۷ اجرای مصوبات آن اجباری شد، اما حوادث ناگوار در شهربازی‌ها تمام نشدند.

یکی از تلخ‌ترین این اتفاقات مربوط به سال 93 است؛ وقتی دختری جوان به مناسبت جشن فارغ‌التحصیلی‌اش همراه با دوستانش به پارک ارم رفته بود و کابین یکی از دستگاه‌های بازی سقوط کرد و سهم دختر جوان از جشن پایان دانشگاهش، ویلچرنشینی دائمی شد. در سال‌های بعدی دهه 90 حوادث مربوط به شهربازی به شهرهای دیگر ایران نیز سرایت کردند و مثلا در یک نمونه در اردبیل، دو نفر را هم کشتند. مرجان مرتضوی، شهرساز و مبدع اتاق‌های مادر و کودک معتقد است یکی از دلایل کاهش محبوبیت استفاده و احداث شهربازی احتمالا به دلیل حوادث خطرآفرینی باشد که مدام رخ داده است. او می‌گوید نظارت کافی روی فضاهای بازی و شهربازی‌ها وجود ندارد و عموما واحدهای اچ‌اس‌ای در مناطق شهرداری هم کم‌تعداد هستند. او می‌گوید حتی در پارک‌ها و بوستان‌های کوچک هم نظارت کافی وجود ندارد و گاهی تجهیزات یک زمین بازی در یک پارک باعث صدمه به کودکان می‌شود که همین مسئله باعث به خطر افتادن امنیت کودکان می‌شود. او عامل دیگری را که سبب کاهش ساخت شهربازی‌های تازه در کلان‌شهرها شده، کمبود سرمایه‌گذار و پیمانکار در این حوزه می‌داند که آن هم احتمالا ریشه در نگاه حاکم در شهرداری دارد. اما مدتی پیش یک شهرساز در گفت‌وگو با ایمنا ادعا کرد احداث‌نشدن شهربازی‌های تازه در کشور ریشه در نبود مطالبه مردمی در این حوزه دارد. محمد‌مهدی عابدی گفته بود «هر قدر مال‌ها و فروشگاه‌های بزرگ و باکیفیت و حتی زیباتر از مراکز خرید در کشورهای حاشیه خلیج فارس احداث می‌شود، اما شهربازی وجود ندارد؛ چون مطالبه مردمی برای اولی وجود دارد و برای دومی نه».

کافه‌نشینی و خوش‌نشینی

یکی دیگر از اماکن پرطرفدار تفریحی که به نظر می‌رسد شهرها هم از تکثیر آنها درون خود راضی‌اند، کافه و رستوران است. احتمالا جمله معروف «همه تفریح‌ها به خوردن ختم می‌شود» از زبان جوانان اغلب شهرهای ایران بسیار شنیده شود؛ جمله‌ای که به نظر می‌رسد این روزها بیشتر از قبل هم شایع شده باشد. امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس، زمستان سال ۹۹ و هم‌زمان با عمر یک‌ساله کرونا در ایران به یکی از خبرگزاری‌ها گفته بود: «جوانان حقیقتا هیچ فضای دیگری برای گذران اوقات فراغت‌شان جز بودن در کافه ندارند». او همچنین معتقد بود نزدیک به ۲۸ درصد از فارغ‌التحصیلان دانشگاه بی‌کار هستند: «به جای خانه‌نشینی ترجیح می‌دهند وقت‌شان را در کافه بگذرانند». غیر از کافه و رستوران این روزها تب ایجاد خیابان‌های غذا هم مجددا در پایتخت به راه افتاده است؛ مدتی پیش خیابان غذای منطقه ۹ به تبعیت از گذر گردشگری سی‌تیر و باب‌همایون ایجاد شد. خیابان‌هایی که به نظر می‌رسد اول بار در کشورهای آسیایی مانند هند و ترکیه ایجاد شدند و غذاهای آنها تا سال‌های اولیه قرن ۲۱ بیش از دو و نیم میلیارد طرفدار داشت.

