|

لایحه بودجه و سرنوشت تاریک کشاورز و کشاورزی

فصل برداشت خرمن یکی از کشاورزان بر سر خود می‌زد و با ناله می‌گفت شب عید 20 من گندم برشته کردم و دادم به بچه‌هایم به‌همین‌خاطر محصول امسالم از دیگر کشاورزان کمتر شد. کدخدا با تعجب گفت مرد این چه حرفی است؟ یک شب می‌توان 20 من گندم برشته کرد و خورد؟ پاسخ کشاورز جالب بود. شب عید بچه‌ها گرسنه مانده بودند.

نعمت احمدی حقوق‌دان

نعمت احمدی-حقوق‌دان: فصل برداشت خرمن یکی از کشاورزان بر سر خود می‌زد و با ناله می‌گفت شب عید 20 من گندم برشته کردم و دادم به بچه‌هایم به‌همین‌خاطر محصول امسالم از دیگر کشاورزان کمتر شد. کدخدا با تعجب گفت مرد این چه حرفی است؟ یک شب می‌توان 20 من گندم برشته کرد و خورد؟ پاسخ کشاورز جالب بود. شب عید بچه‌ها گرسنه مانده بودند. مقداری از بذر سال بعد را برداشتم و دل بچه‌ها را شاد کردم و خب وقتی بذر را نکاشته خوردم، معلوم است نتیجه‌اش سر خرمن معلوم می‌شود و دیدیم که برداشت کمتری نسبت به دیگران خواهم داشت. حالا قصه پرغصه وزرای نیرو و اداره برق و همراهی وزیر کشاورزی و زیرمجموعه ایشان است. برق چاه‌های کشاورزی را به بهانه تأمین برق نیروگاه‌ها برای جلوگیری از خاموشی شهرها قطع کردند و نامه‌نگاری جهاد کشاورزی با اداره برق که خاموشی چاه‌های کشاورزی در زمستان به علت عدم نیاز به آبیاری زمستانه ضرری ندارد. جیک‌جیک مستان امروز وزرای نیرو و کشاورزی که فکر محصول بهار و تابستان کشاورزان و باغداران نیستند، باید پاسخ‌گوی سفره مردم باشد. اداره برق هر روز با پیامک‌های تهدیدآمیز با فرامین غلاظ شداد دستور قطعی چندین و چند‌ساعته برق چاه‌های کشاورزی را صادر می‌کند. وقتی به اداره برق اعتراض می‌کنیم، استناد به نامه جهاد کشاورزی می‌کند که در زمستان نیاز به آبیاری نداریم. نمی‌دانم انتصاب مسئولان از وزیر تا مدیران بالادستی و مدیران میانی چگونه صورت می‌گیرد. آیا مانند وزیر رفاه سابق است که با یک میلیون تومان وعده ایجاد شغل می‌داد و تجارت در مناطق آزاد را دشمن تولید و تجارت داخلی می‌دانست؟ هرچه اهل فن داد زدند که با یک میلیون تومان حتی تا محل کاری که وزیر محترم در نظر گرفته‌اند، نمی‌توان سفر کرد و در مورد مناطق آزاد هم گفته شده اگر از اهداف مناطق آزاد دور شده‌ایم و به ضد تولید و تجارت تبدیل شده‌اند، اصل تشکیل مناطق آزاد که در تجارت جهانی برای برون‌رفت از بوروکراسی داخلی کشورهاست و بسیاری از کشورها مانند چین با همین مناطق آزاد توانسته‌اند به اقتصادی شکوفا برسند، باز هم وزیر سابق رفاه مخالف مناطق آزاد بود؛ اما همای اقبال که بر شانه‌های افراد مثل ایشان نشسته بود، اگر با نهیب نمایندگان مجلس پر کشید، به لطف رئیس‌جمهور دوباره بر شانه‌هایش در مناطق آزاد نشست که تا دیروز دشمن سرسخت فعالیت مناطق آزاد بود. دیگر وزرا هم به باور من با حوزه فعالیت وزارتخانه خود آشنایی عملی ندارند. آیا وزیر نیرو درددل مالکان چاه‌های کشاورزی را که اعتراض به قطع برق موتورهای آب خود