حقیقتا ایران بهزودی سکان هدایت دنیا را در دست خواهد گرفت؟
چشمان بسته اصولگرایان
«ایران به قدرت اول دنیا تبدیل شده است»، «ما در مرحله تدوین قانون جدید برای جهان هستیم و باید خود را برای تدوین این قانون مهیا کنیم»، «پیشرفتی که جمهوری اسلامی طی چهلوچند سال اخیر داشته با کشورهای منطقه و میانگین رشد جهانی قابلمقایسه نیست»، «ایران پیشرفتهای بسیاری دارد که حتی نخبگان اطلاعات دقیقی از آنها ندارند»؛
«ایران به قدرت اول دنیا تبدیل شده است»، «ما در مرحله تدوین قانون جدید برای جهان هستیم و باید خود را برای تدوین این قانون مهیا کنیم»، «پیشرفتی که جمهوری اسلامی طی چهلوچند سال اخیر داشته با کشورهای منطقه و میانگین رشد جهانی قابلمقایسه نیست»، «ایران پیشرفتهای بسیاری دارد که حتی نخبگان اطلاعات دقیقی از آنها ندارند»؛ این جملات را یک فرد معمولی یا یک فرد بیاطلاع از دنیای سیاست و حکمرانی بر زبان نیاورده بلکه سخنانی است که صدیقی امامجمعه موقت تهران، سیدمحمدمهدی میرباقری عضو مجلس خبرگان رهبری، سخنگوی دولت و رئیسجمهور در روزهای اخیر بر زبان آوردهاند؛ البته از این دست سخنان در میان اصولگرایان خوشحال از قدرت یکپارچه «که با رویکارآمدن دولت سیزدهم نصیبشان شده» کم نیست؛ اما این روزها با افزایش مشکلات معیشتی و کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم و نگرانیها از اقتصاد ایران، بهجای یافتن راهحل، تعریف از خود شدت هم یافته است، گویی مردم ایران در خلأ زندگی میکنند و با این اخبار، یکباره سفرهشان رنگین خواهد شد و نارضایتیها خاموش. کارکرد ملموس سخنانی از این دست فراهمکردن خوراک خبری جدیدی برای نقد دنیای ذهنی اصولگرایان برای رسانههای بیگانه و بازی با اعصاب و روان مردم خسته از فشارهای اقتصادی و اجتماعی است. اینگونه اظهارنظرها برآمده از خاستگاه ذهنی و نه زندگی واقعی اصولگرایان است که یا سعی دارند اینگونه چشمان خود را بر روی مطالبات افکار عمومی و همچنین معترضان ببندند یا در دنیایی دور از کف خیابان و زندگی معمول مردم سیر میکنند. درباره اینکه ریشه این نوع تفکرات که اغلب منتج به تصمیمسازی در حکمرانی هم شده است، کجاست، نمیتوان به قضاوت دقیق نشست؛ اما مشکل آنجاست که همین تفکرات زمینه تصمیماتی را ساختهاند که کشور را در مرز چالشهای عظیم اقتصادی و سیاسی قرار داده است، چه زمانی که برجام را معطل زمستان سرد اروپا نگه داشتند با وعده دو ماه صبر کنید زمستان سخت از راه برسد تا اروپا تسلیم ایران شود، چه زمانی که کل تحریمها کاغذپاره خوانده شد یا قرار شد اقتصاد به تحریمها گره نخورد و صریح بیان شد ضعف دولت قبل بود که نتوانست بدون برجام و تحریمها ارز را کنترل کند و ما میتوانیم. چه در ماههای اخیر که با رشد تورم و کاهش بیسابقه ارزش پول ملی همچنان سخن از حسادت اروپاییها به کشور است و ازسرعت قطار در حال حرکت کشور یاد میشود؛ همه در حالی است که مهمترین وعدههای اصولگرایانچه در عرصه تولید مسکن و کنترل بازار خودرو و سکه و ارز چه در حیطه درمان و دارو و چه در بحث اینترنت و موارد دیگر محقق نشده است. وعدهها از یک نمایش سیاسی فراتر نرفتهاند. در چنین شرایطی حال اینکه چگونه ما قرار است برای دنیای در حال نابودی، قانون نجات بنویسم یا در برابر حسادت دنیا به پیشرفت بیمثال کشور مقاومت کنیم، میشود مهمترین سخنان مسئولان ما. پنجشنبه هفته گذشته صدیقی امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه موفقیتهای چشمگیر ایران اسلامی دشمن را به زانو درآورده است، افزود: ایران به قدرت اول دنیا تبدیل شده است. او با اشاره به دستاوردهای انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف، بیان کرد: پیشرفتهای انقلاب اسلامی مانند خاری در چشم دشمنان شده است و ازاینرو فشارهای رسانهای و عملیات روانیاش را بر این نظام گسترده است. چندی پیش هم محمدمهدی میرباقری کاملا جدی اظهار کرده است: در اینکه در آستانه یک تحول در مقیاس جهانی قرار داریم، بین اندیشمندان داخلی و خارجی اختلافنظری وجود ندارد؛ بنابراین باید برای نقشآفرینی در آینده جهان آماده شویم. این عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: «ما در مرحله تدوین قانون جدید برای جهان هستیم و باید خود را برای تدوین این قانون مهیا کنیم و سهم و تأثیر جدی داشته باشیم و فضا را برای نقشآفرینی بیشتر آماده کنیم».
میرباقری گفت: «بحث و سؤالی که هماکنون مطرح است، این است که تمدن جدید غرب که الان موجود است، دارد تعارضات خود را حل میکند و در یک شکل پیچیدهتری میخواهد خودش را سامان دهد یا اینکه این تمدن درحال فروپاشی است؟ مدرنیته در تلاش است تعارضات درونی خود را حل کنند که مهمترین آنها انقلاب اسلامی و آثار آن در سطح جهانی است. پیشبینی آنها این است که تا ۱۰ سال دیگر نظام موجود دولت و ملت دچار فروپاشی خواهد شد و برای دستیابی به این هدف، جنگهای بزرگی ایجاد خواهند کرد تا نقشآفرینان مخالف ایده خود را حذف کنند». عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: «انقلاب اسلامی در جهان، خودآگاهی ایجاد کرده و کار به جایی رسیده که تمدن غرب و نظم آن در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. غرب سعی میکند با ایجاد موانعی مانند جنگ و تحریم، جلوی انقلاب اسلامی را بگیرد و آخرینش هم همین جنگ شناختی است. تحلیلگران غربی، فتنه جدید را پایان کار انقلاب اسلامی تلقی میکردند؛ ولی مأیوس شدند. تمدن غرب، چین و روسیه را رقیب خود میداند؛ اما انقلاب اسلامی را بدیل و جایگزین خود میداند و سعی میکند با هژمونی رسانهای تأثیر انقلاب اسلامی را کمرنگ جلوه دهد. غربگراها میگویند که بیخود تلاش میکنید. درنهایت، غربیها بر شرایط فائق میآیند و باید برای گذر از این چالش با غربیها کنار بیاییم». سخنان رئیسجمهور و کابینهاش هم بماند که کلا قائل به وجود مشکلات نیستند و وضعیت کشور را مطلوب و روند افزایشی قیمت ارز را هم کار دشمن میدانند؛ بنابراین وقتی متهمی وجود دارد، نیازی به حل مشکل احساس نمیشود. اینکه نتیجه این تفکر چه بر سر کشور خواهد آورد، یکی از مهمترین دغدغههای بیپاسخ ماههای اخیر است و انتظار برای ترمیم کابینه و حل مشکلات میان انبوه مطالبات درحال رنگباختن است.