|

زندگی داوطلبانه در «شهر مردگان»

جمهوری اوستیای شمالی یکی از جمهوری‌های هفت‌گانه منطقه قفقاز شمالی در جنوب فدراسیون روسیه است. اکثریت قومیت ساکن در این جمهوری «اوست»‌ها (آلان)‌ها هستند که از اقوام ایرانی شرقی هستند و زبان آنها زبان «اوستی» از خانواده زبان‌های ایرانی شرقی است.

زندگی داوطلبانه در «شهر مردگان»

جمهوری اوستیای شمالی یکی از جمهوری‌های هفت‌گانه منطقه قفقاز شمالی در جنوب فدراسیون روسیه است. اکثریت قومیت ساکن در این جمهوری «اوست»‌ها (آلان)‌ها هستند که از اقوام ایرانی شرقی هستند و زبان آنها زبان «اوستی» از خانواده زبان‌های ایرانی شرقی است. آنها از منطقه سکونت تاریخی خود در بخش شمال شرقی ایران‌زمین (خوارزم) مهاجرت کرده‌اند و در کوه‌های قفقاز بزرگ در دامنه‌های جنوبی (استان خودمختار اوستیای جنوب در جمهوری گرجستان) و جمهوری اوستیای شمالی (آلانیا) در دامنه‌های شمالی ساکن شده‌اند. این قوم قبلا در مشرق دریای خزر و منطقه خوارزم ساکن بوده‌‎اند. از آلان‌ها نخستین‎‌بار در سده اول میلادی نام برده شده است. این جمهوری با واقع‌شدن در منطقه قفقاز دارای ویژگی‌های فرهنگی و قومی قفقازی هستند. با وجود این سرزمین خود را «ایرستون» و خود را «ایرونی» معرفی می‌کنند هرچند زبان آنها با زبان فارسی که بیشترین گویشوران را در زبان‌های ایرانی دارد، متفاوت است و مانند دیگر زبان‌های ایرانی از جمله پامیری، پشتون، سَغدی، بلوچی، کردی، تاتی و تالشی و خوارزمی زبان خاص خود را دارند.

یکی از جاذبه‌های گردشگری جمهوری اوستیای شمالی «شهر مردگان» است. شهرهای مردگان اغلب علاقه‌مندان به ماجراجویی را به سوی خود جلب می‌کنند. تصادفی نیست که شهر قرون وسطایی مردگان که در میان کوه‌های اوستیای شمالی قرار گرفته است، هر ساله میزبان تعداد زیادی گردشگر از اقصانقاط جهان است. این مکان منحصربه‌فرد تقریبا هفت قرن است که در هاله‌ای از اسرار قرار گرفته است. جاده‌ای که به روستای دارگاوس می‌رسد، جایی که شهر قرون وسطایی مردگان در آن واقع شده است، در امتداد یک مسیر کوهستانی بسیار شیب‌دار به طول 14 کیلومتر می‌رود. وقتی صعود به پایان می‌رسد، چشم‌انداز زیبایی در ارتفاع هزارو 200 متری از سطح دریا هر بیننده‌ای را شگفت‌زده می‌کند: جاده همچون مار باریکی تا پایین دره می‌رفت و کوه‌های باصلابت خاکستری‌رنگ از هر دو طرف دره را در آغوش گرفته بودند. برای رسیدن به «شهر مردگان» باید در امتداد دره طویل دارگاوس رانندگی کرد. در اینجا رودخانه‌ای جریان دارد که ساکنان محلی به آن «کیزیل دن» می‌گویند که به معنی «رودخانه قرمز» است. از همین رودخانه است که داستان پیدایش این شهر قرون وسطایی در اوستیای شمالی آغاز می‌شود. این رودخانه احتمالا پس از نبرد نیروهای آلانی با ارتش تاتار-مغول در سال 1395 میلادی این نام را به خود گرفت. این نبرد آن‌قدر خونین بود که آب رودخانه قرمز شد. آلان‌ها شکست خوردند و به کوه رانده شدند و در پنج دره در این اطراف مستقر شدند. زمین برای همه ساکنان به‌شدت کم بود. حتی یک ضرب‌المثل در این مورد ساخته شد که بغرنج‌بودن اوضاع را نشان می‌داد: «قطعه‌ای زمین که یک گاو بزرگ در آن ایستاده است، به اندازه همان گاو ارزش دارد». دام در آن زمان «ارز» اصلی محسوب می‌شد. ساکنان این دره برای حل مشکل دفن مردگان خود و هدرنرفتن زمین‌های حاصلخیز در این مکان، شیب‌های پر از سنگ و صخره را که برای چرای حیوانات یا برای زراعت مناسب نبودند، برای این کار انتخاب کردند. آنها در این محل‌ها شروع به ساختن مقبره کردند. این نشان می‌دهد که آلان‌ها که اجداد اوستیایی‌ها هستند، برای این کار بسیار کاربردی عمل کردند. «شهر مردگان» در یک محوطه خشک واقع شده است، جایی که آب در آن نفوذ نمی‌کند و از هر طرف در معرض وزش باد است که همه این ویژگی‌ها پس از 700 سال باعث ماندگاری این شهر شگفت‌انگیز شده است. تقریبا همه بقایای آن به خوبی حفظ شده است که این موضوع به باستان‌شناسان، دانشمندان و حتی گردشگران این امکان را می‌دهد تا تاریخ اقوام باستان را مطالعه و بررسی کنند.

