|

شی جین‌پینگ در‌ حال تغییر‌شکل‌دادن چین است

بازگشت مائو

چالش‌های یک سال اخیر، از افت‌و‌خیزهای اقتصادی تا سیاست «کووید صفر» و حمایت از ولادیمیر پوتین، مانع تثبیت قدرت استبدادی شی نشده است

در سال‌های اخیر، نام شی جین‌پینگ در عرصه سیاسی چین پرطنین‌تر از نام اسلافش بوده است و حزب کمونیست چین با تصویب قطع‌نامه‌ای در سال ۲۰۲۱، او را در جایگاهی هم‌تراز با مائوتسه تونگ، بنیان‌گذار چین کمونیست، قرار داد‌ اما شی جین‌‌پینگ چگونه به چنین جایگاهی رسید؟

بازگشت مائو

در سال‌های اخیر، نام شی جین‌پینگ در عرصه سیاسی چین پرطنین‌تر از نام اسلافش بوده است و حزب کمونیست چین با تصویب قطع‌نامه‌ای در سال ۲۰۲۱، او را در جایگاهی هم‌تراز با مائوتسه تونگ، بنیان‌گذار چین کمونیست، قرار داد‌ اما شی جین‌‌پینگ چگونه به چنین جایگاهی رسید؟ رویترز در مقاله‌ای به قلم یئو لون‌تیان به این موضوع می‌پردازد. به نوشته یئو، یکی از اولین اقدام‌‌های شی جین‌‌پینگ پس از تکیه به کرسی ریاست حزب کمونیست چین در سال ۲۰۱۲، برقراری مجدد «جلسات زندگی دموکراتیک» بود که اعضای کمیسیون ۲۵‌نفره حزب کمونیست را ملزم می‌کرد مقابل رئیس حزب از خود انتقاد کنند. این نمونه کوچک و نمادین نشان می‌دهد که شی از سیاست رهبری جمعی دهه‌های اخیر فاصله گرفت و به قدرتی رسید که از دوره مائو به این‌سو دیده نشده بود. اما اشلی اسری، استاد علوم سیاسی در دانشگاه آلبرتا، معتقد است بی‌میلی شی ۶۹‌ساله به واگذاری قدرت به جانشینی جوان‌تر و اقدام‌هایش که به شکستن هنجارهای رهبری جمعی منجر شده، چین را به کشوری کم‌انعطاف‌تر تبدیل کرده است که به‌سوی آینده‌ای نامطمئن پیش می‌رود. به نظر می‌رسد چالش‌های یک سال اخیر، از افت‌و‌خیزهای اقتصادی گرفته تا سیاست «کووید صفر» و حمایت از ولادیمیر پوتین، مانع تثبیت قدرت شی نشده است. او در یک دهه زمامداری‌اش، امنیت، توسعه اقتصادی، تقویت ارتش، سیاست خارجی جسورانه‌تر و تشدید فشار برای تصاحب تایوان را در اولویت قرار داده است. وقتی بزرگان حزب شی را به رهبری انتخاب کردند، او را که پسر یک انقلابی حزب کمونیست بود، گزینه‌ای امن و مطمئن می‌دانستند که حزب را در اولویت قرار می‌دهد و احیا می‌کند. وقتی شی در سال ۲۰۰۷ به عضویت کمیته دائمی حزب کمونیست درآمد، لیبرال‌ها و دولت‌های غربی امید داشتند که او اصلاح‌طلب باشد. به‌هر‌حال، پدرش زمانی که دبیر حزب در استان گواندونگ بود، به دنگ شیائوپینگ، رهبر وقت، کمک کرده بود برنامه اصلاحات چین را عملی کند.

