مالیات بر تورم به جای مالیات بر ثروت
انیمیشن «رابین هود» را والت دیسنی در سال ۱۹۷۳ روانه بازار کرد؛ ولی داستان آن، چنان جذاب و بهیادماندنی بوده است که همه جوانهای دیروز و امروز و حتی بسیاری از کودکان این سالها نیز، شخصیتهای این انیمیشن را بهخوبی به یاد دارند. صدای «مالیات، مالیات» یکی از شخصیتهای این انیمیشن و جمعآوری مالیات به هر قیمت، که نتیجهاش فقیرترشدن مردم بود، یک طرف ماجرا بود و در آن سو، رابین هود و دوستانش بودند تا با ربودن این مالیاتها، پولها و طلاها را به مردم و به صاحبان آن بازمیگرداندند تا نور و شور زندگی در وجود آنان خاموش نشود.
منوچهر محمدشمیرانی: انیمیشن «رابین هود» را والت دیسنی در سال ۱۹۷۳ روانه بازار کرد؛ ولی داستان آن، چنان جذاب و بهیادماندنی بوده است که همه جوانهای دیروز و امروز و حتی بسیاری از کودکان این سالها نیز، شخصیتهای این انیمیشن را بهخوبی به یاد دارند. صدای «مالیات، مالیات» یکی از شخصیتهای این انیمیشن و جمعآوری مالیات به هر قیمت، که نتیجهاش فقیرترشدن مردم بود، یک طرف ماجرا بود و در آن سو، رابین هود و دوستانش بودند تا با ربودن این مالیاتها، پولها و طلاها را به مردم و به صاحبان آن بازمیگرداندند تا نور و شور زندگی در وجود آنان خاموش نشود.
زبان مشترک
شاید اگر شعرها و داستانها و رمانها و فیلمها ساخته نمیشدند تا برای ما استعاره بسازند، استعارههایی که بتوانیم در ارتباط مشترک خود با دیگران استفاده کنیم، بدونتردید برای رساندن یا القای یک حرف و یک مفهوم، نیاز به صدها و هزاران کلمه داشتیم. درحالیکه خیلی وقتها، یک مفهوم طولانی را با یک مثال، یک شعر کوتاه یا بازگوکردن نام یک شخصیت داستانی یا کارتونی، بهخوبی به مخاطب خود منتقل میکنیم. در حقیقت، مثالها و فیلمها و داستانها، زبان مشترکی را در میان مردم خلق میکند که بتوانند در مصرف کلمات، صرفهجویی کنند! بارزترین و ملموسترین مثالی که در این زمینه میتوان مطرح کرد، همین انیمیشن رابین هود است که این نام را هرجا بگویید یا بنویسید مخاطب و خواننده شما با به یاد آوردن آن درمییابد که منظور شما سیستمی است که از مردم، مالیات نابجا و اضافی دریافت میکند. پس از این مقدمه، بدونتردید نرخ تورم بسیار بالای سالهای اخیر و ناعادلانهبودن نظام مالیاتی به ذهن میرسد و به یاد این تعریف علمی میافتیم که یک نظام مالیاتی مطلوب، باید تلاش کند ارتقای شرایط زیست را در بین مردم جامعه بهدرستی انجام دهد و نقش تنظیمی داشته باشد.
مالیات بر تورم!
طرح «مالیات بر عایدی سرمایه» که کلیات آن چندی پیش از سوی نمایندگان مجلس به تصویب رسید؛ ولی هنوز فرصت حضور در صحن علنی را پیدا نکرده است؛ ازجمله همین طرحهایی است که به جز کارشناسان اقتصادی، حتی مردم عادی را هم نگران کرده است. کارشناسان عقیده دارند هدایت نادرست نقدینگی در کشور، بارها مسئولان را به تصمیمگیریهای عجولانه وادار کرده است و این تصمیمگیریهای شتابزده، به جای حل مشکلات قبلی، مشکل جدیدی را به انبوه مشکلات پیشین اضافه کرده است. آنها میگویند طرح مالیات بر عایدی سرمایه، شاید ظاهر جذابی داشته باشد؛ ولی راه درستی برای کسب درآمدهای مالیاتی نیست و تبعات اجرای آن میتواند موجب فقیرترشدن بسیاری از دهکهای کمدرآمد جامعه شود.
کارشناسان بر این باور هستند زمانی که شخصی ملک یا خودرویی را که در گذشته و با قیمتی بسیار پایینتر از قیمت امروز خریداری کرده است و حال در زمان فروش آن مبلغی بالاتر از قبل را به دست میآورد، این مبلغ اضافه، ارزش و قدرت خرید بالاتری را برای شخص ایجاد نمیکند و اگر قرار باشد درصد درخورتوجهی را نیز بهعنوان مالیات پرداخت کند، نام آن را باید «مالیات بر تورم» گذاشت. درحالیکه راه درست کسب درآمد، دریافت مالیات از درآمد یا ثروت اشخاص است.
کارشناسان، طرح مالیات بر عایدی سرمایه را بیشتر از آنکه راهی برای جلوگیری از دلالبازی و بورسبازی در بازارهای مسکن و خودرو بدانند، راهی میدانند که دودش بیشتر به چشم مردم عادی میرود.
مردم هم خود را یک مغبون و ضرردیده تمامعیار میدانند و میگویند از یک سو، همهروزه شاهد صعود وحشتناک و گرانشدن سرسامآور همه اقلام و لوازم مورد نیاز زندگی هستیم و مجبوریم بار این تورم طاقتفرسا را بر دوش بکشیم و از سوی دیگر اگر مجبور به فروش ملک یا خودروی خود باشیم، باید تاوان سوءمدیریتهای اقتصادی دولتمردان را هم بدهیم و با اجبار به پرداخت این مالیاتهای نابجا، شاهد کوچکشدن روزبهروز دارایی و سفره رزق و روزیمان باشیم.