|

به بهانه انقلاب اکتبر

اعتراضاتی که چراغ حکومت تزاری را خاموش کرد

۱۴۶ سال پیش اولین تظاهرات سیاسی در ۱۹ دسامبر ۱۸۷۶ رخ داد که به موجب آن حدود ۴۰۰ دانشجو و کارگر زن و مرد در میدان کازانسکایا سن‌پترزبورگ شرکت کردند که اغلب آنها اعضای گروه «سرزمین و آزادی» بودند.

احمد وخشیته-استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه: ۱۴۶ سال پیش اولین تظاهرات سیاسی در ۱۹ دسامبر ۱۸۷۶ رخ داد که به موجب آن حدود ۴۰۰ دانشجو و کارگر زن و مرد در میدان کازانسکایا سن‌پترزبورگ شرکت کردند که اغلب آنها اعضای گروه «سرزمین و آزادی» بودند.

گزاف نیست اگر بگوییم روسیه از این هنگام در آستانه یک دگردیسی قرار گرفت که البته این دوره گذار ۴۱ سال به طول انجامید و نهایتا در انقلاب فوریه تجلی کرد. در واقع عوامل متعددی جامعه روسیه را آرام‌آرام به سمت اعتراضاتی پیش برد که در سپهر آن یک تغییر بزرگ را جست‌وجو می‌کردند: از جمله آنکه قدرت در دستان حلقه محدودِ تزار خلاصه شده؛ مشکلات معیشتی، زندگی مردم را با فشار بسیاری مواجه کرده و البته این موضوع که شهروندان این کشور خشمگین از شکست کشورشان در جنگ‌های خانمان‌سوزی بودند که غرور و هویت ملی آنها را خدشه‌دار کرده بود. برآیند این عوامل در کنار پررنگ‌شدن مفاهیمی مانند آزادی‌های فردی و اجتماعی و دموکراسی که به واسطه انقلاب‌های دموکراتیک در فرانسه و آلمان پررنگ شده بود، جامعه را برای دستیابی به یک دگرگونی آماده می‌کرد.

آنچه عیان است، حکمرانی تزار در پاسخ به اعتراضات مردم از همان ابتدا، تنها بر سرکوب استوار بود و ملاحظه می‌شود که همین نخستین تظاهرات سیاسی گروه «سرزمین و آزادی» در دسامبر ۱۸۷۶ با دستگیری ۳۰ نفر از شرکت‌کنندگان سرکوب می‌شود و حتی برای آنکه درس عبرتی برای دیگران باشد، احکام سختی برای دستگیرشدگان صادر می‌شود و پنج نفر از آنها به کار طولانی و 10 نفر نیز به تبعید به سیبری محکوم می‌شوند.

در این میان مرگ الکساندر سوم و به‌قدرت‌رسیدن نیکلای دوم نشان داد که در نظام‌های خودکامه، الزامی وجود ندارد که مرگ یک دیکتاتور به تولد دوران جدیدی در یک کشور تبدیل شود. در واقع برخلاف باور بسیاری که گمان می‌کردند که کشور از دیکتاتوری عبور می‌کند و تزار جدید برای آنکه مردم را با خود همراه کند، دست به اصلاحات می‌زند و به دنبال طلوع آزادی بودند؛ غافل از اینکه تزار جدید برای آنکه سرنوشت پدرش را تجربه نکند، فضا را آن‌قدر امنیتی کرد که روح استبداد بیش از پیش در روسیه دمیده شد. ازاین‌رو با آغاز زمامداری نیکلای دوم، جنس اعتراضات بار دیگر به جنبش‌های اعتراضی، تظاهرات و نهایتا اعتراضات سراسری تبدیل شد. در میان سال‌های ۱۹۰۱ و ۱۹۰۲ اعتراضات دهقانی در برخی شهرها شکل گرفت و با وجود اینکه معترضان سرکوب و به شدت مجازات شدند؛ اما پس از آن، اعتراضات ۲۲ ژانویه ۱۹۰۵ رخ داد که جمعیتی نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر، تظاهرات مسالمت‌آمیزی در نزدیکی کاخ شاه انجام دادند که گفته می‌شود در جریان سرکوب آنها ۳۰۰ نفر در همان روز کشته شدند.

اگرچه رفته‌رفته موج سرکوب و توسل حاکمیت به خشونت افزایش یافت، اما در مقابل از دامنه زمانی تکرار اعتراضات مردمی کاسته شد و مردم در تابستان همان سال تظاهرات خیابانی جدیدی را رقم زدند.

ابتدای پاییز ۱۹۰۵ بود که در کنار اعتراضات دانشجویان، بزرگ‌ترین اعتصابات سراسری در روسیه نیز آغاز شد تا به موجب آن نانوایان و اندکی بعدتر کارگران کارخانه‌ها و سپس کارکنان راه‌آهن نیز در اعتراض به عملکرد نیکلای دوم به آن بپیوندند. آخرین تزار روسیه که فهمیده بود دیگر با توسل به خشونت نمی‌تواند معترضان را سرکوب کند، وعده اصلاحات داد تا معترضان به خانه بازگردند و پس از آن به واسطه موج گسترده اعدام‌ها، اندکی بر اوضاع مسلط شد. اما شاید او هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد وقتی با آغاز جنگ جهانی اول، قیمت‌ کالاهای اساسی در روسیه چندین برابر شود و مردم معترض دوباره به خیابان‌ها بیایند، نتواند آنها را با ضرب گلوله ساکت کند.

میان سال‌های سرکوب از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷، نفرت از تزار چنان در جامعه پررنگ شده بود که نهایتا در اعتصابات گسترده دانشجویان و کارگران ظهور پیدا کرد؛ مردمی که با شعارهای مرگ بر استبداد؛ ما نان می‌خواهیم و مرگ بر جنگ به خیابان‌ها آمده بودند. تزار گمان می‌کرد دشمن خارجی می‌تواند به عاملی برای سرکوب مردم و ایجاد وحدت تبدیل شود و این یکی دیگر از خطاهای محاسباتی او بود؛ اما این‌بار یک تفاوت مهم نیز پیدا شد؛ روند اعتراضات مسالمت‌آمیز و مبتنی بر خشونت‌پرهیزی سبب شد طیف‌های مختلف مردم به خیابان‌ها بیایند و اگرچه به فرمان تزار حدود ۱۶۰ هزار نیروی مسلح برای سرکوب به خیابان‌ها روانه شدند، اما سربازان برخلاف نیروهای پلیس و پلیس مخفی نه فقط به مردم شلیک نکردند که به آنها پیوستند تا ۴۵۰ سال حکومت تزاری به آخر برسد.

در اینجا این پرسش کلیدی وجود دارد که چرا طلوع خورشید آزادی پس از انقلاب فوریه ۱۹۱۷ با انقلاب اکتبر که در چنین روزهایی در نوامبر همان سال رخ داد، خیلی زود غروب کرد؟ هفته آینده در «در حوالی میدان سرخ» به این موضوع خواهم پرداخت.