نمایشگاه قرآن و چند نکته
بعد از چند سال به نمایشگاه قرآن رفتم؛ نمایشگاهی که تلاش دارد فضایی متناسب با ماه رمضان فراهم آورد. فضای شبستان مصلای امام خمینی و رواقهای جانبی آن به نمایشگاه و فضاهای باز به فروش انواع خوراکیها و برخی صنایع دستی عشایری اختصاص دارد.
بعد از چند سال به نمایشگاه قرآن رفتم؛ نمایشگاهی که تلاش دارد فضایی متناسب با ماه رمضان فراهم آورد. فضای شبستان مصلای امام خمینی و رواقهای جانبی آن به نمایشگاه و فضاهای باز به فروش انواع خوراکیها و برخی صنایع دستی عشایری اختصاص دارد. غیر از بخش کتاب و بخش عفاف و حجاب، دیگر بخشها در داخل شبستان است. هنوز نمیدانم در کدام کشور اسلامی، شبستان مصلای نماز جمعه را اینطور تغییر چهره میدهند و آن را از فضایی معنوی به فضایی با پخش انواع موسیقی، سروصداهای متفاوت که در کلیتش نامفهوم است و هیچ پیامی را انتقال نمیدهد و به بازار و محل دادوستد تبدیل میکنند.
در نمایشگاه قرآن همهچیز هست. از همان ابتدا که گام در شبستان میگذاری، نمادی از دعوت به فضایی متفاوت برای مواجهه با قرآن نمیبینی. در طول مسیر بازدید از نمایشگاه نیز نمادهای قرآنی کمتر به چشم میآید. البته پیش از ورود به شبستان در بخش کتاب، انواع قرآن و کتب ادعیه بهویژه قرآنهای نفیس و کتابهای مذهبی مخصوصا در بخش کودک دیده میشود که نشان میدهد در این سالها سرمایهگذاری خوبی برای انتشار داستانهای مذهبی برای سنین مختلف شده است. غرفه عفاف و حجاب هم بیرون شبستان است که برای خود بازاری است از انواع پوشاک و شلوغی غرفه فروش پارچه چادر سیاه.
در داخل شبستان که فاقد دکورآرایی جذاب مرتبط با قرآن است، غرفههای قرآنی لابهلای غرفههای دیگر جای گرفتهاند. گویی همهچیز با عجله و در لحظه آخر برپا شده است. غرفه آموزش نوین قرآن، خطاطی، هنرهای تجسمی با مضامین قرآنی که بسیار چشمنواز هستند، حضور شورای عالی قرآن با چند رحل و قرآن و قرائت قرآن که در آن سروصداها و تنوع موجود گم است، گروههای دانشبنیان و محصولات قرآنیشان که جاذبه چندانی ایجاد نکردهاند، نمایشگاه آستان قدس رضوی از قرآنهای خطی که در میانه آن قرآن منسوب به حضرت علی(ع) دیده میشود و هدیه چند گرم نمک بستهبندیشده تبرک امام رضا(ع) و پرچم و شمعدانگردانی خادمان حرم در میان غرفهها و حرکت جمعی خلقالله پشت سر آنان و رادیو قرآن و خبرگزاری قرآنی که در جمع کوچک خودشان فرورفتهاند، مجموع نقاطی است که به نوعی با قرآن ارتباط پیدا میکنند. شاید مجموع این فضاها به یکچهارم نمایشگاه هم نرسد.