«شهر مردگان» با سقف‌های خاص مقبره‌هایش که به اهرام ثلاثه مصر می‌مانند، از مسافت دور به‌‌وضوح قابل مشاهده است. اما برای درک واقعی این بنای تاریخی باید در مسیرهای پیچ‌درپیچ آن قدم بزنید. در اینجا 95 مقبره وجود دارد که به سه نوع تقسیم می‌شوند: روی زمین، نیمه زیر زمین و کاملا زیر زمین با سقف‌های هرمی یا شیروانی. از نظر معماری اکثر مقبره‌ها تفاوت خاصی ندارند. آنها چهارضلعی سنگی با سقف‌های پلکانی هستند که به پاگوداهای ژاپنی و اهرام مصر شباهت دارند. این شکل خاص از سقف باعث می‌شود در هنگام بارندگی، آب در این راه‌آب‌ها حرکت کند که این موضوع در هر شرایط آب و هوایی مقبره‌ها را کاملاً خشک نگه می‌دارد.

هر مقبره دارای یک پنجره کوچک است. قبلا با یک کرکره چوبی مخصوص قفل‌دار، قفل می‌شدند؛ اما دیگر مدت‌هاست که قفلی وجود ندارد. پنجره‌ها آن‌قدر کوچک هستند که یک فرد بالغ نمی‌تواند از آنها عبور کند؛ اما از همان پنجره می‌توان همه‌چیز را که در داخل مقبره وجود دارد به وضوح مشاهده کرد. هریک از مقبره‌ها از چندین طبقه تشکیل شده و شامل صدها بقایای دفن‌شده است؛ بنابراین می‌توان گفت که حدود 10 هزار نفر در اینجا دفن شده‌اند. علاوه بر این، بسیاری از تابوت‌ها به اندازه خود شخص و به شکل قایق ساخته شده‌اند، گرچه دریایی در این نزدیکی وجود نداشته است. ظاهراً باوری وجود داشته است که پس از مرگ، متوفی باید از رودخانه فراموشی عبور کند تا وارد دنیای مردگان شود. با توجه به لباس‌ها و برخی وسایل خانه که در این مقبره‌های سنگی باقی مانده است، می‌توان افراد مسن، مردان و زنان جوان و حتی کودکانی را که به‌طرز غم‌انگیزی زودهنگام جان خود را از دست داده‌اند، جلوی چشم آورد.

گفته می‌شود که در قرن هجدهم هنگامی که بیماری وبا در منطقه «دارگاوس» غوغا می‌کرد، کسانی که بیمار می‌شدند، برای اینکه بستگان خود را آلوده نکنند، کمی غذا و آب برمی‌داشتند و داوطلبانه به مقبره‌ها رفته و روزهای آخر عمر خود را در آنجا می‌گذراندند. در یکی از مقبره‌ها کتیبه‌ای یافت شد که روی آن با رنگ قرمز به زبان اوستیایی نوشته شده بود: «با عشق به ما نگاه کنید. ما مثل شما بودیم، شما نیز مانند ما خواهید شد». مشخص نیست که چه کسی آن را نوشته است، اما آن را می‌توان حتی پس از گذشت قرن‌ها پیامی شگفت برای آیندگان دانست. متأسفانه در حال حاضر کتیبه تقریبا قابل خواندن نیست: کارگرانی که در دهه 90 قرن بیستم کار مرمت را انجام می‌دادند، روی آن را با آهک نقاشی کرده و آن را خراب کردند.

اطلاعات بیشتر درباره جاذبه‌های گردشگری فدراسیون روسیه در کتابی به همین نام به قلم نویسنده این مطلب با کمک‌های خانم راحله محمودی مترجم روسی در انجمن دوستی ایران و روسیه در دست انتشار است که خواندن آن را به علاقه‌مندان به عجایب و جاذبه‌های گردشگری روسیه توصیه می‌کنیم.