بررسی راهبردی سفر رئیسی به سوریه و تأثیر آن بر مناسبات منطقهای
دمشق، بعد از ۱۳ سال
سیدابراهیم رئیسی، امروز چهارشنبه (۱۳ اردیبهشت) به دعوت بشار اسد، همتای سوری خود، برای انجام سفری دوروزه همراه با یک هیئت بلندپایه سیاسی و تجاری راهی دمشق خواهد شد تا نخستین رئیسجمهور ایران باشد که بعد از ۱۳ سال پا در خاک سوریه میگذارد.
عبدالرحمن فتحالهی: سیدابراهیم رئیسی، امروز چهارشنبه (۱۳ اردیبهشت) به دعوت بشار اسد، همتای سوری خود، برای انجام سفری دوروزه همراه با یک هیئت بلندپایه سیاسی و تجاری راهی دمشق خواهد شد تا نخستین رئیسجمهور ایران باشد که بعد از ۱۳ سال پا در خاک سوریه میگذارد. این در حالی است که بشار اسد تاکنون دو بار در اسفند ۱۳۹۷ و اردیبهشت ۱۴۰۱ به تهران سفر کرده است. علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت هم دیروز سهشنبه در نشست خبری عنوان کرد رئیسجمهور روز چهارشنبه (۱۳ اردیبهشت) در استمرار دیپلماسی همسایگی دولت سیزدهم و با محوریت تقویت مناسبات اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سوریه و محور مقاومت به سوریه سفر میکند. آنگونه که خبرها حکایت دارد، رئیسی و هیئت همراه، در سفر دوروزه خود به سوریه با مقامات عالی این کشور درباره راهکارهای تحکیم و تقویت روابط سیاسی و گسترش و ارتقای سطح همکاریهای اقتصادی و تجاری فیمابین رایزنی خواهند داشت. علاوه بر این، رئیسجمهوری ایران در این سفر در نشست مشترک تجار ایران و سوریه حضور یافته و با آنان به گفتوگو و تبادل نظر خواهد پرداخت. دیدار و گفتوگو با ایرانیان مقیم و زیارت اماکن مقدسه سوریه از دیگر برنامههای سفر رئیسی به سوریه است.
این سفر، ولو با تأخیری ۱۳ساله، به دلیل تقارن با برخی تحولات منطقهای بهخصوص احیای روابط ایران و عربستان و همچنین دو اتفاق دیگر، یعنی تلاش ریاض برای ترمیم روابط خود با دمشق و پالس مثبت جهان عرب برای بازگشت سوریه و همچنین تکاپوهای مشترک ایران و روسیه برای بهبود مناسبات ترکیه و سوریه حائز اهمیت است تا جایی که رسانههای اسرائیلی اعلام کردند سفر رئیسی به سوریه بسیار استثنائی است و باید تلآویو را نگران کند؛ بهویژه که این سفر اولین سفر رئیسجمهور ایران به سوریه بعد از سال ۲۰۱۱ به شمار میرود. کانال ۱۳ اسرائیل ادعا کرد رئیسی ضمن دیدار با بشار اسد، بازدید میدانی نیز خواهد داشت. این شبکه اسرائیلی در تحلیلی عنوان کرد جمهوری اسلامی ایران خواهان یکپارچهکردن و متحدکردن محور «ایران - حزبالله - حماس - جهاد اسلامی» است و این امر باعث میشود که برنامه جدیدی درخصوص سیاست خاورمیانه پیاده کند؛ بهخصوص که این شبکه اسرائیلی به سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، به بیروت و دیدارش با سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و زیاد النخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم در راستای ارزیابی خود از سفر رئیسی به سوریه اشاره دارد.
پیرو این تحلیل کانال ۱۳ اسرائیل، محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهوری از برگزاری جشن پیروزی مقاومت در سوریه خبر داد. جمشیدی در صفحه توییتر خود نوشت: «غرب آسیا یک دوره تحول ژئوپلیتیک ۱۲ساله بهشدت پرتنش را طی کرده که پیروز قطعی آن جمهوری اسلامی ایران و بازنده قطعی آن آمریکاست. جشن پیروزی مقاومت، در سفر آیتالله رئیسی به سوریه برگزار خواهد شد. رحمت الهی بر حاج قاسم شهید که به همه آموخت قدرت در میدان تنها راه موفقیت دیپلماسی است». مضافا حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه روز دوشنبه دست به توییت شد و در این ارتباط نوشت: «مایلم اعلام کنم آیتالله دکتر سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت به دعوت رسمی دکتر بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه در رأس هیئتی بلندپایه از مقامات سیاسی و اقتصادی به این کشور سفر خواهد کرد».