بقیه سالن غیر از فضایی که برای اقامه نماز در نظر گرفته شده است، به غرفههایی اختصاص دارد که بخشی از آن سرگرمکننده هستند. اجرای سرود توسط گروه دختران و گروه پسران به صورت جداگانه که با استقبال مردم مواجه است، متا هیئت با دوربینهای سهبعدی و صف جداگانه مردان و زنان برای بر چشم زدن دوربین که شوق برخی را برانگیخته است. ماکت کعبه که مردم عمدتا در کنار آن عکس میگیرند. بخش نوجوان با بازیهای کامپیوتری، نوجوانان را که در نمایشگاه حضور کمرنگی دارند به سوی خود کشانده است. هنرهای نمایشی هم برای خود جایی یافته است؛ از پردهخوانی توسط یک روحانی تا برگزاری نمایش کودک با مجریگری یک روحانی و قصهخوانی برای کودکان توسط هنرمندان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. در فضای خانهای کاهگلی با عنوان جلسات خانگی قرآن که سه اتاق است، جلسهای برگزار نمیشود. در هر اتاق فردی به نکاتی اشاره میکند و مردم سرپا گوش میدهند و از سوی دیگر خارج میشوند. فردی برای خانوادهها از ضرورت حجاب و آیه جلابیبهن برای زنان محجبه میگوید و از آنجا به اتاق قرآن که نکاتی گوشزد میشود و سپس اتاق دفاع مقدس هدایت میشوند که پانتومیم پدر شهیدی اجرا میشود. جایی دیگر غرفه تبلیغ ازدواج آسان است با یک عروس و داماد جوان در بالای مجلس و مردمی که روی صندلی نشستهاند و مبلغی که درباره ازدواج آسان میگوید. در گوشهای دیگر میزی گذاشتهاند و یک روحانی پشت آن مشاوره طب سنتی میدهد و در آن فضا طوری مینماید که گویی طب قرآنی و اسلامی است. یادم میآید جمله آیتالله جوادیآملی را که گفته بود طب اسلامی نداریم. فضایی به فرزندآوری با چندین غرفه اختصاص دارد که در آن سایت «همدم» هم معرفی میشود و ابتدای آن پوستری بدسلیقه گذاشتهاند از تصویر زنی محجبه با صورتی قرمز که با یک رحم پوشیده شده و زیر آن نوشته شده کاهش رشد جمعیت ایران به نفع کیست؟ و در پاسخ جملهای از برژنسکی آورده که «از فکرکردن به حمله پیشدستانه علیه تأسیسات هستهای ایران اجتناب کنید و گفتوگوها با تهران را حفظ کنید. بالاتر از همه، بازی طولانی مدتی را انجام دهید چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست». اما دریغ از یک نمودار دقیق از پیشبینی جمعیت ایران در 50 سال آینده و پوستری برای تبیین عوامل داخلی کاهش رشد جمعیت.
در گوشهای دیگر اتاقکهای کوچکی درست کردهاند برای مشاورههای مذهبی که در هر اتاقک یک روحانی نشسته است و هرکسی میتواند به یکی از آنها وارد شود و پرسش خود را مطرح کند. بخش فروش اسباببازی هم محوطه بزرگی را به خود اختصاص داده و مورد استقبال است. و بخشی که کمتر از آن استقبال میشود با عنوان دختران و زنان با مجموعهای از پوسترهای دوگانهساز است؛ کاری از مؤسسه فرهنگی، هنری، کاربردی خیبر که نشان میدهد زن در فرهنگ غربی پست و بیمقدار و وسیله لذتجویی و عصیانگرِ گمراه و در فرهنگ اسلامی در بالاترین جایگاه انسانی ایستاده است. در این پوسترهای دوگانهساز جملاتی از قرآن کریم، حضرت رسول، برخی امامان معصوم، رهبران انقلاب در کنار جملاتی از فلاسفه و فمینیستهای غربی آورده شده است. کاملا مشخص است که این جملات طوری گزینش شدهاند که تقابل دنیای غرب و اسلام درباره زن با هدف نشاندادن پستبودن زن در غرب به تصویر کشیده شود. درباره روسو که چند پوستر به جملات او اختصاص دارد و با پیامبر اسلام مقایسه شده، به کتاب «امیل» او اشاره شده، در صورتی که در کتاب «اعترافات» روسو میتوان چهرهای دیگر از زن را یافت و زن را در نگاه او نبض زندگی و مایه حیات دید. این نوع نگاه گزینشی را میتوان خطای روششناختی تهیهکنندگان پوسترها در القای مقاصد ایدئولوژیک دانست. علاوه بر اینکه چرا باید آیهای از قرآن یا جملهای از پیامبر در کنار جملهای از فیلسوف غربی یا فمینیست غربی برای مقایسه بنشیند. این دو چگونه هموزن تشخیص داده شدهاند؟
نکته مهم دیگری که این نمایشگاه نشان میدهد، شکاف و فاصله ایجادشده با بخش بزرگی از جامعه است. نمایشگاه نتوانسته است مانند چندین سال پیش افراد و خانوادههایی با سبکهای گوناگون زندگی را به خود جلب کند و به نظر میرسد طی این سالها، اقشار اجتماعی مخاطبانش محدودتر شده است. مخاطبان این نمایشگاه تقریبا یکدست هستند. به نظر میرسد نمایشگاه به نوعی طراحی و اجرا شده است که گروههای خاصی را به عنوان هدف جذب کند و نسبت به بخش بزرگی از جامعه و تحولات اجتماعی سالهای اخیر بیتوجه است. نمایشگاه قرآن باید جایی میبود که اقشار گوناگون اجتماعی میتوانستند ذیل یک محور و موضوع در مکانی واحد گرد هم آیند.