اما شی دستورالعمل نجات حزب را با جدیت دنبال کرد، حزب در مرکز زندگی اجتماعی چین و خود را در مرکز حزب قرار داد. به اسم مبارزه با فساد و بازگشت اعتماد عمومی به حزب، تا آوریل ۲۰۲۲، حدود ۴. ۷ میلیون نفر از مسئولان دولتی تحت تحقیق و بازجویی قرار گرفتند. شمار زیادی تصفیه شدند، از جمله رقبایی مانند بو شیلای، رئیس محبوب حزب در چونگ‌چینگ. چنین اقدام‌هایی در عین جلب حمایت عمومی، دشمنان سیاسی را ریشه‌کن کرد و دوستان را در جایگاه‌هایی که به‌تازگی خالی شده بود، قرار داد. شی همچنین هر مخالفتی را سرکوب و بحث‌های «توهین‌آمیز» اعضا درباره حزب را ممنوع کرد. تمام اظهارنظرهای انتقادآمیز درباره شی از اینترنت حذف شد. در سال ۲۰۱۶، او خود را در «مرکز» حزب قرار داد و در سال ۲۰۱۸، محدودیت دو‌دوره‌ای ریاست‌جمهوری را حذف و راه را برای حکومت مادام‌العمرش هموار کرد.

کشور بزرگ، رئیس بزرگ

استادان دانشگاهی وابسته به حلقه دولت معتقدند کشوری به بزرگی و تنوع چین به قدرت متمرکز مرکزی و رهبری قدرتمند نیاز دارد تا از هرج‌و‌مرج جلوگیری کند. آنها در تأیید این مدعا، به موفقیت چین در کاهش فقر، احداث زیرساخت‌ها، برگزاری رویدادهایی مانند المپیک زمستانی و مهار شیوع کرونا اشاره می‌کنند. به عقیده جوزف توریگین، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست استبدادی، در‌حالی‌که حزب کمونیست چین از اصلاح مسیر ناتوان نیست، بسیاری از افراد بلندپایه این حزب محصول همان سیستمی‌اند که شی از آن آمده است و احتمالا دیدگاه‌هایی مشابه دارند. اما دالی ینگ، استاد سیاست چین در دانشگاه شیکاگو، پیش‌بینی می‌کند باوجود تمایل شی به حفظ قدرت مطلق، ممکن است وادار شود در دوره سوم ریاست‌جمهوری‌اش منعطف‌تر باشد، به‌ویژه با توجه به انتقادهای روزافزون از سیاست‌های «کووید صفر». او می‌گوید: «پیش از آخرین موج شیوع کرونا، حتی وقتی سیاست‌هایش آزاردهنده بود، بیشتر مردم حمایت می‌کردند. امروز، با اقتصادی که دچار رکود شده، و کشور در سیاست کووید صفر گرفتار شده است، شاید ناچار باشد بیش‌از‌پیش پذیرای عقاید متفاوت باشد».

حرکت به کدام سو‌؟

شی در گزارشی طولانی به کنگره آنچه ‌رسانه‌های حزبی آن را «طرح نامه» برای پنج سال آینده توصیف کردند، تشریح کرد. کارشناسان معتقدند نکته اصلی آن است که شی قصد دارد مسیر خود را باوجود کُند‌شدن روند رشد اقتصاد و جنجال‌هایی که برخی از سیاست‌های او در داخل و خارج از چین ایجاد کرده، کماکان ادامه دهد و تلاش بلند‌پروازانه خود را برای «جوان‌سازی بزرگ» چین حفظ یا تشدید کند. درک اینکه شی در یک دهه گذشته زمامداری‌اش چگونه چین را متحول کرده، می‌تواند سرنخ‌هایی برای رخدادهای بعدی در اختیارمان قرار دهد. «اوریانا اسکایلار ماسترو» یکی از اعضای مرکز فریمن اسپگلی استنفورد به کریستین ساینس مانیتور می‌گوید: «آنچه درباره گزارش شی می‌توان گفت آن است که باوجود برخی چالش‌هایی که اخیرا حزب با آن مواجه شده، هیچ‌یک از این سیاست‌های اصلی اصلاح نشده است. برخلاف گمانه‌زنی‌های کارشناسان خارجی مبنی بر اینکه قدرت چین به اوج خود رسیده، هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که چینی‌ها نیز چنین دیدگاهی داشته باشند. آنان فکر می‌کنند که در مسیر درستی قرار دارند؛ چه درباره حرکت به‌سوی اتحاد مجدد با تایوان یا داشتن یک ارتشی در رده و سطح جهانی». کریستین ساینس مانیتور به چهار موردی اشاره کرده که شی از طریق آن چین را تغییر داده است:

سرکوب فساد

در داخل چین یکی از سیاست‌های مورد‌تأیید شی اخراج مقام‌های حزب کمونیست چین، دولت و ارتش از جمله مقام‌های ارشد حزب و ژنرال‌های ارتش آزادی‌بخش خلق به اتهام ارتکاب فساد بوده است. در سه دهه پیش از قدرت‌گیری شی در سال ۲۰۱۲ میلادی، اصلاحات اقتصادی بازار‌محور چین بدون پاسخ‌گویی سیاسی یا شفافیت انجام شد. همین امر منجر به ایجاد فساد شد. از نظر شی مقام‌های غیرصادق و حریص مانع بزرگی بر سر راه تلاش او برای تقویت حاکمیت حزب بودند که او آن را پیش‌نیاز پیشرفت چین می‌داند. او رویکردی از بالا‌به‌پایین برای مطالبه «انضباط» بیشتر در میان کادرها اتخاذ کرده و میلیون‌ها نفر را در دهه گذشته مورد‌بازخواست قرار داده است. به‌طور‌کلی، این سیاست در داخل کشور محبوب بوده؛ اگرچه شی از فشار ضد‌اختلاس برای حذف رقبای سیاسی، ارتقای متحدان و تحکیم قدرت در دستان خود استفاده کرده و به نظر می‌رسد این کارزار پایان نیافته است. شی در یک صحنه با پرده‌های قرمز روشن پوشیده از چکش و داس طلایی بزرگ در تالار بزرگ مردم پکن صحبت می‌کرد. به نزدیک به دوهزارو۳۰۰ نماینده حزب گفت ‌فساد هم‌چنان «سرطانی برای سرزندگی و توانایی حزب است». در‌واقع، برخی از کارشناسان می‌گویند که شی به قدری برای خود دشمن سیاسی ایجاد کرده که احتمال پاکسازی مستمر نخبگان حاکم در سال‌های آتی وجود دارد.

نابرابری درآمد و رشد اقتصادی

چین گام‌های بزرگی در کاهش فقر وخیم در دوره زمامداری شی برداشته و درآمد میلیون‌ها نفر را به بالای خط فقر رسمی آن کشور رسانده است. شی اعلام کرد که فقر شدید در چین در سال ۲۰۲۰ میلادی از بین رفته و روز یکشنبه از این امر به‌عنوان یک «شاهکار تاریخی» استقبال کرد. این سیاست محبوبیت بالایی برای شی در میان چینی‌ها در مناطق فقیر و روستایی به ارمغان آورده است.

با‌این‌وجود، نابرابری درآمد در طول رونق اقتصادی چین افزایش یافته و تا سال ۲۰۲۰ میلادی ۶۰۰ میلیون چینی هم‌چنان درآمد ماهانه حدود هزار یوان (۱۴۰ دلار) داشتند. شی این شکاف بین دارا و ندار در چین را با سیاست «شکوفایی مشترک» هدف گرفته و تمرکز اصلی خود برای پنج سال آینده را بر آن قرار داده است. شی در‌این‌باره گفته است: «ما برابری فرصت‌ها را ترویج خواهیم کرد. درآمد افراد کم‌درآمد را افزایش خواهیم داد و گروه‌های با درآمد متوسط را گسترش خواهیم داد». با‌این‌وجود‌ کارآفرینان چینی و خارجی نگران هستند که تلاش‌های شی برای مقابله با نابرابری با اقدامات نظارتی ناگهانی و تا‌حدودی ناشیانه اعمال شوند؛ مانند سرکوب موفق‌ترین شرکت‌های فناوری پیشرفته چین در سال گذشته. آن شرکت‌ها بر اثر این کارزار سرکوب صد‌ها میلیارد از ارزش سهام خود را تقریبا یک‌شبه از دست دادند. شی هم‌چنین از غلبه اقتصاد دولتی چین بر بخش خصوصی حمایت کرده و دستورالعمل سیاست قرنطینه‌های مکرر برای مقابله با کووید‌۱۹ را صادر کرده که هر دو مورد باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی می‌شود.

هزینه‌های نظامی و امنیت ملی

بودجه نظامی چین در سال ۲۰۲۰ به ۲۵۲ میلیارد دلار افزایش یافت و از این نظر پس از ایالات متحده در رتبه دوم جهان قرار گرفت، زیرا آن کشور به دنبال نوسازی و ارتقای قابل‌توجه نیرو‌های مسلح خود است.