اهمیت اقتصادی و تجاری سفر رئیسی به سوریه
اما فارغ از انجام اولین سفر دیپلماتیک ایران در سطح رئیسجمهور به سوریه، حضور دوروزه رئیسی در دمشق چه معنایی در روابط دو طرف و همچنین تحولات منطقه دارد؟ اساسا اهمیت این سفر را در چه ابعادی میتوان خلاصه کرد؟ محمدعلی ادریسی در گفتوگوی خود با «شرق» اعتقاد دارد سفر رئیسجمهور ایران میتواند موتور تقویت و بهبود روابط تهران-دمشق را از حوزههای سیاسی، امنیتی، نظامی و دفاعی گرفته تا اقتصادی و تجاری روشن کند. در مقابل محمود نظرآبادی، ارزیابی کاملا متفاوتی دارد. این کارشناس به «شرق» میگوید سفر رئیسی به سوریه اگرچه اهمیت دارد اما این اهمیت صرفا به حوزه سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و دفاعی بازمیگردد و نمیتوان جنبههایی مانند حوزه اقتصادی و تجاری را تعیینکننده دانست.
نظرآبادی در تبیین بیشتر گفته خود متذکر میشود که هم سوریه اکنون در وضعیت نامناسب اقتصادی قرار دارد و هم ظرفیتهای تهران بهواسطه تحریمهای اقتصادی تحلیل رفته است. مفسر حوزه بینالملل در ادامه روی نکته مهمی دست میگذارد و از نقش چین در عرصه بازسازی سوریه میگوید. با این خوانش، نظرآبادی اذعان دارد که شاید در محافل رسانهای و تحلیلی این برآورد وجود داشته باشد که سوریه با ورود به مرحله پسابحران و پساجنگ سعی در بازسازی مناطق آسیبدیده دارد اما از دید این کارشناس، چین عملا در یک کنسرسیوم اقتصادی و تجاری، پروژه بازسازی سوریه را تا حدی در اختیار گرفته است و همچنین کشورهای مهم دیگری مانند ترکیه هم سعی دارند نقشی جدی در بازسازی سوریه داشته باشند. در این میان شاید جای کمتری برای تهران باقی مانده باشد.
این گزارهای بود که محمدعلی ادریسی در ادامه گپوگفتش با «شرق»، آن را از اساس نادرست میداند و معتقد است هم به دلیل شرایط جدید در منطقه بعد از احیای روابط ایران و عربستان و هم مناسبات عمیق تهران-دمشق، فضا و بستر مناسبی در جهت نقشآفرینی جدی ایران برای بازسازی سوریه در دوران پساجنگ و پسابحران وجود دارد. ضمن اینکه ادریسی روی موضوع سفتکردن جای پای ایران در آینده سوریه هم تأکید دارد و میگوید که به دلیل اهمیت استراتژیک و راهبردی سوریه در منطقه خاورمیانه، ایران حتی اگر اکنون این ظرفیت را ندارد باید به شکل ویژهای روی سوریه تمرکز کند و ظرفیت و توان بالای مهندسی و لجستیکی خود را در جهت بازسازی سوریه به حالت بالفعل درآورده و آنها را به کار گیرد؛ چراکه از منظر این کارشناس، تهران با این اقدام، عملا سرمایهگذاری برای آینده خود در سوریه خواهد داشت و اصطلاحا جای پای خود را در این کشور سفت خواهد کرد.
ادریسی علاوه بر بازسازی سوریه به دیگر حوزههای دیپلماسی اقتصادی مانند افزایش سطح مراودات تجاری هم اشاره دارد و تأکید میکند ایران باید از ظرفیتهای تولید صنعتی و دیگر کالاها برای افزایش صادرات به سوریه استفاده کند و به موازات آن در حوزه بانکی هم بهجای استفاده از ارزهای مرجع مانند یورو و دلار، ارزهای ملی دو کشور را جایگزین کند.
اما محمود نظرآبادی گفتههای ادریسی را تحلیلی آرمانگرایانه و شعاری میداند؛ چراکه معتقد است با توجه به مجموعه تحریمهای ایران و سوریه، شرایط در این رابطه کمی سخت و دشوار است. ضمن اینکه این کارشناس یادآور میشود به دلیل حضور در لیست سیاه FATF، ایران نمیتواند مناسبات بانکی را با هر ارزی داشته باشد. از سوی دیگر به زعم نظرآبادی سطح مناسبات تجاری سوریه توسط دیگر کشورها پر شده است و از آن گذشته دمشق درآمدی برای خرید کالا و خدمات از ایران ندارد. سوریه اکنون یک کشور جنگزده است؛ مگر آنکه به باور این کارشناس، سوریه بخواهد نفت خام خود را به ایران بفروشد. این در حالی است که نظرآبادی خاطرنشان میکند به دلیل تحریمها، شرایط فروش نفت برای هر دو کشور دشوار است.
