تکرار یک چرخه معیوب
این یک واقعیت است که معضل جدی سوء مصرف مواد مخدر در بین جوانان ایرانی وجود دارد. این میتواند به دلیل الگوبرداری توسط والدین - عمدتا پدران - و همچنین تحمل فرهنگی برخی مواد باشد. شروع زودهنگام استعمال دخانیات، با میزان مصرف روزانه بین 4.4 تا 12.8 درصد یک عامل خطر مهم برای سایر مشکلات سوء مصرف مواد است.
مینو قاسمی*: این یک واقعیت است که معضل جدی سوء مصرف مواد مخدر در بین جوانان ایرانی وجود دارد. این میتواند به دلیل الگوبرداری توسط والدین - عمدتا پدران - و همچنین تحمل فرهنگی برخی مواد باشد. شروع زودهنگام استعمال دخانیات، با میزان مصرف روزانه بین 4.4 تا 12.8 درصد یک عامل خطر مهم برای سایر مشکلات سوء مصرف مواد است. استفاده از انواع داروها به جز داروهای تجویزی در پسران بیشتر است. الکل با حداقل 9.9 درصد در طول عمر، پرمصرفترین ماده است. میزان مصرف مادامالعمر مواد افیونی - عمدتا تریاک - بین 1.2 تا 8.6 درصد در مناطق مختلف کشور است. از آنجایی که سوء مصرف مواد مخدر یکی از معضلات رایج دانشآموزان دبیرستانی ایرانی است، طراحی و اجرای برنامههای پیشگیری از مصرف مواد مخدر برای حفاظت از آنان ضروری است. چنین برنامههایی از جمله آموزش مهارتهای زندگی و آموزش مواد مخدر در سالهای اخیر برای دانشآموزان ایرانی از مهد کودک تا دانشگاه اجرا شده است.
همانطورکه میدانیم سابقه طولانی مصرف تریاک در ایران وجود دارد. مصرف تریاک به عنوان یک ماده تفریحی بیش از چهار قرن است که ثبت شده است. یکی از اولین توصیفات علمی درمورد مصرف تریاک در ایران توسط دکتر ژاکوب ادوارد پولاک (1818–1891) پزشک یهودی اتریشی که بین سالهای 1851 تا 1860 در ایران در میان معلمان اولین دانشکده پزشکی ایران کار میکرد، نوشته شده است. شرح مفصل او از ایران و ایرانیان به صورت کتابی با عنوان اصلی «Persien, das land und seine bewohner» منتشر شد. وی در این کتاب مینویسد: «حشیش توسط برخی اقوام استفاده میشود، اما مصرف تریاک یک عادت بسیار رایج است و برخلاف حشیش هیچ انگ و شرم اجتماعی منفی برای مصرفکنندگان ندارد. حرام نیست و هر ایرانی که توان پرداخت هزینهاش را دارد روزانه از آن استفاده میکند. در حالی که مصرف مواد افیونی همچنان یک مشکل بهداشت عمومی بسیار مهم در ایران است، همانطور که در زیر توضیح داده شده است، تنها مشکل سوء مصرف مواد در ایران نیست. نوجوانی دورهای آسیبپذیر برای شروع مصرف مواد مخدر است و سن پایینتر در اولین مصرف مواد به طور قابلتوجهی احتمال مشکلات جدیتر مواد مخدر را افزایش میدهد. مانند همه جوامع، یک نگرانی خاص در ایران میزان مشارکت جوانان در مصرف/ سوء مصرف مواد است. هدف این مطالعه مروری بر دادههای موجود درمورد ماهیت مصرف/ سوء مصرف مواد در دانشآموزان دبیرستانی در ایران است.
از آنجایی که تولید تریاک در افغانستان در دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته، جامعه ایران بیش از هر جامعه دیگری تحت تأثیر قرار گرفته است.
اگرچه اکثریت قریب به اتفاق کشفیات جهانی تریاک (۸۳ درصد) در ایران صورت میگیرد، اما هر ساله تنها تریاک از افغانستان به سایر نقاط جهان سرازیر میشود و بیشترین سهم – ۴۰ درصد – از طریق ایران است. ایران در امتداد مرز شرقی خود با مشکلات عدیدهای مواجه است و بسیاری از تلاشهای کاهش عرضه کشور در این زمینه متمرکز شده است. مصرف جهانی تریاک 1100 تن در سال تخمین زده میشود که توسط چهار میلیون مصرفکننده استفاده میشود. تخمین زده میشود که بیش از 42 درصد در ایران استفاده شود.
همچنین تخمین زده میشود در ایران سالانه 17 تن هروئین مصرف شود. این پنج درصد مصرف جهانی است. ایران بالاترین میزان سوء مصرف مواد افیونی را در جهان دارد (6،7). در سالهای اخیر، استفاده از هروئین، کریستال متآمفتامین و اکستازی افزایش یافته است. هیچ بررسی استاندارد مستقیمی برای یافتن شیوع سوء مصرف مواد در ایران وجود ندارد. اما نظرسنجیهایی وجود دارد که به تخمین وضعیت مصرف مواد کمک میکند.