شی متعهد شده که هدفش برای تبدیل ارتش آزادی‌بخش خلق چین به یک نیروی در سطح جهانی تا سال ۲۰۲۷ را سرعت بخشد. او گفت که چین «آموزش نیرو‌ها را تشدید خواهد کرد و آمادگی رزمی را در سراسر جهان افزایش خواهد داد» و در‌عین‌حال «یک سیستم قوی از نیرو‌های بازدارنده استراتژیک» ایجاد خواهد کرد؛ آنچه رسانه‌های دولتی می‌گویند اشاره‌ای به تسلیحات هسته‌ای استراتژیک بوده است. او گفته بود: «ما سریع‌تر برای نوسازی نظامی، پرسنل و تسلیحات خود اقدام خواهیم کرد». شی گفته بود مأموریت ارتش آزادی‌بخش خلق چین حفاظت از «منافع اصلی» چین از جمله ادعا‌های ارضی گسترده بر دریای چین جنوبی و تایوان است.

در طول یک دهه گذشته شی، فشار‌ها را برای متحد‌کردن سرزمین اصلی چین با جزیره خودگردان تایوان افزایش داده است. او روز یکشنبه با لحنی قوی متعهد شد که «اتحاد کامل کشور ما باید محقق شود و بدون شک می‌توان آن را محقق کرد». سخنانی که تشویق مشتاقانه نمایندگان حزب کمونیست چین را به همراه داشت. او گفت در‌حالی‌که به دنبال اتحاد مجدد مسالمت‌آمیز است: «هرگز قول نمی‌دهد از توسل به زور چشم‌پوشی کند»؛ اظهاراتی که هشداری علیه مداخله نیرو‌های خارجی و جدایی‌طلبان قلمداد شد. با این‌ وجود‌ با افزایش فشار چین بر تایوان با تشدید تهاجمات نیروی هوایی و مانور‌های نظامی بزرگ در اطراف جزیره، نظرسنجی‌ها در تایوان نشان می‌دهد که احساسات عمومی نسبت به ایده اتحاد از گرمای سابق برخوردار نیست. این تا حدی به دلیل تحمیل یک قانون سختگیرانه امنیت ملی در هنگ‌کنگ از سوی پکن در سال ۲۰۲۰ است که به‌عنوان تضعیف استقلال آن منطقه تحت فرمول «یک کشور، دو سیستم» قلمداد می‌شود.

سیاست خارجی

سیاست خارجی چین در دوره شی نتایج متفاوتی داشته است. از یک‌سو، چین به پیشبرد نفوذ و جایگاه خود در جنوب جهانی ادامه می‌دهد. این تا حدی به دلیل فشار عظیم سرمایه‌گذاری روی برنامه ابتکاری «کمربند و جاده» است که از سال ۲۰۱۴ به پر‌کردن شکاف بزرگ زیرساختی در کشور‌های در‌حال‌توسعه کمک کرده است. هم‌چنین، شی با دیگر دولت‌های اقتدارگرا به‌طور‌خاص با روسیه یک اتحاد نزدیک و «بدون محدودیت» را ایجاد کرده است. باوجوداین‌ سیاست منطقه‌ای و خارجی تهاجمی‌تر شی و راه‌اندازی دیپلماسی تند موسوم به «گرگ جنگجو» به وخامت روابط بین پکن و کشور‌های توسعه‌یافته در آسیا و غرب (فراتر از همه، ایالات متحده آمریکا) دامن زده است. به گفته کارشناسان سخنرانی شی درباره مداخله خارجی و انتقاد او از هژمونی و قلدرمنشی سایر کشورها، ممکن است نشانه‌ای از آن باشد که رویکرد دیپلماتیک جنگجویانه‌تر چین تشدید خواهد شد. ماسترو از استنفورد می‌گوید: «شی از سال ۲۰۱۳ کاملا آشکار ساخته که دوره تصدی‌اش به‌عنوان رهبر همراه با بازیابی موقعیت چین در صحنه بین‌المللی و پیگیری منافع اصلی، عمدتا مسائل سرزمینی حتی با تحمل هزینه بوده است». او می‌افزاید: «ادامه این روند تا پنج سال آینده تقریبا تضمین شده است».