موضوعات امنیتی و دفاعی، کانون رایزنیها خواهد بود؟
جدای از موضوع اقتصادی، تجاری و همچنین بازسازی سوریه بیشتر محافل تحلیلی و رسانهای روی جنبههای سیاسی، دیپلماتیک، نظامی، امنیتی و دفاعی سفر رئیسی به سوریه تمرکز دارند. دراینباره روحالله ثابت هم دیگر کارشناسی بود که در گفتوگوی خود با «شرق»، سفر رئیسجمهور ایران بعد از ۱۳ سال به خاک سوریه را یک پوستاندازی دیپلماتیک میبیند که نشان میدهد سوریه به مرز ثبات و عبور از دوره بحران و جنگ داخلی رسیده است. این مفسر حوزه سیاست خارجی در ادامه ارزیابیاش بهصورت مصداقیتر روی چند نکته مهم و کلیدی تمرکز میکند و از اهمیت سفر رئیسی به سوریه میگوید. روحالله ثابت در گزاره نخست خود معتقد است تهران تلاش دارد با حضور رئیسی در دمشق نوعی از توازنبخشی دیپلماتیک را بین روابط عربستان و سوریه ایجاد کند تا از ایجاد شکاف خواسته یا ناخواسته در مناسبات دو طرف (ایران و سوریه) جلوگیری کند.
ثابت در توضیح بیشتر تأکید دارد که ایران بعد از امضای توافق سهجانبه پکن و ازسرگیری مناسبات با عربستان، شرایطی را در اختیار سعودیها قرار داد که ضمن پایاندادن به جنگ یمن و بهبود روابط با گروههای فلسطینی در تلاشی جدی موازی به دنبال ترمیم مناسباتشان با سوریه و حتی بازگشت دمشق به اتحادیه عرب هستند، تا جایی که عربستان، فیصل بن فرحان، (وزیر امور خارجه) خود را با پیام ملک سلمان، پادشان سعودی، عازم سوریه کرد؛ بنابراین این امکان وجود دارد که موازنه کنونی تا حدی تحت تأثیر این موارد قرار بگیرد.
با این ارزیابی، روحالله ثابت عملا سفر رئیسی به سوریه را تلاش تهران برای بازتنظیم و تقویت مناسبات خود با دمشق در دوران جدید پس از احیای روابط ایران و عربستان میداند. البته این کارشناس در تکملهای بر تحلیل خود روی نگاه سوریه هم در قبال مناسبات همزمان با ایران و عربستان تمرکز میکند و به «شرق» میگوید: «قرار نیست که با سفر رئیسی به دمشق لزوما دیگر سوریه از مسیر تهران خارج نشود؛ اما لزوما هم بهطورکامل در اختیار ایران نیست»؛ چراکه ثابت اعتقاد دارد بشار اسد اکنون با احیای روابط ایران و عربستان سعی خواهد کرد تا از ظرفیتهای هر دو کشور در راستای منافع خود سود ببرد.
افزون بر آنچه روحالله ثابت به آن اشاره داشت، محمود نظرآبادی هم اعتقاد دارد اهداف محوری سفر رئیسی به سوریه ناظر به حوزههای سیاسی، نظامی، دفاعی و امنیتی است. دراینباره این کارشناس به هدف دیگر تهران با حضور رئیسی در دمشق اشاره دارد و از تلاش ایران برای نزدیکشدن روابط ترکیه و سوریه میگوید؛ چراکه از دید نظرآبادی، ایجاد هماهنگیها و انجام رایزنیهای بیشتر با مقامات دمشق برای حل اختلافات ترکیه و سوریه و کمک به تقویت روند گفتوگوهای چهارجانبه میان ایران، ترکیه، سوریه و روسیه از اهداف ترسیمشده برای رئیسی در این سفر است.
محمدعلی ادریسی هم در تکمیل گفتههای نظرآبادی یادآور میشود که تهران در مدت یک سال اخیر تلاش کرده که روند سهجانبه «آستانه» برای حل بحران سوریه را با عضویت دمشق به یک روند چهارجانبه بدل کند تا شرایط لازم برای کاهش درگیریها و اصطکاک بین آنکارا و دمشق در منطقه فراهم شود که بخشی از هزینهها در این کشور (سوریه) کاهش یابد.