شهرهای شاد، مولد تفریح‌اند

بسیاری از کارشناسان اجتماعی، شادی و تفریح در شهر را دو عبارت هم‌سنگ یکدیگر می‌دانند. شهر شاد شاخصی بود که سازمان ملل آن را تدوین کرده و و وضعیت شادی در شهرها را بر اساس وضعیت اقتصادی و اجتماعی‌شان رتبه‌بندی می‌کند. سال ۲۰۱۸ ایران در بین ۱۵۶ کشور در جایگاه ۱۰۶ ایستاد. به عقیده یک کارشناس برنامه‌ریزی شهری، یکی از راه‌های ایجاد نشاط و شادی در شهر، گسترش اماکن تفریحی مانند کافه و رستوران و خیابان‌های شاد است. سال ۹۷ پژوهشی با عنوان «راهکارهای طراحی خیابان‌های شهری سرزنده با رویکرد شهر شاد» منتشر شد. نویسندگان آن تأکید داشتند خیابان‌های شاد پذیرای مردم است و مملو است از قلمروهای خصوصی و عمومی و مکان‌های تجمع و پاتوق‌هایی که با جزئیات طراحی و رنگ‌آمیزی شده‌اند؛ اماکنی که نظیر آنها هرچند در سال‌های اخیر دست‌کم در نواحی جنوبی پایتخت ایجاد شده، اما به نظر پرتعداد نیست. در مقاله دیگری با عنوان «پژوهشی در باب عوامل تأثیرگذار در شهر شاد» نیز تأکید شده که سرزندگی، امنیت و پیاده‌مداری، رضایت شهروندان و حضور دواطلبانه‌ آنها در فضاهای شهری از‌جمله عوامل تأثیر‌گذار در ایجاد شهر شاد است؛ عواملی که هیچ‌‌کدام بی‌ارتباط با تفریح نیستند.

نادیده‌گرفتن معلولان در تفریحات خیابانی

تفریحات خیابانی شهرها عموما معلولان و توان‌یابان جامعه را نادیده می‌گیرد، کمتر شهربازی وجود دارد که مناسب‌سازی شده باشد. مرتضوی تأکید می‌کند: «این روزها اغلب مال‌ها برای ماندگاری خانواده‌ها، فضاهای بازی برای کودکان ایجاد می‌کنند، غافل از اینکه این فضاها برای بچه‌های معمولی است و کاربردی برای کودکان مثلا اوتیسمی ندارد». غیر از کودکان با بیماری‌های شناختی، معلولان جسمی و حرکتی هم شانس زیادی برای تفریح در فضاهای شهری ندارند، نه‌تنها تفریح بلکه حتی امکان تردد آنها در شهر هم قابل قبول نیست؛ چنان‌که معاون معماری اداره کل معماری و ساختمان شهرداری تهران سال گذشته به فارس گفته بود تنها حدود 

۲.۳ درصد از معابر شهر تهران برای معلولان به طور کامل مناسب‌سازی شده‌اند.

از تفریح‌مان می‌زنیم

اما اگر بخواهیم با عینک اقتصاد به ماجرا نگاه کنیم، همه داده‌های این گزارش دستخوش تغییر می‌شود. مرتضوی می‌گوید تفریح‌کردن در شهر ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی خانواده دارد. به نظر می‌رسد تفریحات عموما برای قشر متوسط و بالاتر جامعه طراحی شده‌اند. «اغلب مراکز تفریحی این روزها ورودی دارد. خانواده‌ها اگر در گشت‌و‌گذار کودکی همراه خود داشته باشند، هزینه‌های خرید غذا و خوراکی هم به هزینه‌های یک روزشان اضافه می‌شود». آمارهای دهه 90 حکایت از سهم کم تفریح در سبد هزینه خانوار دارد. هزینه تفریح و سرگرمی هر سال در سبد هزینه خانوار آب می‌رود. سازمان آمار ایران تأیید می‌کند سهم تفریح و سرگرمی در سال ۹۶ اگر سهم ۲.۸۹‌درصدی در سبد هزینه خانواده داشته، در سال ۹۷ به ۲.۸۵ درصد کاهش پیدا کرده و در سال ۹۹ ناگهان به ۱.۹۱ درصد رسیده است. این آمار احتمالا بتواند تا حد زیادی مجهولات گزاره اول این گزارش را حل کند. اگر در گذشته ترکیب «دل خوش»، عبارت آشنایی برای تفریح و وقت‌گذرانی بود، امروز احتمالا باید جیب خوش را جایگزین آن کرد.