آخرین بررسی سراسری مصرف مواد مخدر در ایران که در سال 2007 انجام شد، ارزیابی موقعیتی سریع بود (RSA 2007). این مطالعه بر اساس مصاحبه با مصرفکنندگان مواد مخدر در مراکز درمانی، سیستم دادگستری و زندانها و همچنین مصاحبه با مطلعین کلیدی انجام شده است. این یک نظرسنجی خانگی نیست و بنابراین، تفسیر دادهها باید محدودیتهای آنها را در نظر بگیرد. دادههای منتشرنشده از این نظرسنجی نشان داد که از مجموع 75 میلیون نفر جمعیت کشور (1.6 درصد)، 1.2 میلیون نفر معتاد به مواد مخدر وجود دارد.
اگرچه مواد مخدر سنتی در ایران تریاک و حشیش است، اما در سالهای اخیر مصرف هروئین، کریستال متآمفتامین و اکستازی بیشتر شده است. در RSA 2007 نشان داده شده است که 47.5 درصد از مصرفکنندگان مواد مخدر ایرانی متأهل بوده و معمولا یک یا چند فرزند دارند. دو مطالعه اخیرا منتشرشده نیز نشان داد که در مناطق مختلف کشور اکثریت جمعیت سوء مصرفکننده متأهل هستند.
مدتهاست که درجات مختلفی از خشونت علیه معتادان گزارش میشود. فرهنگ شکنجه و بدرفتاری خشن در مراکز توانبخشی خصوصی و دولتی موسوم به «اردوگاههای بازیابی» به طور نگرانکنندهای گسترده است. در یک مورد گزارش شده، دادستان تحقیقاتی را درمورد مرگ یک معتاد تحت شکنجه در شهر جنوبی دوکوهک در سال 2020 آغاز کرد. تقریبا در همان زمان، فیلمی از سازماندهندگان کمپ در شهر شیراز که بیماران خود را در حوضچهای از آب یخزده نگه داشتند، مستند کرد. کمپهای ماده 16 یکی از ناموفقترین روشهای ترک اجباری معتادان در ایران است. مطابق ماده اصلاحی 16 قانون مبارزه با مواد مخدر معتادان به مواد مخدر و روانگردان مذکور در دو ماده (۴) و (۸) فاقد گواهی موضوع ماده (۱۵) و متجاهر به اعتیاد، با دستور مقام قضائی برای مدت یک تا سه ماه در مراکز دولتی و مجاز درمان و کاهش آسیب نگهداری میشوند. تمدید مهلت برای یک دوره سهماهه دیگر با درخواست مراکز مذکور بلامانع است. با گزارش مراکز مذکور و بنابر نظر مقام قضائی، چنانچه معتاد آماده تداوم درمان طبق ماده (۱۵) این قانون باشد، تداوم درمان وفق ماده مزبور بلامانع میباشد.
تبصره ۱- با درخواست مراکز مذکور و طبق دستور مقام قضائی، معتادان موضوع این ماده مکلف به اجرای تکالیف مراقبت بعد از خروج میباشند که بنا بر پیشنهاد دبیرخانه ستاد با همکاری دستگاههای ذیربط، تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
تبصره ۲- مقام قضائی میتواند برای یک بار با اخذ تأمین مناسب و تعهد به ارائه گواهی موضوع ماده (۱۵) این قانون، نسبت به تعلیق تعقیب به مدت ششماهه اقدام و معتاد را به یکی از مراکز موضوع ماده مزبور معرفی نماید. مراکز مذکور موظفاند ماهانه گزارش روند درمان معتاد را به مقام قضائی یا نماینده وی ارائه نمایند. در صورت تأیید درمان و ترک اعتیاد با صدور قرار موقوفی تعقیب توسط دادستان، پرونده بایگانی و در غیراینصورت طبق مفاد این ماده اقدام میشود. تمدید مهلت موضوع این تبصره با درخواست مراکز ذیربط برای یک دوره سهماهه دیگر بلامانع است.
از سال 1389 و بعد از اجرائیشدن این ماده، اگر مأموران معتاد متجاهری در خیابان میدیدند (معتادی که از نوع پوشش و شرایطش مشخص است که اعتیاد دارد) به کمپهای اجباری فرستاده میشد. کمپهایی که فجایع زیاد و البته کارایی کمی داشت و به گفته خود مسئولان این کمپها بیش از 90 درصد بهبودیافتگان کمپها بعد از دوره 21 روزه سمزدایی و خروج از کمپ مجددا سوءمصرف خود را آغاز میکردند.
اما به دلیل نبودن یک چرخه درست کمکرسانی به معتادان و خانوادههای آنها و انکار اعتیاد، خانوادههای زیادی هستند که مجبورند فرزندان خود را به کمپهایی بسپارند که هرچند متعلق به ماده 16 نیستند، اما دقیقا همان کارایی را دارند؛ یعنی کمپهای خصوصی عموما فاقد مجوز که در قبال دریافت مبالغ ماهانه فرزندان آنها را به بهانه ترک نگه میدارند. خانوادههایی که بعد از فرستادن اجباری فرزند یا اقوامشان به این کمپها تازه نفس راحتی میکشند، ترجیح میدهند این مبلغ ماهانه را پرداخت کنند و فرزندشان در کمپ بماند. این تکرار چرخه معیوب، فقط یک دلیل دارد، انکار اعتیاد و نبودن یک روش درست برای ترک اعتیاد.
*مددکار اجتماعی