با این حال تهران در زمینه اختلافات موجود بین دمشق و آنکارا بارها اعلام کرده که درعینحال که به دغدغههای امنیتی ترکیه در موضوع کردهای سوریه توجه دارد؛ ولی در راستای حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید دارد که نیروهای نظامی ترکیه باید هرچه زودتر شمال سوریه را ترک کنند و دولت آنکارا حمایتهای خود از برخی از گروههای تروریستی همسو با دولت ترکیه در این منطقه را متوقف کند. حال باید پرسید که در نخستین سفر رئیسجمهور اسلامی ایران به سوریه، سیدابراهیم رئیسی خواهد توانست بشار اسد را مجاب به دیدار اردوغان در آیندهای نزدیک کند یا اینکه همتای سوری او انجام این دیدار را به بعد از روشنشدن نتایج انتخابات ترکیه و همچنین پذیرش پیششرطهای دمشق از جانب آنکارا خواهد کرد؟
دراینباره عبدالباری عطوان هم در رأی الیوم مینویسد: «در انتظار مشاهده دود سفید یا سیاه پس از پایان سفر دوروزه رئیسجمهور رئیسی به دمشق هستیم تا متوجه شویم که آیا رئیسجمهور اسد میهمان خود (رئیسی) را درباره ملاحظاتش درمورد دیدار با اردوغان متقاعد میکند یا برعکس آن رخ خواهد داد». این تحلیلگر جهان عرب در یادداشت خود اعتقاد دارد که دستور کار سفر رئیسی به دمشق مملو از مسائل راهبردی خواهد بود که در صدر آنها میتوان به گفتوگوها با میزبانش (بشار اسد) اشاره کرد. اهمیت این دیدارها و گفتوگوهای دو رئیسجمهوری نهفقط به این خاطر که حضور رئیسی نخستین سفر رئیسجمهور ایران از زمان وقوع جنگ در سوریه در سال 2011 است؛ بلکه همچنین به این دلیل است که سفر و دیدار در زمانی انجام میشود که منطقه خاورمیانه در آستانه تغییرات سیاسی تعیینکنندهای با نقشه ائتلافهای جدید قرار دارد.
عطوان در ادامه نوشت: «بر کسی پوشیده نیست که ایران و روسیه خواستار پیروزی ائتلاف ششجانبه مخالفان در ترکیه به رهبری کمال قلیچداراوغلو، رهبر حزب جمهوریخواه خلق نیستند. اوغلو برخلاف رقیبش اردوغان روابط خوبی با آمریکا دارد؛ اما رئیسجمهور اسد که محقانه به اردوغان اعتماد ندارد، ترجیح میدهد که دیدارش با همتای ترکیهایاش بعد از اعلام نتایج انتخابات و مشخصشدن هویت رئیسجمهور جدید برگزار شود»؛ بنابراین از منظر این تحلیلگر جهان عرب، بشار اسد در برابر فشارهای شدید از دو متحد مورد اطمینان خود یعنی ایران و روسیه مقاومت کرده و خواهد کرد و بر شرط اصلی خود یعنی خروج تمام نیروهای ترکیه از شمال سوریه و بازگشت این منطقه به حاکمیت سوریه پافشاری دارد و باور دارد رئیسجمهور اردوغان که در 12 نظرسنجی در دو هفته گذشته در رقابت عقب است، میخواهد از این نشست سران برای پیروزی خود و شکست رقیبش استفاده کند و احتمالا از هرگونه تعهد برای عقبنشینی طفره میرود.
اما دراینمیان شاید مهمترین موضوعی که میتوان بهعنوان محور سفر رئیسی به سوریه اشاره کرد، ناظر به دور جدید تجاوزات اسرائیل به خاک سوریه است که تحرکات ایران در این کشور (سوریه) را تحتالشعاع قرار داده است. در این زمینه روحالله ثابت با اشاره به تشدید حملات هوایی اسرائیل علیه مناطقی از سوریه و هدف قراردادن برخی از مستشاران نظامی ایران در این کشور در جریان این حملات، تأکید دارد که رایزنی برای افزایش همکاریهای دفاعی بین دو کشور و افزایش قدرت بازدارندگی سوریه در برابر این حملات که در واقع نقضکننده حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه نیز هست، ممکن است یکی از محورهای رایزنی مقامات دو کشور ایران و سوریه در این سفر باشد.
محمدعلی ادریسی هم در پایان گفتوگویش با «شرق»، علاوه بر تلاش مشترک تهران - دمشق برای تقویت همکاریهای نظامی، امنیتی و دفاعی با هدف تقویت بیشتر سوریه در مقابل تجاوزات اسرائیل به تکاپوهای ایران در راستای رفع اختلافات برخی کشورهای عربی و سوریه برای بازگشت دمشق به اتحادیه عرب اشاره میکند. از این منظر، تحلیلگر مسائل خاورمیانه اعتقاد دارد که ظرفیت و پتانسیل دیپلماتیک ایران به نحوی است که میتواند نگاه پنج کشور مخالف بازگشت سوریه به اتحادیه عرب را به نگاه دمشق نزدیک کند، بهویژه آنکه محور و کانون بازیگران مخالف بازگشت سوریه به اتحادیه عرب قطر است که مناسبات حسنهای با ایران دارد.