|

‌اشتباه استراتژیک یا راهبرد جدید

افغانستان همچنان در کانون توجه جهان قرار دارد و به یک بحران لاینحل تبدیل شده است. فضای حاکم بر سیاست جهانی نسبت به افغانستان، حکایت از حمایت‌های پیدا و پنهان از گروه طالبان دارد؛ گروهی که کم‌کم دارد جایگاه مادر گروه‌های تروریستی را از آن خود می‌کند. تبعات به قدرت رسیدن گروه طالبان و هشدارهایی که داده می‌شود و همه آنچه‌ در رابطه طالبان با جهان اتفاق می‌افتد رونمایی نمی‌شود. درک خیلی از اتفاق‌ها در جهان امروزی برای افکار عمومی نه‌تنها مشکل است، بلکه باورنکردنی به نظر می‌رسد.

‌اشتباه استراتژیک یا راهبرد جدید

سهیل احسان‌دوست: افغانستان همچنان در کانون توجه جهان قرار دارد و به یک بحران لاینحل تبدیل شده است. فضای حاکم بر سیاست جهانی نسبت به افغانستان، حکایت از حمایت‌های پیدا و پنهان از گروه طالبان دارد؛ گروهی که کم‌کم دارد جایگاه مادر گروه‌های تروریستی را از آن خود می‌کند. تبعات به قدرت رسیدن گروه طالبان و هشدارهایی که داده می‌شود و همه آنچه‌ در رابطه طالبان با جهان اتفاق می‌افتد رونمایی نمی‌شود. درک خیلی از اتفاق‌ها در جهان امروزی برای افکار عمومی نه‌تنها مشکل است، بلکه باورنکردنی به نظر می‌رسد.

آنی فورزایمر، دیپلمات سابق آمریکایی، در نشریه هیل نوشت: «گفت‌و‌گوهای نه‌چندان مخفی» سی‌آی‌ای و طالبان برای همکاری علیه داعش، «اشتباه» است. او هشدار داد که این همکاری «تاکتیکی» پای آمریکا را به «مشارکت با یک گروه تروریستی شناخته‌شده می‌کشاند». خط‌مشی‌های سیاسی ایالات متحده در قبال افغانستان از قاعده و قانون خاصی پیروی نمی‌کند و رویکرد این کشور به گروه طالبان با منشأ تروریستی آن برای مبارزه با گروه‌های تروریستی و افراط‌گرا را نمی‌توان درک کرد و اشتباهات استراتژیک درباره یک گروه تروریستی امکان تکرار دارد.

وب‌سایت هیل نوشت: در آستانه خروج ایالات متحده از افغانستان، بسیاری‌ امیدوار بودند این آخرین مأموریت آمریکا طی ۲۰ سال در این کشور خواهد بود؛ اما حالا این امید از بین رفته‌؛ زیرا افغانستان بار دیگر به کانون گرم تروریسم بدل شده است. بحث ترک‌کردن افغانستان یا ترک‌نکردن آن از سوی ایالات متحده همچنان بعد از خروج جنجالی مطرح است و اینکه این کشور همواره مورد توجه دولتمردان واشنگتن است، سؤالات زیاد و بی‌پاسخی را پیش می‌آورد.

تقابل آشکار و تعامل پنهان با گروه طالبان بعد از به قدرت رسیدن این گروه در کابل، از سیاست‌هایی بوده که واشنگتن در این دو سال آن را دنبال کرده است و اینکه گزینه بهتری از طالبان برای به قدرت رسیدن در کابل وجود نداشته، موضوعی است شایان تأمل. اندیشیدن درباره روابط بین طالبان و ایالات متحده نشان می‌دهد سیاست خارجی واشنگتن در قبال افغانستان همچنان به بیراهه می‌رود. چالش‌های فراروی جامعه جهانی در برخورد با گروه طالبان نیز از معضلات لاینحلی است که امکان دارد تا سال‌ها دوام داشته باشد.

مایکل مکال، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، می‌گوید سخنان جو بایدن درباره کمک طالبان برای سرکوب القاعده، شاید تلاشی برای سوق‌دادن آمریکا در مسیر به رسمیت شناختن طالبان باشد که «من تمام تلاشم را برای مخالفت با آن انجام خواهد داد».

بحث مشروعیت و به رسمیت شناختن گروه طالبان با سیاست‌های واپس‌گرایانه این گروه در مقابل مردم افغانستان و جامعه جهانی همچنان در محافل سیاسی جهان مطرح بوده و در ظاهر هنوز به نتیجه‌ای که بتواند هر دو طرف را به هم نزدیک کند، نرسیده است؛ اما در پشت پرده با توجه به تعامل سازنده‌ای که جهان با گروه طالبان دارد، همه مسائل حل‌شده به نظر می‌رسند. بااین‌حال، در ظاهر این جهان است که سعی دارد با طالبان تعامل سازنده‌ای داشته باشد، بدون اینکه طالبان در رفتار خود انعطافی نشان دهد‌. نگاه پیرامونی به طالبان و سیاست‌های این گروه در قبال جهان و مردم افغانستان، حاکی از عدم قاطعیت جهان در مقابله با این گروه است و برخورد تساهل‌گونه جهان این گروه را وقیح‌تر کرده است.

ناتوانی جامعه جهانی در اصلاح رفتار گروه طالبان می‌تواند از روی عمد باشد و اینکه گاه‌و‌بیگاه رفتار این گروه را محکوم می‌کند، سیاستی است که فعلا همه کشورها در مقابل طالبان در پیش گرفته‌اند‌. سیر حرکت سیاسی این گروه در افغانستان و ایجاد تنش و درگیری و حمایت از گروه‌های تروریستی کماکان ادامه دارد و بحث‌های تغییر رفتار این گروه کم‌کم دارد به حاشیه می‌رود و حمایت‌های پیدا و پنهانی که این گروه از طرف کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای دریافت می‌کند، به تداوم و استحکام پایه‌های قدرت آن در افغانستان کمک شایانی کرده است و این گروه با توجه به حمایت‌هایی که دریافت می‌کند، نه‌تنها اصلاحی در رفتارش ایجاد نمی‌کند، بلکه بر رفتار ضدانسانی‌اش نیز می‌افزاید‌.

اما بحث سیاست‌های ایالات متحده در قبال افغانستان و اشتباهات استراتژیک آن با توجه به راهبرد جدید سیاست خارجی آن که نقش حامی گروه طالبان را بر عهده گرفته است و می‌خواهد از طریق این گروه، دیگر گروه‌های تروریستی را سرکوب که نه بلکه کنترل کند، می‌تواند بزرگ‌ترین اشتباه دولتمردان واشنگتن باشد و فرایند این نوع رفتار، آن‌هم در مقابل یک گروه تروریستی، می‌تواند تبعات بسیار خطرناکی را هم برای منطقه و هم برای جهان در پی داشته باشد.

تئوریسین‌های آمریکایی با توجه به طرح‌هایی که برای تعامل با گروه طالبان به سیاست‌مداران خود ارائه می‌دهند، مشخص می‌کنند در مقابل این گروه همچنان سردرگم هستند و هنوز نتوانسته‌اند راهبرد درستی را در برابر این گروه در پیش بگیرند و همچنان با سیاست‌های آزمون و خطا در قبال مسائل افغانستان به پیش می‌روند.