می‌کنند، فقط شنیده یا اینکه یک 24 ساعت کنار یکی از همین چاه‌های آبی که دستور قطع برق آن را در شبانه‌روز چندین نوبت می‌دهد، زندگی کرده که با هر خاموشی کل وسایل و ابزار برقی دچار آسیب و نوسان می‌شوند و با تکرار چند‌روزه قطع برق منصوبات می‌سوزند و هزینه سنگینی بر شانه‌های نحیف کشاورزان گذاشته می‌شود. آیا فهرست مالکان چاه‌های خرده‌‌مالک را که باید چندین روز چشم‌انتظار نوبت چند ساعت آبی که باید زراعت و باغ خود را آبیاری کنند، دیده که با هر خاموشی نوبت آب خرده‌مالکان تغییر می‌کند و سهم آب زراعت و باغ کم و کمتر می‌شود. آیا هزینه هر نوسان برق را برای یک بار هم که شده، از جیب سوراخ‌شده کشاورزان پرداخت کرده است؟ وزیر کشاورزی که باید قدم‌رنجه کرده، از اتاق‌های گرم در زمستان و سرد در تابستان کاخ وزرارت کشاورزی سری به مزارع و باغات بزند، یک بار، فقط یک بار چنین کاری را انجام داده است؛ نه اینکه با خدم و حشم و آب و جاروکردن به فلان مزرعه شسته‌و‌رُفته از قبل سر زده باشد. آیا چند روز در سرمای زمستان یا گرمای تابستان در باغ و مزرعه ناظر عملکرد کود و سم غیراستانداردی که در سایه وزارتخانه فخیمه تولید و به اجبار به کشاورزان فروخته می‌شود، بوده است؟ آیا نامه فلان مدیر جهاد کشاورزی را که از کشاورزی فقط ابلاغ مدیریت و ریاست را خوب دریافت کرده است، دیده که به اداره برق نوشت «اراضی و باغات منطقه در زمستان نیاز به آب ندارند» و جواز قطعی برق با استناد به همین نامه صادر شده است. اگر چنین نامه‌ای را دیده است و مهر تأیید بر تصمیم مدیر خود زده است، بدا به حال کشاورزان و به تبع آن سفره مردم در فصل برداشت محصول و خوشا به حال سفره واسطه‌ها و دلالان و واردکنندگان محصولات کشاورزی که در پی کسری تولید، کشتی‌ کشتی وارد می‌کنند و بر صندوق‌های پس‌انداز خود می‌افزایند و اگر و اگرهای دیگر. قصه پرغصه تصمیمات لحظه‌ای و بدون کارشناسی مسئولان در بخش کشاورزی مانند تصمیم همان رعیتی است که شب عید چند کاسه گندم بذری خود را برای شادی دل بچه‌هایش برشته کرد و نتیجه آن را فصل برداشت محصول و به قول معروف سر خرمن دید. جناب وزیر نیرو و جناب وزیر کشاورزی، فصل بررسی لایحه بودجه در مجلس است و بینی و بین الله آیا برای سفره مردم در زمان بررسی لایحه بودجه‌ای که دست‌پخت سازمان برنامه و بودجه است، دلتان برای کشاورزان و سفره مردم نسوخت؟ آیا به بند یک تبصره هشت (8) لایحه بودجه نگاهی نینداخته‌اید؟ به این قسمت نگاه کنید. شرکت‌های آب منطقه‌ای استان‌ها و سازمان آب و برق خوزستان مکلف‌اند برای شمارشگر (کنتوردار)‌شدن چاه‌ها با توجه به شرایط اقتصادی و اقلیمی مناطق مختلف کشور از مصرف‌کنندگان آب کشاورزی برای چاه‌های مجاز فاقد شمارشگر هوشمند بر اساس دو برابر ظرفیت پروانه بهره‌برداری آنها و برای چاه‌های مجاز دارای شمارشگر بر اساس برداشت مجاز از آنها، به ازای هر مترمکعب برداشت آب از آبخوان‌ها معادل 300 ریال دریافت و به ردیف درآمدی نزد خزانه‌داری کل کشور واریز کنند. با یک تعریف ساده از مالکان چاه‌های مجاز که همه مقررات را رعایت کرده‌اند، فقط و فقط چون دچار سوءمدیریت مسئولان سازمان مربوطه است، باید 300 ریال به ازای هر مترمکعب آب مجازی که برداشت می‌کنند، به خزانه دولت پرداخت کنند. آقایان مسئول به حضرت عباس همه مراحل و مراتب قانونی را برای اخذ پروانه احداث و بهره‌برداری و نصب منصوبات با قیمت کذایی در زمان‌های مختلف پرداخت کرده‌ایم و به اعتبار مجوزات قانونی طرح کشاورزی یا احداث باغ کرده‌ایم. حالا با چه زبانی می‌توان به میلیون‌ها بوته زراعی و صدها هزار درخت چندین‌ساله گفت از کرامات وزیر ما این است که از این سال به بعد باید محصول برداشت‌نکرده اول خزانه را پر کرد و بعد هزینه نوسانات برق و سوختن منصوبات در پی قطعی مکرر برق را پرداخت و اگر چیزی باقی ماند که نمی‌ماند، هزینه زندگی را برداشت کرد. به دیگر موارد مهم کشاورزان در لایحه بودجه وزارت نیرو در مقالات بعدی خواهم پرداخت. اما وزارت کشاورزی در لایحه بودجه سال 1402 حکایت پیرمردی را پیش‌روی کشاورزان مجسم کرده است که با بار الاغ خود با مأمور دولت برخورد کرد و مأمور با چوب‌دستی بر روی بار او کوبید و پرسید چه حمل می‌کنی؟ پیرمرد که بار الاغش شیشه بود و با ضربه مأمور شیشه‌ها شکسته شده بودند، گفت یک چوب دیگر بزنی «هیچ». طبق لایحه بودجه سال 1402 نهادهای کشاورزی شامل کود و بذر اعم از تولید داخلی و خارجی و وارداتی با نرخ‌های مبتنی بر قیمت تمام‌شده و تک‌نرخی و درباره اقلامی که در بورس کالا عرضه می‌شود، به نرخ کشف‌شده در بورس عرضه می‌شود. این چوب اول وزیر محترم کشاوری که درددل کشاورزان را نمی‌داند و نمی‌خواهد بداند؛ اما چوب دوم برابر لایحه بودجه 1402 وزارت جهاد کشاورزی موظف است حمایت‌های لازم از تولید محصولات اساسی کشاورزی را مشروط به مدیریت الگوی کشت و رعایت مقررات مربوطه با در نظر گرفتن بهبود بهره‌وری و کاهش مصرف آب در واحد محصول در سقف اعتبارات ردیف‌های این قانون به بهره‌برداران عمل کند. الگوی کشتی که در 40 سال گذشته تعریف و تبیین نشده و نمی‌دانیم الگوی مد‌نظر لایحه بودجه سال 1402 در مناطق مختلف چیست و هدف از بهره‌وری کدام است و بهره‌ور مدنظر وزارت فخیمه کشاورزی کیست و مهم‌تر کاهش مصرف آب در واحد محصول در سقف اعتبارات این قانون با کدام فرمول فیثاغورسی تعریف می‌شود. باز هم درباره داغ دل کشاورزان در لایحه بودجه وزیر محترم کشاورزی خواهم نوشت. سخن آخر اینکه ظاهرا همه دست به دست هم داده‌اند تا کشاورز و کشاورزی در کشور را نالایق و ناامید کنند و صوت کشتی‌های حمل مواد غذایی به کشور را آهنگین کنند. درحالی‌که کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته اول پایه‌های تولید محصولات کشاورزی را مستحکم کردند و به صنعت توسعه‌یافته کشاورزی رسیدند، در ایران دست به دست هم داده‌اند قبلا در قالب لایحه بودجه کشاورز و کشاورزی را به گوشه رینگ بکشانند و بر مرده‌ریگ کشاورزی چندهزار‌ساله کشور بساط واردات را پهن کنند.